حقیقت درباره اولین بوسه دیمون و النا در "خاطرات خون آشام"

فهرست مطالب:

حقیقت درباره اولین بوسه دیمون و النا در "خاطرات خون آشام"
حقیقت درباره اولین بوسه دیمون و النا در "خاطرات خون آشام"
Anonim

دلنا را دوست داریم (نه، دوست داریم) همان طور که هستند، حتی اگر فکر می کرد 162 سال است که بالاخره اولین بوسه خود را در The Vampire Diaries داشته باشند.

وقتی برادران سالواتوره وارد Mystic Falls شدند، ما فکر می کردیم که تنها برادر خوب استفان است، اما دیگری پنهان در اعماق وجود داشت که منتظر همسفر خود بود که فکر می کرد زیر یک کلیسا دفن شده است. ما در ابتدا عاشق رابطه استفان و النا شدیم، اما نمی دانستیم که به زودی یک مثلث عشقی تشکیل می شود. ما نمی دانستیم که به طور کامل برادرانمان را عوض می کنیم و عاشق رابطه رو به رشد دیمون و النا می شویم.

همچنین نمی دانستیم که در رابطه آنها شروع های نادرست زیادی خواهیم داشت، تنش های جنسی زیادی و … انتظار زیادی خواهیم داشت.

اکنون که چند سالی است که نمایش تمام شده است و بازیگران کارهای بزرگتر و بهتری انجام می دهند، ما هنوز به خاطر این واقعیت که مدت زیادی برای دیمون و النا طول کشیده است، قطع شده ایم. برای بوسیدن اما چند متغیر در پشت صحنه وجود داشت که مانع از با هم بودن آنها شد.

داستان دیمون برای نویسندگان پیچیده شد

ابتدای فصل اول مشخص بود که یک برادر خوب و بد وجود دارد. اما زمانی که عشق طرفداران به دیمون بالا گرفت، نویسندگان سریال با مشکل مواجه شدند. آنها متوجه شدند که دیگر نمی توانند مخاطبان را علیه برادر بد معطوف کنند.

کوین ویلیامسون، خالق TVD، گفت: "شما به آنچه کار می کند پاسخ می دهید." "وقتی در اتاق نویسنده هستید و این چرخش واقعا عالی و این لحظه واقعا عالی را دارید که "اوه، می دانم، چرا نمی گذاریم ایان [سومرهالدر] برادر الینا را بکشد؟ این راهی است که او را دوباره بد می کند. ؛ این راهی است که النا را علیه او قرار می دهد.او باید شرور باشد."

با این حال، هیچ یک از تلاش ها برای بد جلوه دادن دوباره دیمون، کوچکترین طرفداران را تحت تأثیر قرار نداد. آنها دقیقاً نمی خواستند که او مانند استفان کاملاً خوب (و خسته کننده) باشد، و دقیقاً نمی خواستند او کاملاً بد باشد، تا جایی که النا او را تحقیر کرد.

بنابراین این احتمالاً به این موضوع کمک کرد که چرا دلنا برای همیشه اتفاق افتاد. آنها لحظات کوچکی را به ما غذا دادند، سعی کردند نظر ما را در مورد دیمون تغییر دهند، اما هیچ چیز نتوانست طرز فکر طرفداران درباره او را تغییر دهد. آنها یک هیولا درست کردند، فکر می کردند که یک شرور به ما داده اند، اما دیمون خیلی بیشتر بود. او چند وجهی بود. وقتی از او یک ضدقهرمان ساختند، دیگر برای برگشتن خیلی دیر شده بود.

"وقتی او را خوب کردیم، نمی‌توانستیم دیمون را به یک شرور تبدیل کنیم تا جانمان را نجات دهیم،" ویلیامسون ادامه داد. "مخاطبان بدون توجه به اینکه چرا او را دوست داشتند. و ما همچنان سعی می‌کردیم دوباره تماشاگران را علیه او برگردانیم تا بتوانیم دوباره او را به دست آوریم و واقعاً سخت بود… فکر می‌کنم ترفند این است… من سعی می‌کنم توییتر را نخوانم. سعی می کنم نگذارم روی من تاثیر بگذارد."

همچنین این واقعیت وجود داشت که سازندگان نمایش همیشه می خواستند النا و استفان در نهایت با هم باشند، بنابراین جای تعجب نیست که اولین بوسه دلنا اینقدر طول کشید. آنها همچنین می خواستند دیمون و استفن هم تا پایان نمایش بمیرند.

"As I Lay Diing" یک ارسال خدا بود، مرتب‌سازی شده

از پایان فصل اول، امیدی برای دلنا وجود داشت. کنایه هایی بود. آن لحظه زیر باران، رقص آنها، افشاگری ایزوبل از عشق دیمون… و سپس آن هیجینکس تاسف بار در ایوان.

فصل دو بهتر نبود. ما هرگز نمی دانستیم که اینقدر از کلمات "همیشه استفان خواهد ماند" متنفریم. تمام فصل شاهد خشکسالی در لحظات شاداب دلنا بود تا اینکه دیمون به عشق خود به النا اعتراف کرد … و سپس او را فراموش کرد. آیا نویسندگان ما را مسخره می کردند؟ بله و خیر. آنها نقشه های بزرگی داشتند.

یکی از بزرگ‌ترین سؤالاتی که نویسنده در فصل‌های اولیه با آن برخورد کرد، این بود که استلینا قرار بود جدا شود. آنها باید در نظر می گرفتند که اگر آنها از هم جدا شوند و دلنا بلافاصله اتفاق بیفتد، همه طرفداران چه فکری می کنند و باید هر دو برادر را با او وقت بگذارند.

تهیه کننده اجرایی جولی پلک نیز معتقد بود که دلنا نباید تا زمانی که النا یک خون آشام باشد اتفاق بیفتد، چیزی که آنها برای پایان فصل چهارم برنامه ریزی کرده بودند، بنابراین فقط یک بازی انتظار بود. آنها به طرفداران دلنا و استلینا نکات کوچکی را اینجا و آنجا می دادند تا اینکه فقط دلنا شد.

از نقطه نظر منطقی، اگر دلنا بلافاصله اتفاق بیفتد چه فایده ای خواهد داشت؟ تمام هدف یک نمایش این است که آن چیزها را تا زمانی که ممکن است به نمایش بگذارد تا طرفداران هر هفته آن را تنظیم کنند. رقص دور یکدیگر چیزی است که ما را هیجان زده می کند.

در فصل دوم به ندرت لحظات شاداب دلنا وجود داشت. به همین دلیل است که اولین بوسه آنها در بستر مرگ بسیار قدرتمند بود. همانطور که النا ادعا کرد این یک بوسه خداحافظی بود، اما با این وجود یک بوسه، در لحظه ای که تمام فصل به سمت آن ساخته شده بود. یکی که احتمالا نفس تازه را نیز تضمین می کند.

در سال ۲۰۱۹ در تله تشنگی Elle ظاهر شد، سامرالدر توضیح داد که داشتن نفس خوب در صحنه بوسیدن ضروری است.

"وقتی ساعت‌ها [در] روز در کنار کسی باشی، و او در حال خوردن ماهی قزل آلا، کلم بروکلی و پیاز، [و] سیر مخلوط شده با قهوه و پودر پروتئین است، بسیار تلخ می‌شود، " او گفت. مینتی نفس بکش، احتمالاً برای سامرهالدر و دوبرو هم لذت بخش بود که این بوسه روی صفحه نمایش را به اشتراک بگذارند، درست زمانی که در حال شروع رابطه خارج از صفحه نمایش خود بودند.

تماشای آن صحنه مثل این بود که موجی از آرامش ما را شسته باشد، اما آنها تا فصل 3 "The New Deal" دوباره نبوسیدند. در واقع، فصل سوم فقط یک شوخی دیگر بود، فقط در یک مسیر کمی سریعتر. اما حداقل می دانیم که نویسندگان به سادگی به آن پرداخته اند. آنها یک برنامه استراتژیک برای جنون خود داشتند و می خواستند نه تنها با طرفداران بلکه با شخصیت ها نیز منصف باشند. دلنا در نهایت اتفاق افتاد، بنابراین ما واقعاً نباید شکایت کنیم.

توصیه شده: