در قسمت دوم 1,000-Lb. بهترین دوستان، مگان دوباره با ونسا و جیکوب در اتاق انتظار مطب دکتر پروکتر ملاقات می کند. با وزن کمتر از 330 پوند، مگان مصمم است به مسیر خود بازگردد و وزنی را که قصد داشت پس از جراحی چاقی خود را کاهش دهد. در مورد ونسا، شنیدن بازخورد دکتر پروکتر برای مگان او را عصبی کرده است. ونسا چند ماه است که به پزشک مراجعه نکرده، نگران است که او را از مطب خود اخراج کند و او را از لیست بیمارانش حذف کند.
هشدار اسپویل: بقیه این مقاله حاوی اسپویلهایی از قسمت 2 است: "بزرگ و در حال شارژ"
ونسا و جیکوب با دکتر پراکتر وزن می کنند
اگرچه ونسا و جیکوب مضطرب هستند، با دکتر پروکتر ملاقات می کنند. ونسا از او می پرسد که آیا او همچنان علاقه مند است که پزشک او باشد؟ دکتر پروکتر به ونسا اطمینان می دهد که برای حمایت از او آنجا خواهد بود، اما او باید توانایی خود را برای تغییر به خودش، نه به او، ثابت کند. ونسا که از دانستن اینکه هنوز در لطف اوست، آسوده است، روی ترازو می رود.
در آخرین تعاملشان، ونسا 20 پوند از دست داده بود، که وزن او را به 427 کاهش داد. اکنون، پس از ماه ها وزن، ونسا به 441.6 پوند بازگشته است. ونسا شکست خورده با دکتر پروکتر درباره تاریخچه خانواده اش صحبت می کند. پدربزرگ و مادرش هر دو در سن 51 سالگی درگذشتند، و ونسا که 43 سال سن داشت، نگران است که ساعتش تیک تاک کند.
ونسا نه تنها به سلامت خودش، بلکه به سلامت پسرش، جیکوب هم اهمیت می دهد. با قدم گذاشتن روی ترازو، مشخص شد که این جوان 18 ساله 466 پوند وزن داشته است.ونسا از ترس سلامتی پسرش و آسیبی که مسئولیت آن را بر عهده می گیرد، به یک گودال اشک فرو می ریزد. دکتر پروکتر از ونسا و جیکوب می خواهد که به عنوان محرک برای یکدیگر عمل کنند و ونسا را به یک متخصص تغذیه و درمانگر ارجاع می دهد تا از او کمک بخواهد.
دختران به پارک آبی سفر می کنند
مگان، ونسا، اشلی و تینا به امید کاهش کالری و به دست آوردن اعتماد به نفس، به استخر عمومی می روند. در استخر، چهار نفره تصمیم میگیرند کاری را انجام دهند که سالهاست انجام ندادهاند: پایین رفتن از سرسره آبی. خانمها سرگیجه از هیجان، قدرت را جمعآوری میکنند تا از پلهها به سمت سرسره آب بروند.
در حالی که ونسا در راه بالا رفتن از پله ها تقلا می کند، مگان، اشلی و تینا وقتی به اوج رسید او را برای موفقیتش تشویق می کنند. با این حال، ونسا بلافاصله با اخبار ناامیدکننده ای مواجه می شود: محدودیت وزن برای سرسره آبی 350 پوند است.با تقریباً 100 پوند بیش از حد مجاز، ونسا ناامید از پلهها بهخاطر خجالت پایین میرود.
مگان، اشلی و تینا که میخواهند دوستشان را دلداری دهند، جرأت میکنند تا از سرسره پایین بروند. یکی یکی از سرسره پایین می لغزند و برای دستاوردهایشان به پشت دست می زنند. سپس به سراغ ونسا می روند و به او اطمینان می دهند که اگر به جای شکست هایش، روی اهدافش تمرکز کند، موفقیت در آینده نزدیک خواهد بود. اما مشکل توانمندسازی در خانواده ونسا باقی میماند زیرا خواهرش، جکی، همچنان تلاشهای ونسا برای کاهش وزن را نادیده میگیرد.
تیلور ریزو در خرید مواد غذایی به ونسا و مگان کمک می کند
بهعنوان توصیههای دکتر پروکتر، مگان و ونسا از متخصص تغذیه، تیلور ریزو دیدن میکنند. در طول جلسه، هدف تیلور این است که لذتهای گناهآمیز مگان و ونسا را درک کند، تا بتواند جایگزینهای سالمی را به آنها ارائه دهد. برای انجام این کار، تیلور خانم ها را موظف می کند تا برای یک شام خانوادگی معمولی یکشنبه شب خرید کنند، تا بتواند نگاهی اجمالی به سبد خرید آنها داشته باشد.
وقتی مگان و ونسا خرید خود را به پایان رساندند، تیلور اقلام خود را با هم مرور میکند تا دستورالعملهای مشخصی در مورد مواردی که باید اجتناب کرد، چگونه از آن اجتناب کرد و گزینههای جایگزین با مزایای سلامتی را ارائه میدهد. در حالی که این زوج بر این باورند که انتخابهای سالمی مانند پاستا اسفناج و زیتون پر شده با پنیر آبی ساخته شدهاند، تیلور آنها را تشویق میکند که برچسبهای غذایی غذاهایی را که انتخاب میکنند، بخوانند. علاوه بر این، او به مگان و ونسا می گوید که هدف کالری روزانه آنها باید بین 1، 200-1، 500 باشد. مگان و ونسا امیدوارند که با نکات و ترفندهای تیلور، توصیه های او را عملی کنند.
مگان و ونسا به نقطه شکست خود رسیدند
در خانه، ونسا تلاش می کند آگاهانه تلاش کند تا سالم تر بخورد. با این حال، بزرگترین سد راه او خواهرش جکی است که او و دو پسرش با او زندگی می کنند. جکی که میداند ونسا تصمیم گرفته برای سلامتی خود مراقبت کند، صبحانهای از دانکین دونات، پنکیک فونفتی، تخممرغ، بیکن، سوسیس و هش براون به خانه میآورد.در حالی که جکی ادعا می کند که اگر ونسا یک غذای سالم به خانه می آورد از دست او ناراحت می شد، ونسا از خواهرش می خواهد که از آوردن چنین غذاهای ناسالم به خانه خودداری کند. ونسا می گوید: "تو داری من را می کشی."
در خانه تینا، مگان با میل او به خوردن میان وعده مبارزه می کند. اگرچه تیلور به مگان و ونسا توصیه کرده بود از کربوهیدرات هایی مانند سیب زمینی دوری کنند، مگان به خودش کمک می کند تا یک کاسه سالاد سیب زمینی تهیه کند. مگان ناامید از مشاوره، ونسا را صدا می کند تا لحظه ضعف خود را در میان بگذارد. او همچنین به اشتراک میگذارد که عکسهای دکتر پروکتر را در اطراف خانه ضبط کرده است تا با انگیزه به او کمک کند. با این حال، به نظر می رسد که عکس های سر او کارساز نیست، بنابراین این زوج تصمیم می گیرند به دنبال درمان باشند
به دنبال توصیه دکتر پروکتر، مگان و ونسا با دکتر کانی استاپلتون ملاقات می کنند تا ریشه عادات خود را پیدا کنند. ابتدا با مگان شروع میشود، دکتر کانی استعداد مگان برای تحقیر خود را بررسی میکند و او را تشویق میکند که تصویر گذشتهاش را رها کند، خود ۵۰۰ پوندی که هنوز او را آزار میدهد.او مگان را جرات میکند تا پیشرفتهایش را تشخیص دهد و روی ارتقای خودش تمرکز کند.
در مورد ونسا، او با دکتر کانی به اشتراک می گذارد که با دیدن دستاوردهای مگان دچار مشکل شده است. او عدم موفقیت خود را به زندگی با خواهرش جکی نسبت می دهد، اما خاطرنشان می کند که اگر خواهرش را ترک کند می ترسد که خواهرش را تنها بگذارد. دکتر کانی از ونسا میخواهد که خودش و سلامتش را در اولویت قرار دهد. اما با رابطه نزدیک ونسا با خواهرش، آیا او میتواند محکم بایستد و به تنهایی کنار بیاید؟ دفعه بعد، در 1000-Lb پیدا کنید. بهترین دوستان، دوشنبه شب ها ساعت 10 شب در TLC.