در طول دهه 80، تعدادی از فیلمهای خارقالعاده راهی باکس آفیس شدند و به عنوان بخشی به یاد ماندنی از این دهه در تاریخ ثبت شدند. فیلمهایی مانند The Goonies و Die Hard مانند همیشه محبوب هستند و برخی از بهترین فیلمهایی هستند که از دهه 1980 ظهور کردهاند.
در طول آن دهه، جان هیوز با فیلمهای موفقی مانند The Breakfast Club جایگاه خود را در تاریخ تثبیت کرد. در آن زمان طرفداران فیلم نمی دانستند که هیوز به آرامی در حال اتصال برخی از بزرگترین موفقیت های خود بود، که همگی در یک شهر خیالی در ایلینوی مشترک بودند.
بیایید نگاهی دقیقتر به حرفهی قابل توجه جان هیوز بیندازیم و ببینیم که او چگونه توانست برخی از بزرگترین فیلمهایش و محبوبترین شخصیتهایش را به هم پیوند دهد.
جهان های سینمایی همه خشم هستند
فکر یک جهان سینمایی در عصر کنونی دقیقاً ایدهای نیست که قبلاً وجود داشت، زیرا فرنچایزهایی مانند MCU واقعاً همه چیز را به سطح دیگری رساندهاند. با این حال، در آن روزگار، تصور اینکه چنین چیزی با موفقیت در صفحه نمایش بزرگ نمایش داده شود، سخت بود.
فیلمهای هیولاهای جهانی در گذشته بخشی از یک جهان بزرگ بودند، اما این هنوز این مفهوم را چندان رایج نکرده است. دریافت یک فیلم موفق روی پرده بزرگ به اندازه کافی سخت است، اما بافتن کل جهان تقریبا غیرممکن به نظر می رسد.
در طول زمان، جهانهایی مانند جهان توهو (گودزیلا)، جهان بیگانه در برابر شکارچی، و حتی View Askewniverse را دیدهایم. View Askewniverse به ویژه قابل توجه است زیرا این کار توسط کوین اسمیت انجام شده است که قدمت آن به دهه 90 باز می گردد و دارای فیلم هایی مانند Clerks، Dogma، و Jay و Silent Bob Strike Back است.
قبل از اینکه اسمیت جهان خودش را بسازد و بچرخد، جان هیوز در دهه 80 امواج ایجاد می کرد و چیزها را به هم وصل می کرد.
جان هیوز سنگ بنای سینمای دهه 80 بود
به عنوان یکی از بزرگترین و بهترین کارگردانان دهه 1980، کار جان هیوز در پرده بزرگ جای خود را به تعدادی از فیلم های نمادین داد که توانسته اند در آزمون زمان مقاومت کنند. هیوز توانست تعدادی فیلم واقعاً تأثیرگذار بسازد و کار او در فیلمهای نوجوانان بسیار استثنایی بود.
هیوز پیش از ساخت اولین کارگردانی خود تعدادی فیلم نوشته بود که تعطیلات در سال 1983 اعتبار نویسندگی بزرگی برای این فیلمساز بود. هنگامی که او فیلم شانزده شمع را در سال 1984 کارگردانی کرد، با این حال، همه چیز واقعا برای او شروع شد. او به کارگردانی فیلمهایی مانند باشگاه صبحانه، علوم عجیب، روز تعطیل فریس بولر و عمو باک ادامه داد.
هیوز برای کارگردانی خود بسیار مورد علاقه قرار می گیرد، اما او فیلم های بزرگی نیز نوشته است.
هیوز فیلم هایی مانند تنهایی در خانه، معجزه در خیابان 34 و حتی 101 خالمی را نوشت.
اکنون، اگر به اندازه کافی فیلم های جان هیوز، به ویژه فیلم های دهه 80 را دیده اید، مطمئناً نام مکانی به نام شرمر، ایلینوی را شنیده اید.
بسیاری از فیلم های او در شرمر، ایلینویز می گذرد
شهر تخیلی شرمر توسط جان هیوز ایجاد شد و پیشینه او در دوران رشد نقش مهمی در شکل دادن به شهر خیالی داشت.
به گفته هیوز، شرمر تخیلی "آن نوع جامعه ناهمگن است، بسیار افراطی - منظورم این است که در یک مقطع زمانی از مدرسه ای با 1100 دانش آموز به مدرسه ای با سی دانش آموز رفتم. من این یک بچه هشتم را به یاد دارم. دانشآموز، که دندانهایش پوسیده شده بود… اما در آن زمان، شما ثروتمندترین بچه شهر را در مدرسه خود نیز خواهید داشت، بنابراین حتی در این مجموعه کوچک، شما دو سر طیف اقتصادی را داشتید، افراط واقعی."
همانطور که طرفداران دیده اند، شرمر صحنه بسیاری از فیلم های شگفت انگیز هیوز بوده است. برخی از فیلمهایی که در شرمر اتفاق میافتند عبارتند از: کلوپ صبحانه، شانزده شمع، علم عجیب و غریب، و روز تعطیل فریس بولر. به همین دلیل، بسیاری بر این باورند که هیوز اساساً جهان مشترک خود را ایجاد کرده است، اگرچه مخاطبان هرگز همپوشانی را ندیدند.
با این حال، اشاره شد که در ذهن هیوز، او بعداً گفت، شخصیت طبقه متوسط مالی مولی رینگوالد در شانزده شمع، سامانتا، یکی از آشنایان گذرا با فریس بولر متیو برودریک بود، در حالی که جاد نلسون مشکل آفرین بود. پانک کلاب صبحانه، بندر، از همان بخش متروک شهر که دل گریفیث، فروشنده پرده دوش پرده دوش سرسخت اما بسیار خوشبین بود، با بازی جان کندی در هواپیما، قطار و اتومبیل، آمد.
کمک های جان هیوز به صنعت سینما امروز به اندازه دهه 80 مهم است، و شگفت انگیز است که فکر کنیم همه این شخصیت های مشهور در یک شهر در یک نقطه زندگی می کردند. خیلی بد است که هرگز ندیدیم آنها صفحه نمایش را با هم به اشتراک بگذارند.