ارجاع پنهان در بوسه دیمون و النا در "خاطرات خون آشام"

فهرست مطالب:

ارجاع پنهان در بوسه دیمون و النا در "خاطرات خون آشام"
ارجاع پنهان در بوسه دیمون و النا در "خاطرات خون آشام"
Anonim

The Vampire Diaries فقط یک درام غم انگیز نوجوانان نیست. برخلاف تصور رایج، داستان و داستان‌های فرعی بسیار پیچیده‌ای داشت. عمیق‌تر از آن چیزی است که می‌تواند به قلب یک خون آشام وارد شود.

آنچه بسیاری از مردم در مورد ساخت این نمایش نمی دانند این است که نویسندگان برای ساختن نمایشی پویا زحمت زیادی کشیده اند که همیشه آنچه را که می خواستیم به ما نمی دهد یا چیزی را که نمی دانستیم می خواهیم به ما ارائه نمی دهد.. TVD متزلزل شروع شد، اما پس از آن قسمت اول، نویسندگان تصویر بهتری از آنچه می خواستند انجام دهند داشتند. آنها از روز اول برنامه ریزی زیادی داشتند، اما حتی پس از واکنش شدید طرفداران نتوانستند نقشه را کنترل کنند.

آنها برای نگه داشتن دیمون مرد بد تلاش کردند و در نهایت یک داستان جالب تر را برای "برادر بد" ساختند.آنها همچنین تلاش کردند تا دیمون و النا را از هم دور نگه دارند و مدت زیادی مقاومت کردند، به همین دلیل طول کشید تا آنها ببوسند. آنها دلایل خود را برای مقاومت در برابر فشار هواداران داشتند، و در مورد چیزهایی به اسلحه خود چسبیدند. آنها می دانستند. آنها آنچه را که می‌خواستیم به ما می‌دادند… در نهایت.

در پایان دلنا را گرفتیم، و نویسندگان به هوادارانی که از روز اول این زوج را فرستاده بودند ادای احترام کردند… در آن صحنه باران.

بوسه بارانی دلنا مانند یک تخم مرغ عید پاک 'TVD' بود

فصل ششم "آیا اولین بار را به خاطر می آورید؟" به خاطر اینکه النا خاطرات خوب دیمون را برای مقابله با مرگش پاک کرده بود.

در طول اپیزود، دیمون سعی می کند خاطره الینا را از آن ها بجنگد و او را به آخرین جایی که به او گفت دوستت دارم می رساند. او لحظه ای را در تابستان پس از فصل چهارم به یاد می آورد، جایی که آنها برای دیدن بارش شهابی رفتند. درست زمانی که شهاب ها شروع به ریزش کردند، در یک باران عظیم گرفتار شدند.

پس از عبور از مرز شهر، النا تکه هایی از آن شب را به یاد می آورد، اما دیمون به جای اینکه جای خالی او را پر کند، تصمیم می گیرد او را دوباره رها کند… آن شب زیر باران برای دیمون خاص بود. سرازیر شد و آنها ماندند تا از لحظه لذت ببرند. الینا گفت: "به من قول بده که این برای همیشه باشد" و دیمون قول داد و آنها زیر باران بوسیدند.

آرایش دلنا در باران همه آن چیزی است که ما از فصل اول زمانی که دیمون تازه عاشق النا شده بود می خواستیم. فصل اول «Let The Right One In» را به خاطر دارید؟ دیمون تازه شروع به خوب شدن می کند و النا را می برد تا خانه ای را که خون آشام های مقبره در آن استفان را گروگان نگه می داشتند، بیرون بیاورد. آن لحظه زیر باران را به خاطر دارید؟

از این صحنه، طرفداران همیشه یک بوسه بارانی دلنا را می خواستند. بنابراین در فصل ششم، جولی پلک، تهیه کننده اجرایی، فکر کرد که وقت آن رسیده است که به درخواست های طرفداران احترام بگذارد.

"بنابراین این موضوع از زمانی متولد شد که استفان در فصل اول ربوده شد و دیمون و النا - که تا به حال زیاد با هم کار نکرده بودند - مجبور شدند بروند و استفن را از خانه خون آشام ها، از فردریک، "پلک" نجات دهند. تایید شد.

"باران بود و آنها آنجا ایستاده اند و در مورد نجات استفن با یکدیگر صحبت می کنند، و این یکی از آن لحظات معمولی بود که مردم واقعاً با دیمون و النا به عنوان یک زوج بالقوه ارتباط برقرار کردند." پلک ادامه داد، "[آنها] همیشه آن لحظه را چنین صدا می زدند، "خدایا یک روز آنها زیر باران خواهند بود و آنها را می بوسند.""

Plecs فکر می کند که طرفداران هم می خواستند یک بوسه بارانی داشته باشند، زیرا او گفت: "یک چیزی در مورد اینکه دو نفر در باران دور هم جمع می شوند وجود دارد که حدس می زنم بیان نهایی عشق در ذهن اکثر مخاطبان باشد."

او و بقیه نویسندگان همیشه با این ایده بازی می کردند که در نهایت آن صحنه را همانطور که همیشه می خواستند به طرفداران برگردانند، اما آنها می دانستند که دشوار خواهد بود.

تیراندازی سخت بود

صحنه های بارانی سخت هستند، مهم نیست در چه مجموعه ای هستید. بنابراین، تنها ترسی که از صحنه داشتند، به غیر از واکنش‌های طرفدار ضد دلنا، این بود که بتوانند آن را شلیک کنند و آن را عالی نشان دهند.

"پلک گفت:"این یک درخواست ناامیدکننده برای برآورده کردن بود، زیرا تیراندازی بسیار وحشتناک است." اما دادن لحظه‌ای عاشقانه به دیمون برای یادآوری به النا تا حافظه‌اش را آرام کند، مهم‌تر از سر و صدا کردن برای شلیک آن بود.

"ما در حال نوشتن داستان بودیم، و فکر می کردیم، "خوب، آن خاطره چه می تواند باشد؟" پلک گفت: "آن تابستان چه بود که ما بین فصل چهارم و پنجم فصل تابستان را پشت سر گذاشتیم؟

"ما فقط همه این ایده ها را مطرح می کردیم، و سپس ناگهان - من حتی نمی دانم کی بود، شاید من بودم، شاید شخص دیگری - [گفتند] "اگر آنها در باران بوسید؟" او فاش کرد.

"بعد خندیدیم چون گفتیم: "اوه کارگردان قرار است توسط افرادی که از دلنا متنفرند کشته شوند!" و نویسندگان کشته خواهند شد، اما مردمی که دلنا را دوست دارند بسیار خوشحال خواهند شد."

ایان سامرهالدر و نینا دوبرو نیز فاش کردند که در حال شلیک به آن بودند.سامرهالدر در Paley Fest گفت: "خیلی سرد شد که ماهیچه های فکم یخ زد و نمی توانستم صحبت کنم. به نظر می رسید فلج بل دارم." او به جولی پلک گفت: "تو یک بوسه بارانی دیگر بنویس و من ترک کردم!" دوبرو نیز پس از آن بیمار شد.

در پایان، Plec فکر کرد که "زیبا و حماسی" از آب درآمد.

"برای هر مخالفی که مانند "سرویس هواداران، بلا، بلا، بلا" است … وقتی شما داستان هایی را تعریف می کنید که انگار طرفداران فکر می کنند این یک ماجراجویی است که خودتان انتخاب کنید، و اینطور نیست. پلک گفت که ما چه می کنیم. "بعد از آن سرویس هواداران وجود دارد که گروهی از مردم را دارید که پنج سال است برای یک چیز کوچک التماس می کنند و شما راه عالی برای ارائه آن به آنها پیدا می کنید. این به نام تجلیل از طرفداران شما است، و من به شدت معتقدم که"

با تشکر از اورجینال، بالاخره به صحنه ای رسیدیم که یک ابد منتظرش بودیم. نویسندگان نه تنها یک لحظه به آن فصل ادای احترام کردند، بلکه به وسواس طرفداران درباره آن نیز ادای احترام کردند. آن صحنه می تواند به عنوان یکی از بهترین لحظات دلنا در تاریخ TVD ثبت شود.

توصیه شده: