Younger یکی از آن برنامه های تلویزیونی است که برخی چیزها در آن جمع نمی شود. از آنجایی که شخصیت اصلی، لیزا میلر (با بازی ساتون فاستر)، در مورد سن (یا جوان) خود دروغ می گوید، مجبور است تصمیمات زیادی بگیرد که طرفداران را ناراحت کند. این یک نمایش عالی با دیالوگهای خندهدار و شخصیتهای باهوش است، اما گاهی اوقات به نظر میرسد که همه چیز باید بسیار متفاوت از قبل پیش میرفت.
چه لیزا روی کتاب جدیدی در Millennial با کلسی کار می کند یا با بسیاری از بچه های زندگی اش شعبده بازی می کند، طرفداران همیشه علاقه زیادی به تماشای آن دارند. اما با وجود اینکه این یک نمایش محکم است، ما هنوز افکاری داریم. ما برنامههای تلویزیونی زیادی را تماشا میکنیم که در آن فهرستی از لحظاتی که باید اتفاق میافتند، داریم و Younger در آن فهرست گنجانده شده است.
به خواندن ادامه دهید تا بفهمید چگونه میخواهیم برخی از داستانهای Younger به نتیجه برسد.
15 به جای ازدواج با کلر، جاش باید از لیزا خواستگاری می کرد
وقتی جاش و کلر به خاطر گرین کارتش با هم ازدواج کردند قطعاً اذیت شدیم. به جای ازدواج با او، ما فکر می کنیم که جاش باید از لیزا خواستگاری می کرد.
شاید این بار او می گفت بله … یا شاید داستان عشق آنها برای همیشه پایان می یافت. ما با هر کدام مشکلی نداریم، زیرا به احتمال زیاد، ما در مورد مثلث عشق جاش/لیزا/چارلز درگیر هستیم.
14 پس از پیشنهاد انزو، اگر او و دایانا از آن فرار می کردند، خیلی خوب بود و احساس درستی داشتید
ما هرگز مطمئن نبودیم که آیا دیانا روزی به اندازه کافی برای یافتن عشق باز خواهد شد، بنابراین تماشای او با انزو بسیار شیرین است.
به همین دلیل است که ما فکر می کنیم پس از پیشنهاد انزو، اگر آنها تصمیم به فرار می گرفتند خیلی خوب بود. از آنجایی که آنها یکدیگر را دوست دارند و می دانند که هیچ چیز دیگری مهم نیست، این احساس درستی داشت.
13 کلسی و جاش باید تا به حال قرار ملاقات را امتحان کرده باشند
یک طرفدار فکر می کند که کلسی و جاش باید تصمیم می گرفتند که قرار ملاقات را امتحان کنند. ما کاملا با این موافقیم. آنها در Reddit نوشتند، "آیا من تنها کسی هستم که فکر می کنم کلسی و جاش زوج عالی خواهند بود؟ من دوست داشتم که آنها چیز خود را داشته باشند، اما آیا می تواند کمی بیشتر دوام بیاورد."
12 مگی باید به جای رها کردن مالکی فوراً به او متعهد می شد
دیدن اینکه مگی با مالکی قرار می گیرد بسیار عالی بود و به نظر می رسید که آنها با هم خیلی درست هستند. به همین دلیل است که از زمانی که مگی نمی توانست به او متعهد شود متنفر بودیم.
بله، او متوجه اشتباه خود شد، اما ما فکر می کنیم که این باید خیلی زودتر اتفاق می افتاد. مگی باید به مالکی می گفت که او را دوست دارد و می خواهد فوراً با او باشد. ما آرزو می کنیم که آنها در تمام این مدت یک زوج بودند.
11 به جای شروع رابطه با نویسنده جیک، کلسی باید قول دهد که تجارت و عاشقانه را از هم جدا کند
از بین بسیاری از برنامه های تلویزیونی که داستان های عاشقانه را روایت می کنند، می توانیم بگوییم که جوان یکی از بهترین هاست. اما زندگی عاشقانه کلسی هرگز به اندازه زندگی لیزا حسادت آور نبوده است.
او با یکی از نویسندگانش، جیک، رابطه برقرار می کند، اما ما فکر می کنیم که او باید فوراً آن را متوقف می کرد. او باید قسم می خورد که تجارت و عشق را از هم جدا کند.
10 چارلز باید کتاب پائولین را تحت تأثیر هزاره منتشر می کرد
ما قطعاً نمی خواستیم چارلز را ببخشیم وقتی او تصمیم گرفت که کتاب «تعطیلات ازدواج» پائولین در واقع تحت عنوان تجربی منتشر شود و نه هزاره مانند طرح اصلی.
این یک حرکت فوقالعاده پست بود و او باید فقط اجازه میداد که Millennial لحظههای خود را در کانون توجه قرار دهد. آیا واقعاً اینقدر بد بود؟
9 به جای متنفر بودن از ایده، کلسی باید به قضاوت لیزا درباره کتاب پودل اعتماد کند
مطمئناً، امیلی یک شخصیت بی دست و پا بود و کتابی درباره سگ ها به نظر می رسد … خوب نیست.
اما وقتی لیزا ایده این کتاب را به کلسی آورد، فکر می کنیم که او باید به جای متنفر شدن به دوست و همکارش اعتماد می کرد. او باید بداند که لیزا غرایز خوبی دارد و قطعا درست است که این موفقیت برای هر دوی آنها بود.
8 وقتی همسایه سابق لیزا به او می گوید که او برای قرار ملاقات با پسر جوان تر احمق است، لیزا باید برای خودش بایستد
همسایه سابق لیزا، میشل، با او خیلی خوب نیست، به خصوص وقتی می گوید که برای قرار گذاشتن با یک پسر جوان تر احمق است.
وقتی این اتفاق افتاد، لیزا باید برای خودش می ایستاد. خیلی عالی بود که میدیدیم لیزا خودش را نشان میداد و ما او را تشویق میکردیم، مطمئناً.
7 لیزا باید حقیقت را زودتر به کیتلین می گفت
ما فکر می کنیم که لیزا باید با دخترش، کیتلین، خیلی زودتر از او پاک شود.
چرا نه؟ به هر حال دخترش متوجه خواهد شد و این فقط عجیب است که فکر کنید یکی از اعضای خانواده شما حدس نمیزند که شما فوقالعاده یواشکی و عجیب هستید. کیتلین نیز بسیار باهوش است.
6 زین باید در اسرع وقت به احساسات خود برای کسلی اعتراف کند
دیدن مبارزه و رقابت کلسی و زین برای مدت طولانی ناخوشایند است. ما آرزو می کنیم که او هر چه زودتر به احساسات خود نسبت به کلسی اعتراف می کرد.
این به او این فرصت را می داد که احساسش را بپذیرد یا به او بگوید که نمی خواهد با او باشد. آنها شیمی دارند، بنابراین به جای اینکه نسبت به هم بد رفتار کنند، سزاوار یک شانس واقعی بودند.
5 به جای اینکه به جید اجازه دهند سرتاسر آنها راه برود، لیزا و کلسی باید از او بخواهند که سخت کار کند وگرنه قرارداد را لغو می کنند
عجیب است که ببینیم کسلی و لیزا چگونه به جید، وبلاگ نویسی که کتابش را می خواهند، نزدیک می شوند. آنها با او بسیار شیطون هستند و از خودشان دفاع نمیکنند.
به جای اینکه اجازه دهند او همه جا راه برود، این دو نفر باید از او می خواستند که سخت کار کند وگرنه قرارداد را لغو می کردند.
4 باند نباید بخواهد که پائولین وانمود کند که هنوز با چارلز است تا کتاب را تبلیغ کند
ما آرزو می کنیم که باند به پائولین گفته بود که اعتراف می کرد که او در واقع هنوز با چارلز نیست. کتاب عالی است و به هر حال می توانست به خوبی کار کند.
حقیقت همیشه آشکار می شود و تماشای شخصیت هایی که از او می خواهند دروغ بگوید ناخوشایند بود. این هرگز جواب نمی دهد.
3 کلر نباید اینقدر صبر کند تا به جاش درباره کودکش بگوید
چه فکر کنیم جاش باید با کلر باشد یا با لیزا، نمی توانیم این واقعیت را انکار کنیم که کلر مدتی منتظر است تا به جاش بگوید که بچه اش را به دنیا آورده است.
ما آرزو می کنیم که او خیلی زودتر به او گفته بود زیرا او سزاوار دانستن بود. برای او خیلی سخت تر بود که او به تازگی فوق العاده باردار شد.
2 لیزا در مورد خیانت به کلسی نمی گوید زیرا راز او را می داند، بنابراین باید هر دو چیز را همزمان به کلسی بگوید
لیزا به کلسی نمی گوید که نامزدش، تاد، به او خیانت می کند زیرا تاد راز او را می داند. اما ما آرزو می کنیم که این خط داستانی به شکل دیگری اتفاق می افتاد: اگر لیزا هر دو چیز را همزمان به کلسی می گفت چه می شد؟ این می توانست بسیاری از مشکلات را حل کند و همچنین تماشای آن بسیار جذاب بود.
1 لیزا باید بخواهد مدتی به جای فصل ششم مجرد باشد Cliffhanger
یک طرفدار فکر می کند که لیزا باید مدتی بخواهد مجرد باشد و ما این ایده را دوست داریم. آنها در Reddit نوشتند، "لیز تنها ماندن (با فاصله زیاد) شجاعانه ترین و صادقانه ترین نتیجه ای است که ممکن است این نمایش برای او بگیرد."
ما قطعاً تعجب می کنیم که فصل هفت چه چیزی را در اختیار دارد.