5 روز تا عروسی های فصل دوم Love Is Blind باقی مانده است و زوج ها آماده می شوند تا شب گذشته (پتانسیل) خود را به عنوان مجرد جشن بگیرند. با نزدیک شدن به برگزاری مراسم عروسی، برخی از نامزدها هنوز در حال انجام تردیدهای خود هستند. شیک به دنبال راهنمایی شاین در مورد زندگی جنسی خود و دیپتی است و اعتراف می کند که آنها هنوز در یک سطح فیزیکی عمیق تر به هم متصل نشده اند.
Shayne به Shake پیشنهاد میکند که از سرش بیرون بیاید و چیزها را چاشنی کند تا خطر کاوش فیزیکی با Deepti را بپذیرد. برای ایانا و جارت، سازگاری عاطفی و فیزیکی آنها وجود دارد، اما این دو خود را در شبکهای از اعصاب درهم میبینند که روز بزرگ خود را پیشبینی میکنند.ایانا از جارت میخواهد تا در سبک زندگی خود تغییراتی ایجاد کند و به او اطمینان دهد به این امید که شک و تردیدهایش برطرف شود.
هشدار اسپویل: بقیه این مقاله حاوی اسپویلرهایی از قسمت 9 است: 'Bachelor & Bachelorette Party'
زوج ها از آخرین قرارهای نامزد خود لذت می برند
برای آخرین شب قرار ملاقاتشان به عنوان "مجرد"، مالوری و سال در پارک پیک نیک دارند. هنگامی که مالوری وارد مرحله سمت چپ، سبد در دست می شود، با سال و یوکلله اش روبرو می شود. درست همانطور که او را برای جذب او در غلاف انجام داد، سال با آهنگی که فقط برای او نوشته است به مالوری سرنا میدهد و او را به گریه میاندازد. مالوری که روی پتویی در کنار رودخانه نشسته به سال می گوید که چگونه ابتکار عمل، مراقبت مداوم و محبت بی پایان او باعث می شود که او احساس فوق العاده ای خاص و امنیت کند.
در یک تاریخ کمتر آرامش بخش، ایانا و جارت در سواری "TILT" از برج هنکوک منظره 360 درجه ای از شیکاگو دارند. کافی است بگوییم هیچ کدام از آنها به نظر نمی رسد از ارتفاع می ترسند.در طول شام، جارت به ایانا می گوید که او معتقد است که آماده است "این جهش ایمان را انجام دهد" و این سفر را به عنوان یک زوج متاهل با او آغاز کند. ایانا که گوش به گوش لبخند میزند، همین را اعتراف میکند و میگوید تنها چیزی که میداند این است که جارت همان کسی است که میخواهد.
درمورد Shake، او توصیه های Shayne را پذیرفت و یک ماساژ زوج ها و سپس یک شام سوشی برای خود و Deepti ترتیب داد. این دو در مورد ارتباط عاطفی قدرتمند خود و همچنین تردیدهای شیک بحث می کنند. دیپتی با شناخت تنش شیک از شیک می خواهد که با او صحبت کند. او فاش میکند که احساس میکرد دیپتی را از خود دور میکند، همانطور که یک الگوی معمولی در روابط گذشتهاش است، اما رفتار او فقط او را به عشق عمیقتری سوق داده است.
مردها در مهمانی کارشناسی خود توپ بازی می کنند
فقط ۱ روز تا مراسم عروسی، بچهها با اتوبوس مهمانی به Wrigley Field میروند تا دربیهای خانگی، آبجو، و گپ مردانه با دوستان و خانواده خود داشته باشند. هر نامزدی وقت خود را در خفاش دارد و سال گروه را غافلگیر می کند و دوتایی ثابت می کند.شین با چیپسی بر روی شانه اش، بشقاب خانه را می گیرد و زمزمه می کند… در حالی که او خود را بیش از حد از عملکرد ضعیف خود دلسرد میبیند، اما در این که میداند "100% قرار است به ناتالی در محراب بله بگوید" اعتماد دارد.
در حالی که شاین به اطمینان خود در رابطه با ناتالی می بالد، نیک خود را درگیر می بیند. او به دوستانش اعتماد می کند و به آنها می گوید که در حالی که او و دانیل فراز و نشیب های خود را داشته اند، مواقعی وجود دارد که بدون شک آماده است به او متعهد شود. با این حال، دوستان او تردید خود را ابراز میکنند و میگویند که هر نشانهای از شک ممکن است نشانهای باشد که نیک از راه دیگری فرار کند.
در تلاش برای درک کامل سرش در کجاست، دوست نیک از او می پرسد که اگر در آن لحظه در محراب مقابل دانیال بایستد، او می گوید بله. نیک میگوید: «نمیدانم، واقعاً نمیدانم.»
خانم ها در سفر دریایی دوران کارشناسی خود را جشن می گیرند
بر روی رودخانه شیکاگو، خانم ها با بهترین دوستان و خانواده خود آن را می رقصند و در مورد امیدهای خود برای آینده با نامزدهایشان بحث می کنند. درست مانند شاین، ناتالی به دوستانش می گوید که شکی نیست که او در روز عروسی آنها بله را خواهد گفت. دوستانش با اشاره به تغییرات مثبتی که از زمان شروع رابطه اش با شاین در او دیده اند، خوشحالی خود را ابراز می کنند. مانند ناتالی، مالوری به تصمیم خود برای بله گفتن به سال اطمینان دارد و او را هم روح خود می خواند.
در مورد دنیل، سر او هنوز کمی درهم است. در حالی که او واقعاً مایل است بله بگوید، مطمئن نیست که آیا احساسات نیک متقابل خواهد بود یا خیر. دیپتی خود را در قایق مشابهی می بیند و مطمئن نیست که حرکت درست با شیک چیست، یا اینکه قصد دارد بگوید "من انجام می دهم" یا نه. آرزوی او برای شریکی است که ارزش او را به طور طبیعی تشخیص دهد، نه اینکه فعالانه آن را جستجو کند. او به ایانا اعتراف می کند که اگر شیک در محراب "نه" بگوید، رابطه آنها به پایان خواهد رسید.
روز عروسی نیک و دانیله
بالاخره روز عروسی است و نیک و دانیل اولین کسانی هستند که به محراب می روند. دانیل میگوید که نیک خواستگار کامل اوست، او خوشحالترین کسی است که در یک رابطه بوده است. نیک موافق است، اعتراف می کند که عشق او به دنیل قوی تر از هر عشقی است که قبلاً احساس کرده است. با این حال، او می گوید: «زمان بندی همه چیز است. بلاتکلیفی او در راحتی نهفته است، زیرا او مطمئن نیست که آیا هر یک از آنها 100% راحت هستند یا مطمئن نیستند که بله را بگویند.
دانیل لباس توری خود را می پوشد و اشک های مادر، خواهر و دوستانش را برمی انگیزد که از زیبایی ظاهر او می جوشند. نیک خودش را برای محراب آماده میکند، با یک ترکیب کت و شلوار برنزه و پاپیون.نیک به شدت عرق کرده، به محراب می رود و منتظر ورود دنیل است. در حالی که این دو در محراب به هم می پیوندند، مأمور از هر دو می خواهد که احساسات خود را در مورد ارتباط عاطفی که برقرار کرده اند به اشتراک بگذارند.
سپس او این سوال سرنوشت ساز را از دانیل می پرسد: آیا نیک را به عنوان شوهر قانونی خود انتخاب می کنید؟ در حالی که دانیل به بلاتکلیفی خود اشاره می کند، او اعتراف می کند که بله گفتن به نیک تنها پاسخی است که بدون شک از آن مطمئن بوده است. در مورد نیک، فقط زمان مشخص خواهد کرد. فصل دوم عشق کور است را در نتفلیکس تنظیم کنید تا ببینید چه کسی میگوید «من میکنم» و چه کسی میگوید «من نمیکنم».