هواداران Pretty Little Liars هنگام تماشای هفت فصل سریال مجبور بودند با چیزهای زیادی دست و پنجه نرم کنند، مانند حفره های داستانی که فوق العاده گیج کننده بودند. و با وجود اینکه ما تعداد زیادی از زوج های نمایش را ارسال کردیم، آنها اغلب برای مدت طولانی تری از ما جدا می شدند. این قطعاً یک تجربه احساسی بود که طرفدار این درام نوجوانانه بودم.
به ندرت پیش میآید که به تماشای یک برنامه مورد علاقه بنشینیم و در هر لحظه روی صفحه تلویزیون خود کاملاً باحال باشیم. و با اینکه کاری به نویسندگی و تولید این نمایش ها نداریم، نمی توانیم در داستان سرایی حرفی برای گفتن نداشته باشیم. ما این شخصیت ها را دوست داریم و ایده های زیادی در مورد اینکه چگونه باید زندگی کنند داریم.
به خواندن ادامه دهید تا متوجه شوید برخی از خطوط داستانی که در این نمایش که دوست داشتیم وسواس داشتیم، تغییر می دادیم.
15 به جای اینکه اسپنسر دوقلو شیطانی داشته باشد، علی باید داشته باشد (مثل سری کتاب)
چیزهای زیادی وجود داشت که ما نیاز داشتیم PLL در قسمت آخر به ما بگوید. اما این واقعیت که اسپنسر یک دوقلو شیطانی به نام الکس دریک داشت، ما را خیلی خوشحال نکرد.
یکی از طرفداران این برنامه گفت که علی باید به جای آن یک دوقلو شیطانی می داشت زیرا این اتفاقی است که در مجموعه کتاب ها افتاد. ما موافقیم که این خیلی منطقی تر به نظر می رسید.
14 اسپنسر باید از بوسیدن ایان و خیانت به خواهرش خودداری کند
تماشای بوسیدن اسپنسر، ایان، که با خواهر و برادرش ملیسا است، بسیار وحشتناک است، بنابراین ما فکر می کنیم که اسپنسر باید خودش را از انجام این کار باز دارد. این یک خیانت بزرگ است و او باید می فهمید که این کار وحشتناکی بود. مطمئناً، همه اشتباهاتی انجام میدهند، اما این خیلی بزرگ بود.
13 همه دخترها بعد از دبیرستان به چوب رز برمی گردند، اما اگر امیلی برای مدتی کوتاه می ماند چه می شد؟
دختران همه پس از پایان دبیرستان به Rosewood برمی گردند، که دقیقاً آن چیزی نبود که هیچ یک از آنها برنامه ریزی کرده بودند.
کاش امیلی برای مدتی دور می ماند. جالب تر بود اگر یکی از دروغگوها بیشتر تلاش می کرد تا زندگی جدیدی برای خودش بسازد.
12 به جای عاشق شدن با اسپنسر، کالب باید فوراً هانا را باز می گرداند
در میان تمام خطوط داستانی Pretty Little Liars که احمقانه هستند، این واقعیت که کالب و اسپنسر با هم قرار گذاشتند برای بسیاری از طرفداران سخت است.
همانطور که او می داند، "PLL کنار هم قرار دادن اسپنسر و کالب مانند زمانی است که دوستان سعی کردند ریچل و جوی را به وقوع بپیوندند. هیچ یک از این دو رابطه نباید هرگز چیزی نبود."
11 به جای نقل مکان به فرانسه و ادامه دستکاری خود، مونا باید تازه شروع می کرد
مونا به فرانسه نقل مکان می کند و وقتی Pretty Little Liars آخرین خداحافظی می کند به دستکاری مردم ادامه می دهد.
ما فکر می کنیم که او باید تازه شروع می کرد و این داستان می توانست به شکل دیگری اتفاق بیفتد. فقط به نظر نمی رسید که او تغییر کرده باشد و دوباره همان چیزی بود.
10 دخترها باید با علی بیشتر از خود دفاع می کردند
همچنین بهتر بود علی برمی گشت و دخترها برای خودشان بایستند. او قبل از ناپدید شدن با آنها خوب نبود، و مثل این است که همه این یا چیزی را کاملا فراموش کرده اند. او نیاز داشت کمی بیشتر درباره اینکه چقدر بدجنس است بشنود. ما برای این لحظه اینجا بودیم.
9 اگر دروغگوها از جنا پاک می شدند، زندگی آنها بسیار آسان تر می شد
ما متوجه نشدیم که چرا دروغگوها در ابتدای سریال درباره جنا صحبت نمی کنند.
اگر آنها به تازگی این تصمیم را می گرفتند، زندگی آنها بسیار آسان تر می شد. ما فکر می کنیم که این خیلی چیزها را برای آنها تغییر می داد. خیلی احمقانه است که به این فکر کنیم که این چه کاری برای داستان انجام می داد.
8 آریا نباید از موضوع بچه عصبانی می شد، او باید با عزرا باز می شد
آریا عصبانی می شود زیرا فکر می کند عزرا نمی خواهد با او باشد زیرا او نمی تواند بچه دار شود. این یک خط داستانی بزرگ در پایان سریال است.
ما فکر می کنیم که او باید در عوض با او صحبت کند. او عزرا را به خوبی می شناسد، آیا نمی توانست بفهمد که او در کنار او خواهد بود؟!
7 آریا نباید اینقدر به قرار مایک و مونا اهمیت می داد
در فصل چهارم، آریا از اینکه برادرش مایک و مونا با هم قرار میگیرند هیجانزده نیست. به جای این که اینگونه رفتار کند، باید برکت بدهد. این واقعاً به او مربوط نیست، اینطور است؟ وقتی مایک از این که با ازرا قرار میگیرد ناراحت میشد، او دوست نداشت، بنابراین نباید اینقدر اهمیتی بدهد.
6 ربوده شدن نیکول بسیار دیوانه کننده بود، بنابراین در عوض، ازرا باید او را برای آریا رها می کرد
ما فکر می کنیم که خیلی دیوانه کننده بود که عشق جدید ازرا، نیکول، ربوده شد.
در عوض، عزرا باید او را به خاطر آریا می انداخت. این باعث می شد که او از سر راهش دور شود و به هر حال آزاد باشد با شخصی باشد که همه می دانستیم او بیشتر دوستش دارد.
5 آریا باید با عزرا در نوشتن کتابی درباره علی مشکل بزرگتری داشت
ما هرگز از دست دادن Pretty Little Liars دست نمی کشیم و ما از طرفداران بزرگ لوسی هیل هستیم که نقش آریا را بازی می کرد. Fame 10 خط داستانی را در مورد PLL مطرح می کند که ما نیز با آن مخالفت کردیم: عزرا در حال نوشتن کتابی درباره علی بود.
ما فکر می کنیم که آریا باید با این مشکل بزرگتر می داشت زیرا بسیار وحشتناک بود.
4 هانا باید تصمیم کالب برای رفتن به Ravenswood را زیر سوال می برد. بیشتر
هانا باید تصمیم کالب برای رفتن به Ravenswood را بیشتر زیر سوال ببرد… و این واقعیت که او با دختر دیگری در حال معاشرت بود. همانطور که Fame 10 میگوید، «بدتر از آن این است که او در این مورد کاملاً خونسرد است و به او اجازه میدهد در Ravenswood با این زن دیگر بدون هیچ توضیحی بماند». این همچنین به ما یادآوری می کند که اسپین آف واقعاً آنقدرها هم عالی نبود.
3 امیلی باید با پیج به جای اینکه بخواهد با علی باشد (که هرگز نفهمید چقدر عالی است) جبران کند
همچنین فوق العاده عاشقانه بود اگر در زمان پایان برنامه، امیلی با پیج جبران کرده بود و آنها با هم بودند.
ما عاشق این نیستیم که امیلی با علی به پایان رسید زیرا او هرگز متوجه نشد که امیلی چقدر عالی است. او او را برای مدت طولانی میشناخت و فکر نمیکرد که او دوست دختر است، و این منصفانه نیست.
2 هانا باید وقتی جردن پیشنهاد داد نه می گفت
وقتی جردن از هانا خواستگاری کرد، فکر می کنیم که او باید نه می گفت. اگر او واقعاً مکث می کرد و به زندگی خود نگاه می کرد، از اعماق درونش می دانست که قرار است با کالب باشد و آنها راهی برای بازگشت به یکدیگر پیدا می کنند. این عجیب است که او فکر می کرد می تواند با شخص دیگری ازدواج کند.
1
یک طرفدار در Reddit پست کرد، "کل مکاشفه ازرا در فصل 4 - کاملا غیر ضروری و کسل کننده." ما با این موافقیم.
به جای اینکه Ezra عضو تیم A باشد، باید یک شخصیت تصادفی می بود. این خیلی ناراحت کننده بود و ما هنوز در حال فکر کردن به آن هستیم.