Fawlty Towers در طول دو فصل فقط دوازده قسمت نیم ساعته داشت. معمول است که سریال های بریتانیایی به طور قابل توجهی کوتاه تر از سریال های آمریکای شمالی هستند، اما با توجه به سطح موفقیتی که این سریال داشت، این یک جرم به نظر می رسد. نمایشی که درباره یک صاحب هتل اخم و خاردار، همسر آزاردهندهاش و دو کارمند خندهدارشان بود، هیجانانگیز بود.
در حالی که بسیاری از جوکها تاریخگذاری شدهاند (از جمله برخی شوخیهای بیحساس نژادی)، بسیاری از نمایشها هنوز هم کار میکنند. ناگفته نماند که بیشتر آن شوخیهای نژادپرستانه در برجهای فالتی در چارچوب شخصیتی استفاده میشد که در تماس نبود.
بدون شک، برجهای فالتی بیبیسی یکی از بهترین کمدیهای سیتکامی است که تا کنون ساخته شده است.در حالی که بازیگران زیادی هستند که از حضور در سریالهای کمدی پشیمان هستند، تردید وجود دارد که جان کلیس، پرونلا اسکیلز، کانی بوث یا اندرو ساکس از زمان کوتاه خود در کمدی پشیمان باشند. به هر حال، نمایش 1975/1979 تقریباً از هر چیز امروزی بهتر است.
اما با توجه به موفقیت این سریال در آن زمان، باورش سخت است که بیشتر از دو سریال شش قسمتی پیش نرفت.
این دقیقاً دلیل است که ما هرگز برج Fawlty بیشتری نداشتیم…
جان کلیس و کانی بوث فقط نتوانستند راهی برای ادامه پیدا کنند
در حالی که جان کلیس به دلیل صحبت در مورد بسیاری از موضوعات بحث برانگیز دچار مشکل شده است، این دلیلی برای پایان نمایش نبود. مخاطبان دقیقاً میدانند که با جان کلیس، که همچنین با همسرش کانی بوث، برجهای فالتی را نوشته است، چه چیزی دریافت کنند.
البته، جان کلیس همچنین یکی از مغز متفکران موفقیت گروه کمدی خود، مونتی پایتون است. گروه کمدی در چندین فیلم، فیلم های ویژه، تولیدات صحنه ای و حتی در یکی از موفق ترین موزیکال های برادوی در تمام دوران اقتباس شده است.
اما Fawlty Towers چیزی منحصر به فرد و خاص بود.
این ایده زمانی به ذهن جان رسید که او با تیم مونتی پایتون سفر می کرد و در هتلی اقامت داشت که مالک آن با مهمانان به گونه ای رفتار می کرد که انگار آنها یک تحمیل هستند.
در سال 1975، جان با همسرش، کانی، جفت شد تا خلبانی را بنویسد که توسط BBC2 انتخاب شد. اگرچه، به گفته تلگراف، آنها تقریباً آن را تبر کردند، زیرا آنها آن را خنده دار نمی دانستند… آنها نمی دانستند.
بعد از پخش خلبان، تماشاگران دیوانه شدند!
چند ماه پس از پخش قسمت اول، آنها پنج قسمت دیگر را تکمیل کردند که در آن هر دو همبازی بودند. در این مدت ازدواج آنها به هم ریخته بود. برج های فاولتی تنها چیزی بود که آنها را کنار هم نگه می داشت.
تا سال 1979 طول کشید تا مجموعه شش قسمتی بعدی منتشر شود. به گزارش گاردین، در طی آن وقفه، آن دو طلاق گرفتند اما آن را از بازیگران و عوامل فیلم دور نگه داشتند. تا به امروز، جان و کانی در جمع با یکدیگر مهربان بوده اند.
بعد از انتشار سری دوم، BBC2 به آنها مبلغ زیادی پول برای بازگشت به سری سوم پیشنهاد داد… اما جرقه مرده بود. جان و کانی پس از طلاق نتوانستند راه درستی برای همکاری پیدا کنند. مهمتر از آن، آنها احساس میکردند که هر کاری را که برای انجام دادن نیاز داشتند با شخصیتهایشان انجام دادهاند.
بازسازی ناموفق
در حالی که این نمایش حداقل سه بار برای مخاطبان آمریکایی اقتباس شده است، هر یک از آنها به طرز بدی شکست خوردند. هیچکس نمیتوانست نور را در بطری که جان کلیس، پرونلا اسکیلز، اندرو ساکس و کانی بوث بودند، ثبت کند. ناگفته نماند کارگردانی درخشان و هوشمندانه جان هوارد دیویس و باب اسپایرز.
این تولیدات آمریکایی احساس تنبلی و ساختگی می کردند. با این حال، بسیاری از کمدی های آمریکایی و بریتانیایی فوق العاده ادعا می کنند که برج های فالتی الهام بخش کار آنها بوده است.
اما، یک فیلم ویژه بلند بالقوه وجود داشت که جان کلیس برای چند سال در حال بررسی آن بود.
ویژگی طول ویژه که هرگز نبود
جان در مصاحبهای برای مجموعه کامل جعبه دیویدی برجهای فالتی توضیح داد: ما ایدهای برای طرحی داشتیم که آن را دوست داشتم. این مطلب بعداً در کتاب «کتاب کامل برجهای فاولتی» مجدداً منتشر شد و به جزئیات در مورد امکان یک فیلم بلند ویژه که در دهه 1990 در دست ساخت بود پرداخت.
با این حال، این ایده هرگز واقعاً فراتر از آنچه جان کلیز در مصاحبه گفت: تجلی پیدا نکرد.
"ریحان سرانجام به اسپانیا دعوت شد تا با خانواده مانوئل ملاقات کند. او به هیترو می رسد و سپس حدود 14 ساعت خسته کننده را در انتظار پرواز سپری می کند. در نهایت، در هواپیما، یک تروریست اسلحه را می کشد و سعی می کند آن چیز را ربوده باشد. ریحان آنقدر عصبانی است که بر تروریست غلبه می کند و وقتی خلبان می گوید: "باید به هیترو برگردیم" باسیل می گوید: "نه، ما را به اسپانیا ببر وگرنه به تو شلیک خواهم کرد."او به اسپانیا میرسد، بلافاصله دستگیر میشود و تمام تعطیلات را در یک زندان اسپانیا میگذراند. او درست به موقع آزاد می شود تا با سیبیل به هواپیما برگردد. خیلی خنده دار بود، اما در آن زمان نمی توانستم این کار را انجام دهم. ساختن «برج های فاولتی» در دقیقه 90 پیشنهاد بسیار دشواری بود. شما می توانید کمدی را برای 30 دقیقه بسازید، اما در این مدت، باید یک فرورفتگی و یک اوج دیگر وجود داشته باشد. به من علاقه ای ندارد من نمی خواهم این کار را انجام دهم."
در پایان روز، احتمالاً ایده خوبی است که جان کلیز این ایده را انجام نداده است. به همان اندازه که خنده دار و خسته کننده بود، برای شروع از هتل و مفهوم اصلی که نمایش را خنده دار می کرد، فاصله گرفت.
در حالی که هرگز قسمتهای بیشتری از برجهای فالتی نخواهیم داشت، همیشه میتوانیم به آن ۱۲ داستان فوقالعاده نگاه کنیم و هرگز از خنده دست بر نداریم.