تلویزیون های بسیار جذابی برای نمایش برای افرادی که از تماشای برنامه های فوق العاده شدید لذت می برند وجود دارد. The Vampire Diaries یکی از شدیدترین برنامه های تلویزیونی این نسل است. با نمایش هایی مانند G ossip Girl، Riverdale، و Pretty Little Liars مقایسه شده است.
The Vampire Diaries قبلاً به پایان رسیده است، اما طرفداران همچنان به نمایش فکر می کنند و تصور می کنند که اگر T VD کمی متفاوت نوشته می شد، چگونه می توانست اتفاق بیفتد. داستانهای عاشقانهای وجود دارد که طرفداران آرزو میکردند در سریال نوشته میشد و فداکاریهایی وجود دارد که طرفداران فکر میکنند میتوانست بین بسیاری از شخصیتهای خونآشام و انسانی انجام شود! به خواندن ادامه دهید تا دریابید که لحظات خاصی از Vampire Diaries چگونه باید اتفاق می افتاد.
15 النا باید بعد از اولین رقصش عاشق دیمون می شد
النا گیلبرت و دیمون سالواتوره باید پس از اولین رقص خود عاشق یکدیگر می شدند. اولین رقصی که آنها با هم به اشتراک گذاشتند بسیار عاشقانه، احساسی و باورنکردنی بود. این باید یک لحظه پیوند کامل و کامل برای آن دو باشد. این یک لحظه ایدهآل برای النا بود که عاشق دیمون شود.
14 الینا باید از خواب عمیق خود بیدار می شد
النا گیلبرت با بازی نینا دوبرو قطعا باید از خواب عمیق خود بیدار می شد. برای بینندگان در همه جا خسته کننده بود که او از خواب عمیق خود بیدار نمی شد. اگر او از یک خواب عمیق بیدار می شد، کل مسیر داستان را به شکلی بهتر و مثبت تر تغییر می داد.طرفداران از دیدن آن خوشحال می شوند.
13 کارولین و دیمون باید با هم قرار می گذاشتند
همه به نوعی می خواستند ببینند که کارولین فوربس و دیمون سالواتوره در یک نقطه از نمایش با یکدیگر یک بازی عاشقانه شروع می کنند. فصل های کافی در سریال وجود داشت که رابطه بین کارولین و دیمون برای مدت کوتاهی وجود داشت… حتی برای مدتی کوتاه! مردان زیادی وجود دارند که کارولین می توانست به جای استفان با او قرار بگذارد!
12 مرگ دیمون و بانی باید دائمی می شد
به گفته برخی از طرفداران The Vampire Diaries،مرگ دیمون و بانی باید دائمی می شد. زمانی که آنها از دنیا رفتند، به نظر می رسید که قرار است برای همیشه از بین بروند، اما در واقعیت، شخصیت های آنها واقعاً می توانند برگردند.مرگ آنها دائمی نبود اما برخی از طرفداران فکر می کنند که باید می شد.
11 دوقلوهای کارولین و آلاریک باید می توانستند همه را درمان کنند
دوقلوهای کارولین و آلاریک باید می توانستند همه را درمان کنند! اگر جوزی سالتزمن و لیزی سالتزمن به دنیا می آمدند تا همه را به عنوان تنها هدف زندگی در Mystic Falls درمان کنند، بسیار منطقی بود. تولد و زندگی آنها را بسیار معنادارتر و خالص تر می کرد
10 النا باید پس از از دست دادن استفان برای مدت کوتاهی مانند دیمون عمل می کرد
اگر الینا پس از از دست دادن استفن برای مدت کوتاهی مانند دیمون رفتار می کرد، اتفاق جالبی بود. دیدن الینا با نگرش "دختر بد" به شیوه ای که دیمون خودش را در آنجا قرار داد تماشای آن بسیار جذاب بود.برای مردم منطقی است که وقتی کسی را که دوستش دارند از دست می دهند رفتار کنند.
9 درمان خون آشام باید توسط استفان یا الینا به اجبار بر دیمون گذاشته می شد
طرفداران The Vampire Diaries معتقدند که درمان خون آشام باید توسط استفان یا الینا به زور به دیمون می رسید. این که آیا استفان کسی بود که آن را مجبور می کرد یا النا کسی بود که آن را مجبور می کرد، واقعاً فرقی نمی کرد. تا زمانی که کسی دیمون را مجبور کرد که از شر میکروب خون آشامش درمان شود!
8 الینا باید با مت دونوان به پایان می رسید
اگر النا با مت دونوان پایان میداد، پایان عالی برای سریال بود. دیدن الینا با خوشحالی در کنار مت دونوان بسیار عاشقانه بود زیرا به نظر می رسید که او همیشه مراقبت عمیق و پرشوری از او در قلب خود دارد.برای مردم مهم است که با کسی باشند که آنها را بیشتر دوست دارد.
7 دیمون و استفان باید در پایان خود را قربانی می کردند
دیمون و استفان احتمالاً باید کسانی بودند که در پایان خود را قربانی می کردند. در The Vampire Diaries همه چیز اینطور پیش نمی رفت، اما اگر دیمون و استفن تصمیم می گرفتند تا زمانی که سریال به نتیجه نهایی برسد، خود را قربانی کنند، داستان مسیر بسیار جذابی بود.
6 چه می شد اگر دیمون مسئول مرگ والدین النا بود؟
برخی از طرفداران The Vampire Diaries می پرسند که آیا دیمون خون آشامی مسئول مرگ والدین الینا بود یا نه؟ اگر این در نمایش نوشته می شد، لایه ها و لایه هایی از شدت و درام اضافه می شد.بینندگان برنامه هرگز در این مورد پاسخی دریافت نمی کنند. تصور جالبی است.
5 استفان و کاترین باید با هم زندگی می کردند
آیا شگفت انگیز نبود اگر استفان و کاترین با هم بودند؟ می توانست تلویزیون بسیار جالبی را ایجاد کند! کاترین داپلگانگر النا بود، اما این بدان معنا نبود که او توانایی عاشق شدن با خون آشام دیگری را نداشت. اگر او عاشق یک خون آشام می شد، باید استفان بود!
4 معلوم شد کلاوس یک ونسان ون گوگ مدرن است
اگر کلاوس معلوم شود ونسان ون گوگ امروزی است چه؟ چه می شد اگر ونسان ون گوگ در دهه 1800 زمانی که زنده بود به خون آشام تبدیل می شد؟ چه می شد اگر او برای مدت طولانی زنده می ماند و زندگی می کرد و در طول سال ها نام خود را تغییر می داد و در نهایت نام خود را کلاوس می گذاشت؟
3 بانی و دیمون باید فلینگ می کردند
بانی و دیمون باید کاملاً هول می کردند. این واقعیت که آنها این کار را نکردند بسیار خسته کننده و آزار دهنده است. آنها در طول فصل شش سریال به یکدیگر نزدیک می شوند، اما در واقع در هیچ نقطه ای از زمان با یکدیگر درگیر نمی شوند. طرفداران دوست داشتند زمانی آنها را به هم پیوند بزنند.
2 کای پارکر باید یک پسر خوب بود نه یک مرد بد
کای باید پسر خوبی می بود… نه آدم بدی! کای پارکر شخصیتی با قدرت جادویی بود. او به عنوان یک جنگجو طبقه بندی شد و در طول فصل ششم خاطرات خون آشام همچنان آنتاگونیست اصلی بود. کای باید بهعنوان یک قهرمان داستان نوشته میشد، نه یک آنتاگونیست در خاطرات خون آشام.
1 همه باید در نهایت به دنیای روح بانی ختم می شدند
همه باید در نهایت به دنیای روح بانی می رسیدند! این پایانی است که در کل منطقی بود. بانی بنت همیشه یک جادوگر بسیار قدرتمند بود و همیشه یک دوست خوب، واقعی و وفادار برای النا گیلبرت بود. طرفداران بر این باورند که همه باید به دنیای روح او می رسیدند.