هیچ سریال فانتزی به اندازه ارباب حلقه ها وجود ندارد. J. R. R. شاهکار سه سری تالکین از دهه 1940 تاکنون بیش از 150 میلیون نسخه فروخته است. اقتباسهای سینمایی پیتر جکسون به دلیل میزان خون، عرق و اشک از دست رفته در اثر خلقشان، حتی موفقتر شدهاند. مقدار زیادی از تلاش ذهن حیرت آور است. این به ویژه در مورد روند تولید فیلم ها صادق است. یاران حلقه، دو برج و بازگشت پادشاه به طور همزمان در نیوزیلند طی ۲۷۴ روز فیلمبرداری شدند. این شامل ماهها پیکاپ، صحنههای نسخه توسعه یافته و عکاسی مینیاتوری نمیشود. این اقدام واقعا خارقالعاده منجر به برنده شدن فیلمهای سینمایی اسکار شد که مورد تحسین طرفداران و منتقدان قرار گرفت.مجموعههای باکس نسخهی توسعهیافته مملو از مستندهای جذاب از ساخت این فیلمهای گسترده است. در اینجا فقط تعدادی از بهترین ها وجود دارد…
15 ویگو مورتنسن انگشتان پای خود را شکست
بخش اعظم نیمه اول The Two Towers به دنبال آراگورن، لگولاس و گیملی می گذرد، زیرا آنها گروهی از Urk-Hai را که همکاران هابیت خود، مری و پیپین را برده اند، دنبال می کنند. این سه قهرمان با انبوهی از لاشهها برخورد میکنند، جایی که به اعتقاد آنها بقایای هابیتها را کشف میکنند. در حالت عصبانیت، آراگورن (با بازی ویگو مورتنسن) با لگد به سر بریده اورک لگد می زند و سقوط می کند. آنها چهار برداشت از این لحظه را انجام دادند و عملکرد به تدریج بهتر و بهتر شد، بنابراین پیتر جکسون تصمیم گرفت ویگو را وادار به انجام یک بار دیگر کند. پس از برداشت پنجم، ویگو در حالی که به زمین میافتد، فریاد خفهکنندهای منتشر میکند. معلوم شد که او در واقع هنگام لگد زدن به سر، دو انگشت پای خود را شکسته و آن را به اجرای خود هدایت کرده است.برداشت آنقدر خوب بود که به فیلم پایانی ختم شد.
14 شان آستین از پا خنجر شد
در پایان The Fellowship of the Ring، سم (با بازی شان آستین) فرودو را تعقیب می کند که سعی می کند حلقه واحد را به تنهایی به موردور ببرد. سام از ساحل عبور می کند و شنا می کند (اگرچه نمی تواند) به سمت قایق فرودو می رود. هنگامی که آنها در حال فیلمبرداری از صحنه بودند، پای شان روی یک تکه شیشه بزرگ که از پروتز پای هابیت او جدا شده بود، فرود آمد. هنگامی که او توسط خدمه از رودخانه بیرون کشیده شد، متوجه شد که پای او عملاً به چوب میله شده است. این یک برش واقعا قابل توجه بود. آنها در یک مکان دور افتاده بودند، بنابراین یک هلیکوپتر برای بردن شان به نزدیکترین بیمارستان به داخل پرواز شد. همه چیز برای او خوب بود زیرا او از فهمیدن اینکه خلبان واقعاً با ژاک کوستو پرواز کرده است هیجان زده شد.
13 بله؟ خب، اورلاندو دنده اش را شکست
اگرچه شکستن چند انگشت یا ضربه چاقو به پا مانند عذاب به نظر می رسد، این اورلاندو بلوم لگولاس بود که مسلماً بدترین آسیب را دید. قطعاً این اتفاق می افتاد زیرا اورلاندو مشتاق بود بیشتر شیرین کاری های خود را انجام دهد. در حین فیلمبرداری دو برج، اورلاندو از اسبش سقوط کرد و ترازو گیملی (برت بیتی) روی او فرود آمد. اورلاندو یک سرباز بود و روز بعد پس از اعزام به بیمارستان به مکان بازگشت. اگرچه اخلاق کاری او قابل تحسین بود، گزارش شده است که او دائماً از درد شکایت می کرد. همبازی هایش او را با فحاشی سرزنش کردند تا از بدبختی عبور کند. پس از مجروح شدن ویگو و اورلاندو (و همچنین دو نفره گیملی، برت، که زانوی او در رفت)، سکانسی که در آن قهرمانان یک دسته از اورک-های را در سراسر روهان تعقیب میکنند، باید شلیک میشد. برنامه طولانیتر از حد لازم بود زیرا هر سه آنها به سختی میتوانستند سرعت خود را حفظ کنند.
12 خدمه یک سفر کمپینگ بداهه داشتند
در حین فیلمبرداری سکانس حماسی دویدن روهان، ویگو و تهیه کننده بری آزبورن متوجه شدند که طلوع آفتاب صبح آنقدر باشکوه است که نمی توان آن را در فیلم ثبت کرد. هر روز آنها باید به دشتهای دورافتاده میرفتند، بنابراین زودتر رسیدن، کاری پرزحمت و وقتگیر بود. تنها راه حل این بود که یک شبه اردو بزنیم، کاری که ویگو به شدت می خواست انجام دهد. او موفق شد بازیگران خود و تیم گریم را متقاعد کند که همین کار را انجام دهند. شایعات این سفر کمپینگ در سراسر خدمه پخش شد و در نهایت به یک رویداد عظیم تبدیل شد. اعضای بازیگری که در صحنه نبودند در باربیکیو حاضر شدند و با همکاران خود ماهی گرفتند. ویگو در نهایت سه ماهی قزل آلا را که در وسط محل کمپینگ خود کباب کرده بودند، صید کرد که توسط تریلرهای بازیگر به هم چسبیده بود. اگرچه هیچ کس زیاد نخوابید، اما آنها توانستند طلوع خورشید خونین را در پسزمینه تماشا کنند که آراگورن، گیملی و لگولاس در حال دویدن بودند.
11 تنش روی صفحه و خاموش شد
این فقط در فیلم نبود که بین سم و گولوم تنش وجود داشت. در صحنه ای از دو برج، فرودو و سم به دروازه سیاه موردور برده می شوند. درست زمانی که آنها فرصتی را برای ورود دزدکی به داخل می بینند، گولوم (با بازی اندی سرکیس) از پشت سر آنها می پرد و آنها را به مکان امن باز می گرداند. بعد از یک روز طولانی در یک استودیوی بسیار گرم، شان آستین (سم) حال و هوای کمی داشت که بار عجیبی در هوا ایجاد کرد. زمانی که اندی شان را خیلی محکم به عقب کشید و کلاه گیس او را پاک کرد، به نتیجه رسید. شان خشمگین به رگبار آمد. این باعث شد اندی هم همین کار را بکند و الیجا وود (فرودو) را در کنار تنهای خود روی صخره های استایروفوم بنشیند. خوشبختانه این ناامیدی فقط یک لحظه بود و آن دو به سرعت جبران کردند.
10 آنها تقریباً خود را منفجر کردند
صحبت از دروازه سیاه موردور شد، سازندگان فیلم برای یافتن یک مکان عملی برای آن در نیوزیلند با مشکل مواجه شدند.قرار بود دروازه در لبه یک بیابان باشد و نیوزلند کشوری سرسبز است. تنها منطقه ای که کفایت می کرد، منطقه ای بود که ارتش نیوزلند از آن به عنوان زمین تیراندازی استفاده می کرد. اگرچه منطقه از وجود سلاح پاکسازی شده بود، اما هنوز میتوان مینهای زنده را پیدا کرد. قبل از فیلمبرداری یک سکانس جنگی عظیم برای بازگشت پادشاه، بازیگران و خدمه در مورد آنچه ممکن است در آنجا بیابند آموزش دیدند. مطمئناً در حین نبرد به اندازه کافی گلوله های بمب پرتاب شد و ارتش مجبور شد مناطق بیشتری را پاکسازی کند. تنش زمانی بیشتر شد که ویگو و چند بازیگر دیگر در خارج از زمین محافظت شده سوار بر اسب شدند. خوشبختانه آنها بر روی مین یا بمب منفجر نشده سوار نشدند.
9 یان مک کلن هرگز نتوانستم الیجا وود را ببینم
در حین فیلمبرداری این سه فیلم، سر ایان مککلن (گندالف) هرگز نتوانست به چشمان الیجا وود (فرودو) نگاه کند. زمانی که آنها با هم روی پرده بودند، ایان باید طوری قرار می گرفت که او را بلندتر از الیجا، که قرار بود هابیتش حدود 4 فوت بود، نشان دهد.اگرچه این افکت از راههای زیادی از جمله مقیاسهای دوبل و جلوههای بصری به دست آمد، اما رایجترین آنها از طریق پرسپکتیو اجباری بود. ایان را نزدیکتر به دوربین و الیجا را دورتر قرار میدادند تا مخاطبان فریب بخورند و فکر کنند که اختلاف قد بسیار زیاد است. به همین دلیل، خطوط چشم آنها هرگز به سمت یکدیگر نبود و در عوض مستقیماً در مقابل آنها بود. اگر آنها واقعاً به یکدیگر نگاه کنند، ترفند جادویی را از بین می برد. البته، برای تماشاگران به نظر می رسید که آنها دقیقاً به یکدیگر خیره شده بودند. این حیله درخشان در دوربین باید برای همه کسانی که با هابیت ها بازی می کردند به جز جان ریس دیویس (گیملی کوتوله) استفاده می شد. در واقع، جان بلندترین بازیگر کلیدی سر صحنه بود و در مقایسه با بازیگرانی که نقش هابیت را بازی می کردند، قد مناسبی داشت.
8 ترس فلج کننده شان بین
به جرات می توان گفت که بسیاری از ما، شان بین را بسیار بدجنس می بینیم.او در بسیاری از فیلمهای فوقالعاده بازی کرده است و شخصیتهای با اعتماد به نفس، جنگجو و خشن را بازی میکند، حتی اگر اغلب تبر میگیرند. اما حتی سرسخت ترین جنگجویان نیز ترس های خود را دارند. شان در حال پرواز است. اگرچه او برای فیلمبرداری به نیوزیلند رسید، سواری با هلیکوپتر به مجموعه های راه دور دشوار بود. در یک پرواز پر از دست انداز، که با تمسخر دومینیک موناگان (بازیگر نقش مری) بدتر شد، شان به اندازه کافی بود. او عهد کرد که با هر وسیله دیگری به غروب برسد. برای فیلمبرداری صحنههایی روی یک کوه، شان ساعتها قبل از دیگران از خواب بیدار شد تا با تله اسکی سوار شود و سپس دو ساعت پیادهروی کرد تا… با لباس کامل صحنهبرداری کند. کارگردان پیتر جکسون اظهار داشت که آنها اغلب بر فراز یک ویژگی سیاه پرواز می کنند که می تواند شون در حال بالا رفتن از دامنه کوه باشد.
7 لیو تایلر تقریباً یک سکانس اکشن عظیم داشت
فیلم دو برج مشکلات زیادی را برای فیلمنامه نویسان ایجاد کرد. یکی از مشکلات لجستیکی این بود که شخصیت ها همه در سراسر جهان پخش شده بودند و بنابراین نمی توانستند با یکدیگر تعامل داشته باشند.این برای داستان عشق اصلی بین آراگورن و پرنسس الف، آرون (لیو تایلر) دشوارتر بود. اگرچه این دو از نظر تله پاتی به هم متصل هستند، اما راههای زیادی برای فیلمسازان وجود نداشت تا این دو را به هم نزدیک کنند. یک راه حل اولیه که در واقع به تمرینات می رسید، حضور آرون با الف های دیگر بود تا در نبرد اوج هلمز دیپ در کنار آراگورن بجنگند. وقتی این خبر منتشر شد، طرفداران عصبانی شدند زیرا به بخش بزرگی از روایت تالکین خیانت کرد. با دیدن واکنش، سکانس به نفع مسیر بسیار وفادارتر حذف شد. نویسندگان فران والش و فیلیپا بوینز وارد ضمیمههای رمان شدند و سکانسهای فلاش بک را برداشتند تا عشاق غمگین را دور هم جمع کنند.
6 ویگو مهارت های شمشیر خود را سریع به دست آورد… واقعاً سریع
کسی که باید ماهرترین شمشیرزن در فیلم ها باشد ویگو مورتسن بود که نقش آراگورن را بازی می کرد.در ابتدا از دانیل دی لوئیس برای این نقش دعوت شد. پس از اینکه او آن را رد کرد، این شخصیت به نیکلاس کیج پیشنهاد شد که او نیز تعظیم کرد. استوارت تاونسند انتخاب شد اما چهار روز بعد از فیلمبرداری، درست قبل از صحنه مبارزه بزرگ با نازگول، جایگزین شد. هنگامی که ویگو برای مقابله با آراگورن وارد شد، باید یک دوره تصادف در مبارزه با شمشیر توسط استاد کهنه کار باب اندرسون دریافت می کرد. اندرسون ماهها با بقیه بازیگران کار میکرد تا آنها را به شکلی عالی دربیاورد، بنابراین نگران بود که ویگو بهخاطر اینکه دستش را نگیرد. با این حال، ویگو به سرعت آن را برداشت و باب را بر آن داشت تا او را "بهترین شمشیرزنی که تا به حال آموزش داده ام" صدا کند.
5 Pyre در آتش نبود
در صحنهای در بازگشت پادشاه، دنتور، مباشر گوندور با بازی جان نوبل، توسط اسب گندالف به آتش سوزی لگد زده میشود. تیم بدلکاری میدانست که در جهنم شانسی وجود ندارد که اسبی به هر جایی نزدیک آتش شود و اجرا کند. و آنها نمی خواستند به صورت دیجیتالی شعله های آتش را اضافه کنند زیرا به نظر واقعی نمی رسند.بنابراین، مدیر واحد دوم یک آینه را در 45 درجه به سمت صحنه نصب کرد و آتش را در کناره روشن کرد. آتش در برابر پرده های سیاه قرار داشت به طوری که نور فقط از منبع می آمد. سپس از آینه به دوربین منعکس شد و به نظر می رسید که آتش واقعاً آتش را در صحنه فیلمبرداری می سوزاند. این ترفند به قدری خوب کار کرد که قبل از استفاده در فیلم نهایی، هیچ ویرایش بعدی روی آن انجام نشد.
4 عکسبرداری از صحنه پناهگاه های خاکستری یک فاجعه بود
در اواسط عکاسی اصلی، چهار هابیت و گندالف مجبور شدند صحنه خداحافظی را در پایان بازگشت پادشاه فیلمبرداری کنند. صحنه نیاز به هق هق زیادی از بازیگران داشت، و اگرچه این اغلب برای بازیگران هیجان انگیز است که در آن حالت احساسی قرار بگیرند، اما کاملاً خسته کننده است. و یک روز کامل از آن بود. آنها موفق شدند قلب خود را اجرا کنند و پیتر جکسون از اجراها به وجد آمد. با این حال، با مشاهده مطالب متوجه شدند که شان آستین جلیقهاش را در ساعت ناهار درآورده و فراموش کرده است آن را دوباره بپوشد، بنابراین نیمی از فیلم با هم مطابقت نداشت.مجبور شدند دوباره همه را شلیک کنند! همه آنها عصبانی بودند زیرا نمی دانستند می توانند دوباره به آن حالت عاطفی برگردند یا خیر. پس از گرفتن بار دوم، فیلم در معرض نور بیش از حد قرار گرفت و در نتیجه همه آن تار شد… بنابراین آنها مجبور شدند این کار را برای بار سوم انجام دهند!
3 تاج احمقانه Viggo
یکی از آخرین نماهای عکاسی اصلی برای صحنه ای در بازگشت پادشاه بود که آراگورن و تمام شرکت کنندگان در مراسم تاجگذاری اش به چهار هابیت تعظیم کردند. بیشتر این کار قبلا انجام شده بود و تنها شات باقی مانده از واکنش فرودو، سم، مری و پیپین بود. ویگو مورتنسن، با وجود اینکه خود او را بسته بودند، اما خود پادشاه برای حمایت از بازیگرانش حاضر شد. از آنجایی که گروه دیگر کمد لباس او را سر صحنه فیلمبرداری نداشتند، ویگو یک تاج کاغذی ساخت تا روی سرش بنشیند تا بازیگران به آن نگاه کنند. هابیت ها مجبور بودند گذشته نگر و احساسی به نظر برسند، اما به سختی خنده خود را سرکوب کردند زیرا خدمه بین هر برداشت تاج را احمقانه تر و احمقانه تر کردند.
2 یک آسیب دیگر: ویگو دندانش را شکست
ویگو مورتنسن نمی تواند استراحت کند. ویگو در طول یک فیلمبرداری شبانه سه ماهه جهنمی، که بیشتر آن زیر باران بود، در سکانس نبرد هلمز دیپ، یکی از دندان های جلویش را از وسط شکست. برای سرعت بخشیدن به روند فیلمبرداری، ویگو می خواست مقداری چسب فوق العاده روی آن بپاشد و به آن ادامه دهد. با این حال، پیتر جکسون نپذیرفت و ویگو را به دندانپزشکی فرستاد. بسیاری از بازیگران در طول فیلمبرداری این سکانس آسیب دیدند زیرا یکی از طاقت فرساترین سکانس ها بود. اول از همه، محیط خصمانه بود، زیرا در یک معدن سنگ فیلمبرداری شده بود و بیشتر بازیگران در زره سنگینی بودند که فقط در هنگام غرق شدن در باران سنگینتر میشد. برنامه خواب همه به دلیل شب های دیروقت بهم ریخته بود و اکثر آنها ماه ها نور خورشید را نمی دیدند. زمان و درد زیادی برای چیزی که در نهایت حدود 20 دقیقه تماشای صفحه نمایش درخشان بود، متحمل شد.
1 همه آنها خالکوبی مشابه دارند
بعد از سالها فیلمبرداری با هم در نیوزیلند، هشت نفر از نه عضو یاران حلقه یک خالکوبی کوچک از کلمه "نه" که به الویس نوشته شده بود برای تجلیل از تولید عظیم فیلمسازی که تحمل کرده بودند، انجام دادند. همه آنها به جز جان ریس دیویس (گیملی) در سالنی در ولینگتون جوهر گرفتند. اگرچه مقیاس جان برت دو برابر شد، اما به عنوان نهمین عضو به آن پیوست. یان مککلن، ویگو مورتنسن، شان بین و دومینیک موناهان همگی بر روی شانههای خود قرار گرفتند، در حالی که شان آستین و بیلی بوید بر روی مچ پاهایشان انجام دادند. الیجا وود و اورلاندو بلوم باید متفاوت باشند و به ترتیب روی شکم و ساعد خود جوهر گرفته شوند. در واقع میتوانید نگاهی اجمالی به خالکوبی اورلاندو در یک صحنه اولیه در دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه داشته باشید.