پایان فصل 1, 000-Lb. بهترین دوستان درباره ونسا مضطرب است که به خواهر غیرحمایت کننده اش جکی اعتراف می کند که برای جراحی کاهش وزن تایید شده است.
در حالی که جکی از خواهرش التماس می کند که روش های طبیعی کاهش وزن را در نظر بگیرد، ونسا به خواهرش می گوید: "برای نجات جانم باید این کار را انجام دهم." اگرچه جکی اعتراف میکند که از از دست دادن خواهرش میترسد، اما قبول میکند که نگرانیهایش را با دعا فرو میبرد و خواهران اشکآلود اختلافات خود را با هم آشتی میدهند.
هشدار اسپویل: بقیه این مقاله حاوی اسپویلرهای قسمت 8 است: 'Ride or Die From Jr. High'
مگان هراس از دیدار قریب الوقوع دبیرستان
با پیش بینی دیدار مجددشان در دبیرستان، تینا به اتاق مگان می رود تا درباره لباس ها صحبت کند. تینا خاطرنشان میکند که مگان، که با نامزدش، جون، در خانه تینا زندگی میکند، "یک نیمه احتکار کننده" است و جعبههای روی جعبههایی را که سقف را لمس میکنند تحسین میکند. مگان به تینا میگوید که همان ناامنیهایی که در دبیرستان داشت هنوز باقی ماندهاند و از دیدن افراد خاصی، یعنی دوست پسر سابقش، چاک، عصبی است.
مگان فاش می کند که چاک عشق اول او بوده است، اما علیرغم محبت هایش، چاک به او خیانت کرده است. فقدان بسته شدن، همراه با افزایش وزن، مگان را به سمت مارپیچ سوق داد، در این فکر که آیا او حتی به دیدار مجدد خواهد رسید یا خیر. تینا سعی می کند ترس های مگان را فرو نشاند و به او کمک کند لباسی را برای مراسم انتخاب کند، اما سنگینی لباس های مگان کمد او را فرو می ریزد و او را به شکل دیگری از وحشت می کشاند. تینا به دوربینها میگوید که نگران این است که «از میدان مین محرکهای مگان طفره رود».
ونسا جراحی چاقی انجام داد
روز قبل از عمل جراحی ونسا، مگان با او به بیمارستان می رسد، پر از کلمات حکیمانه و حمایت. ونسا از او برای نشاط همیشگیاش تشکر میکند و اشاره میکند که بدون دخترانش نمیتوانست به امروز برسد. در حالی که مگان نگران است که دکتر پروکتر ممکن است با عوارضی روبرو شود، او برای دوستش برای برداشتن گام بعدی در مسیر کاهش وزن خود هیجان زده است.
صبح جراحی، ونسا احساسی می گوید: "امروز، دکتر پروکتر زندگی من را نجات خواهد داد." با شروع روش لاپاراسکوپی بای پس معده، دکتر پروکتر با بافت اسکار ایجاد شده در بدن ونسا از جراحی های گذشته مشکل دارد. او همچنین خاطرنشان می کند که "کبد او وحشتناک به نظر می رسد" و اذعان می کند که بسیار بزرگ است و علائم اولیه سیروز را نشان می دهد. اما با وجود این موانع، دکتر پروکتر جراحی را با موفقیت به پایان می رساند.وقتی ونسا 20 دقیقه بعد از عمل از خواب بیدار می شود، با چشمانی خندان به دکتر پروکتر نگاه می کند و زمزمه می کند: "تو زندگی من را نجات دادی، متشکرم."
صبح روز بعد، مگان و تینا می آیند تا ونسا را از بیمارستان پس بگیرند. مگان فاش می کند که بخش سخت سفر ونسا به تازگی آغاز شده است، زیرا اکنون به او بستگی دارد که به الزامات تعیین شده توسط دکتر پروکتر پایبند بماند. ونسا که مسلماً گرسنه است به دوستانش می گوید که کتابچه راهنمای پس از عمل را که به او ارائه شده بود، نخوانده است، و این باعث ناراحتی مگان شده و او را به خاطر اینکه دوستش آنطور که باید وضعیت را جدی نگرفته، ناامید می کند.
خانم ها به جلسه دبیرستان خود می روند
قبل از دیدار مجدد، تینا با دکتر پروکتر تماس می گیرد. هدف او کاهش 10 پوندی بود. قبل از ملاقات آنها، اما او نگران است که علیرغم انجام کارهایی که باید تا آنجا که رژیم غذایی و ورزش است، به هدف خود نرسیده باشد. با پا گذاشتن روی ترازو، مشخص شد که تینا کمتر از یک پوند وزن کم کرده است و او به این نتیجه می رسد که اکنون تنها گزینه او جراحی است.گوش های دکتر پروکتر تیز می شود، خوشحالم که تینا به ایده جراحی رسیده است و گزینه هایی را برای آماده شدن به او پیشنهاد می دهد، از جمله روانپزشک و متخصص تغذیه.
Vannessa خانه را برای خانم ها آماده می کند تا قبل از دیدار دوباره بیایند و آماده شوند. ونسا 3 هفته بعد از عمل جراحی میگذرد، و در حالی که او میگوید با مشکل مواجه است، توانست 20 پوند وزن کم کند. از زمان جراحی او اشلی اعتراف می کند که کمی از واگن سقوط کرده است و از هدف دکتر پروکتر کوتاهی کرده و مجبور است قرار ملاقات خود را به عقب براند. با این حال، اشلی با الهام از دوستش ونسا، مصمم است که به میز عمل بازگردد.
در حالی که خانمها شب را خوشحال میکنند، مگان یک بار دیگر نگرانی خود را از حضور چاک در دیدار مجدد ابراز میکند، نگران عدم بسته شدن و البته احساس ناامنی در مورد افزایش وزن خود است. یک بار در جلسه، مگان چاک را می بیند و ونسا را برای یک گفتگوی عمومی به حمام می کشد.ونسا به مگان می گوید با توجه به گام های مثبتی که در گذشته اخیر برداشته اند، دلیلی برای مقابله نکردن با او وجود ندارد. بنابراین، مگان به چاک نزدیک می شود و موضوع رابطه شکست خورده آنها را مطرح می کند.
مگان به چاک اعتراف می کند که عاشق او بوده است، و او با شیاطین او روبرو می شود و به مگان می گوید: "وقتی کوچکتر بودم، خودخواه بودم… با مردم اشتباه رفتار می کردم." همانطور که آنها صحبت می کنند، مگان متوجه می شود که نیازی به تاییدیه ای که زمانی آرزویش را داشت ندارد، و تصمیم می گیرد که او را به خاطر تقلب ببخشد. چاک بعد از اینکه آن را در آغوش گرفت، یک بار به مگان میدهد و میگوید: "زیبا به نظر میرسی، جان ممکن است به مشکل بخورد." مگان با اعتماد به نفس تازهای به دوستانش نزدیک میشود و گروه با همسالان قدیمیاش در میآیند و شب را با یک مهمانی رقص با شوهر تینا به پایان میرسانند که انگار رقص مدرسه راهنمایی است.
فینال فصل با یادداشتی دلچسب به پایان می رسد
دیدن موفقیت ونسا پس از جراحی بیش از دلگرم کننده است.او از زمانی که با مگان در برنامه Too Large ظاهر شد، جایی که او به شدت تمایل به شروع یک سفر کاهش وزن را انکار کرد، راه زیادی را پیموده است. تبادل او با دکتر پروکتر پس از عمل زیبا بود، اشک های خوشحالی چشم بیننده را می سوزاند.
در حالی که اتحاد مجدد پتانسیل فاجعهبار بودن را داشت، دیدن چهار بانوی پیشرو ما از وقت خود لذت میبرند و رها میشوند راضیکننده بود. ما اینجا هستیم تا مگان بفهمد که نیازی به تایید چاک ندارد، با این حال در حالی که او ادعا می کند تغییر کرده است، به نظر می رسد اگر فرصتی به او داده شود، مشکلی برای پا گذاشتن روی انگشتان جون نخواهد داشت. در خط خود بمان، چاک، خبر قدیمی هستی!
هواداران این سوال را دارند که آیا میتوان فصل دوم را برای چهار نفری خشن ما در دست ساخت داشت؟ تا آن زمان، در اینجا امیدواریم که سفرهای کاهش وزن آنها با موفقیت ادامه یابد. تهیه نان تست شراب کم کربوهیدرات برای مگان، ونسا، تینا و اشلی!