منشا واقعی صحنه نبرد انکرمن

فهرست مطالب:

منشا واقعی صحنه نبرد انکرمن
منشا واقعی صحنه نبرد انکرمن
Anonim

Anchorman به راحتی یکی از بهترین فیلم های ویل فرل است. راستش را بخواهید، این ویژگی کارگردان آدام مک کی و دنباله به همان اندازه خنده دار آن چنان طرفداران زیادی را به خود اختصاص داده است که حتی یک بازی رومیزی رسمی هم دارند.

فقط داستان های بی پایان جذاب و خنده دار از پشت صحنه فیلم های انکرمن وجود دارد. این شامل این است که چگونه وقتی ویل فرل برای فیلم ریش گذاشت، همه فکر کردند که این فیلم ساختگی است.

اما داستان جالب دیگر حقیقتی است که در پس ایجاد صحنه نبرد بین تیم های مجری خبر وجود دارد. این صحنه فوق‌العاده عجیب، خشونت‌آمیز و خنده‌دار حتی در ادامه نیز تکرار شد، البته به شیوه‌ای حتی غیرواقعی‌تر و بیش از حد.

چنین لحظاتی است که فیلم های انکرمن را بسیار خاص می کند.

همچنین یکی از قابل نقل‌ترین سطرهای تمام دوران را به ما داده است، "خب، این به سرعت افزایش یافت". و این صحنه بود که باعث شد آدام مک کی و تیمش لحن مناسب فیلم را پیدا کنند.

جاد آپاتو به آنها گفت بزرگتر شوند

در طی مصاحبه ای با Vulture درباره ایجاد صحنه نبرد فیلم اول، مغز متفکر فیلمساز، آدام مک کی، توضیح داد که چگونه جاد آپاتو، تهیه کننده فیلم ۲۰۰۴، کسی بود که آنها را به خلق صحنه ای تشویق کرد که تماشاگران به آن علاقه داشتند.

ویل فرل و آدام مک‌کی در واقع بسیاری از لحظات جنگل تخته سیاه و جنگجویان را در فیلمنامه نوشته بودند که در آن شخصیت‌های اصلی این لحظات ملودراماتیک را با تیم خبری کانال ۹ دارند. اما آنها آن مبارزه عظیم را به عنوان نقطه اوج نداشتند. به گفته ویل فرل، استودیو فکر نمی کرد آنها خنده دار هستند و حتی می خواستند صحنه ها را قطع کنند…

خوشبختانه، جاد آپاتو چیزی در آن دید که کت و شلوارها آن را نداشتند…

آدام مک کی، کارگردان و نویسنده فیلم، به Vulture گفت: "بعد جاد [آپاتو] چنین گفت: "بچه ها، شما فقط باید از یک پاس عبور کنید تا جایی که جلوتر بروید." 'منظورت چیه؟' و او گفت، "خب، اگر آنها با هم دعوا کنند چه اتفاقی می افتد؟" بنابراین، شروع به بازنویسی آن کردیم و متوجه شدم، "اوه، این شهر احتمالاً چهار ایستگاه خبری خواهد داشت، و نمی‌دانم در آن زمان اخبار اسپانیایی زبان داشتند یا نه، اما ما مطمئناً می‌توانیم فریبکاری کنیم و آن‌ها را در آنجا رد کنیم." و سپس ما می‌گفتیم: «یک دقیقه صبر کن - آیا می‌خواهیم این کار را انجام دهیم؟ آیا قرار است دعوای گروهی داشته باشیم؟ من فکر می کنم ما هستیم."

صحنه در فیلمنامه کار کرد اما چالش های لجستیکی را ارائه کرد

بعد از اینکه جاد آپاتو پیش نویس را با صحنه نبرد کامل خواند، هیجان زده شد… با این حال، تهیه کنندگان دیگر نگران بودند که آیا بتوانند از نظر مالی این کار را انجام دهند. اما تیم با هم متحد شدند و تمام تلاش خود را کردند تا کل صحنه را در یک روز فیلمبرداری کنند.معلوم شد که این یک چالش قابل توجه است، زیرا صحنه شامل تصاویری از تعدادی از بازیگران لیست A فراتر از بازیگران اصلی بود. و این لیست از کامیوها تا یک هفته قبل از فیلمبرداری افزایش یافت.

"ما دقیقاً می دانستیم چه عکس هایی می گیریم. همه اینها داستانی بود. اما بسیار فشرده بود، و تنها راهی که می توانستیم آن را انجام دهیم این بود که آنقدر محکم باشیم.".

"فکر می کنم 30 یا 40 تنظیم در یک روز بود." ویل فرل افزود.

خوشبختانه، آنها یک نقطه در فضای باز پیدا کردند که از عموم مردم جدا بود. به این معنی که هنگام فیلمبرداری صحنه کاملاً رقص و ستاره‌دار که حاوی اسلحه، مردی سوار بر اسب، شخصی در آتش، و سه‌جانبه بود، قرار نبود جاسوسی شوند یا قطع شوند.

نبرد وینس وان و انکرمن
نبرد وینس وان و انکرمن

آدام مک‌کی توضیح داد که چگونه این مرد حمایتی مدام ایده‌های اسلحه‌ای مضحک به ذهن می‌آورد تا صحنه را حتی عجیب‌تر کند: «محافظ ما، اسکات مگینیس، مدام با سلاح به سمت من می‌آمد.من اساساً می خواستم یک حلقه برجسته از وحشتناک ترین سلاح هایی که می توانید داشته باشید، مخلوطی از سلاح های قرون وسطی با سلاح های باند مدرن."

در پایان روز، یک برزنت غول‌پیکر با مجموعه‌ای از سلاح‌هایی که بازیگران می‌توانستند انتخاب کنند وجود داشت. اگرچه ستارگانی مانند تیم رابینز و بن استیلر، که فقط برای چند ساعت در آنجا بودند، اساساً فقط اسلحه در اختیار داشتند.

"من به یاد دارم که تعجب کردم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است! چیزی در مورد آن نمی دانستم! و یک شلاق به من دادند، "بن استیلر ادعا کرد.

این خیلی متفاوت از بازیگران اصلی مانند استیو کارل نبود که به یاد می آورد سه ثانیه قبل از پرتاب سه گانه به او داده شد.

اساساً، صحنه هرج و مرج سازمان یافته بود. بین تیم بدلکاری، افراد اضافی، و بازیگران اصلی در یک نزاع تمام عیار… این یک درگیری مطلق بود.

لوک ویلسون و تیم رابینز انکرمن
لوک ویلسون و تیم رابینز انکرمن

آدام مک‌کی کارگردان توضیح داد: «ما اساساً سه واحد داشتیم. "ما واحد اصلی A را داشتیم، با تمام فیلم‌های کوتاه با تیم رابینز و لوک [ویلسون] و وینس [وون] و بن استیلر و همه. و سپس من یک واحد B را کارگردانی می‌کردم که عکس‌های پاپ کمی از چیزها دریافت می‌کرد. تیراندازی می‌کردند. و سپس یک واحد شیرین‌کاری C وجود داشت. بنابراین، در حالی که مثلاً بازوی لوک را قطع می‌کردم، یک نفر روی شانه‌ام ضربه می‌زد و می‌گفت: «می‌خواهیم آن مرد را آتش بزنیم». و سپس آنها برای من یک پوسته تاشو دراز می‌کردند و آن مرد را که در آتش می‌سوخت به من نشان می‌دادند.»

علاوه بر همه اینها… یک روز فوق العاده گرم بود… همه را عرق کرده و بوی بدی را به همراه داشت.

"بن استیلر توضیح داد: "خوشبختانه، موهای مصنوعی و سبیل های تقلبی من باقی ماندند. چون می دانید، گرما می تواند چسب را حل کند."

اما در پایان روز به صحنه ای که نیاز داشتند دست یافتند و بخشی از تاریخ سینما شد.

توصیه شده: