هواداران The Walking Dead در حال آماده شدن برای یک خداحافظی عالی هستند. در حالی که همه چیزهای خوب باید به پایان برسند، بسیاری از دیدن پایان سریال دلشان می سوزد. برای سالها، طرفداران برای دیدن سریالی درباره آخرالزمان زامبیها تنظیم میکردند، اما همیشه درباره آن چیزی بیش از این بود.
The Walking Dead سریالی است در مورد بقا، البته در مورد قلب و شجاعت. این سریال در مورد استقامت و قدرت است. این نمایشی است که درد دل و پاداش ایجاد روابط را در دنیایی که به نظر میرسد محکوم به بقا است، برجسته میکند.
کاراکترها و پیوندهایی که آنها تشکیل می دهند بخشی از چیزی است که بینندگان را از همان فصل اول به سمت خود جذب کرده است و آنها را در فراز و نشیب ها علاقه مند نگه داشته است.یعنی در کل به دلیل روابطی که بین خود بازیگران شکل گرفته است. آنها در کنار طرفداران به یک خانواده تبدیل شده اند و این سفر متفاوت از هر چیز دیگری بوده است.
بنابراین خداحافظی سخت خواهد بود و بسیاری از طرفداران با نگرانی و عصبی منتظر قسمت اول فصل 11 هستند.
با آخرین فصل آتی سریال The Walking Dead در افق، طرفداران نیز فصل 10 را دوباره تماشا می کنند تا به دنبال جزئیاتی باشند که ممکن است در اولین بار از دست داده باشند. در اینجا چند لحظه برجسته وجود دارد که باید قبل از پخش ماه اوت فصل یازدهم The Walking Dead نگاهی بیندازید.
10 داستان منشا سگ
طرفداران تعجب کردند که سگ دقیقاً از کجا آمده است و در قسمتی به نام «مرا پیدا کن» بالاخره متوجه شدیم. سگ در اصل متعلق به زنی به نام لیا بود که برای داریل معنای زیادی داشت. در حالی که داریل و خود نورمن ریدوس همیشه یک سگ میخواستند، روشی که او به دست آورد بخش بسیار خاصی از داستان او بود.
این فقط سگی نیست که او نجات داده، سگی است که او نجات داده است و او را به یاد زنی می اندازد که دوستش داشت. سگ برای او معنای زیادی دارد، و او در میان درد دلهای فراوان نشاندهنده امید است.
9 Negan Comforting Lydia
این بیش از یک بار در طول فصل 10 اتفاق افتاد، اما پیوند رو به رشد آنها و معنای آن برای شخصیت نیگان برای خط داستانی او بسیار مهم است. زمانی که برای اولین بار با او آشنا شدیم، او یک شخصیت خفاش خفاش بود.
با گذشت زمان، او خودش را به چیزهای دیگری که وجود دارد باز کرده است. او می بیند که حتی با وجود همه چیزهایی که از دست داده است، هنوز امیدی برای جامعه و روابط وجود دارد. نحوه پیوند او با لیدیا بخش بزرگی از قوس رستگاری او است. لحظه خاصی بود که نیگان لیدیا را در آغوش گرفت و لیدیا از هم جدا شد و این واقعاً نشان دهنده تغییر در او بود. او را انسان تر کرد.
8 راز بزرگ حزقیال
در لحظه ای که قلب هواداران در سرتاسر جهان را شکست، ازکیل متوجه چیزی شد که او را هم از نظر روحی و هم جسمی آزار می داد.حزقیال مریض است و دلخراش ترین قسمت آن این است که در یک دنیای عادی، این حکم اعدام نیست. او این را میداند زیرا اعضای خانوادهاش را با موفقیت میدید که با آن مبارزه میکردند.
البته طرفداران امیدوارند که حتی در دنیای آخرالزمانی نیز حکم اعدام نباشد. حزقیل یک شخصیت کلیدی در داستان The Walking Dead است و خداحافظی با او غیرممکن به نظر می رسد.
7 پیام داریل به کارول
در میانه یک لحظه داغ، داریل چیزی به کارول گفت که مورد توجه طرفداران قرار گرفت. درست مانند پیامی که میشون در قسمت قبلی فصل 10 به آرون داد، داریل سعی کرد کارول را به چیزی که واقعاً مهم است بازگرداند.
فصل 10 برای بسیاری از شخصیتها فصل بسیار تاریکی بود، پس از سالها مواجهه با از دست دادن، همه آنها به روش خاص خود لاغر شدهاند. یکی از شخصیت هایی که بسیار رنج می برد کارول است. در فصل 10، او مانند زنی که مشتاق انتقام است، رفتار میکند، و به حق نیز چنین است.
با این حال، داریل به او یادآوری کرد که آنها برای درست کردن اشتباهات گذشته خود نمی جنگند، آنها می جنگند تا آینده ای داشته باشند.
6 کشف بزرگ Michonne
اگر طرفداران سریال این لحظه را از دست دادند، مطمئناً آن را در رسانه های اجتماعی دیدند. تماشای اتفاقی که برای Michonne هنگام جدا شدن شخصیت او از سریال افتاد، سخت بود، اما این راهی بود که به او اجازه داد تا داستان او به شکل مهمی ادامه یابد.
میشون فکر می کرد که به شدت گمراه شده است، و در حالی که او چنین بود و کل وضعیت دلخراش بود، او را به یک کشف مهم نیز رساند. میچون برخی از اقلام ریک را پیدا کرد که ایمان او را تجدید کرد و چیز مهمتری از آنچه در مدت زمان طولانی داشت به او داد. این به او امید داد.
5 یادداشت ویژه داریل
در پایان یک قسمت بسیار مهم برای داریل، ما دیدیم که او قلبش را طوری باز کرد که قبلاً واقعاً انجام نداده بود. در حالی که داریل با لیا ملاقات کرد و در میانه مرگ و نابودی به نوعی زندگی رویایی داشت، او به کسی اجازه ورود داد.البته، با وجود ارواح اطرافشان و از دست دادن ریک که بر روی داریل سنگینی می کرد، همه چیز آفتاب و رنگین کمان نبود.
هنگامی که داریل پناهگاه آنها را ترک کرد، یادداشتی برای لیا گذاشت.
"من به تو تعلق دارم. بیا مرا پیدا کن."
آیا می تواند منجر به چیزی در یک سریال اسپین آف داریل شود؟ آیا می تواند به این معنی باشد که ما آخرین لیا را ندیده ایم؟ طرفداران مطمئناً امیدوارند!
4 سوت وحشتناک براندون
در حالی که براندون فکر می کرد که بت کردن نگان برای روزهای خفاشی و پوشیدن کت چرم قابل تحسین است، اما این قرصی بود که نیگان حاضر به بلعیدن آن نبود. سوت وحشتناکی که وقتی نیگان بعد از کشتن مادر و فرزند بیگناه او را دید، به عنوان صدای سوت نگان تنظیم شد، اما همه را وادار به خزیدن کرد.
3 نگان و آلفا دریافت… بستن
این صحنه ای است که احتمالاً طرفداران در وهله اول آرزو می کردند آن را فراموش کنند یا هرگز آن را نبینند، اما این صحنه مهمی است.وقتی نیگان و آلفا لحظهای صمیمی با هم داشتند، او به شدت اجازه داد تا مراقب او باشد. آن لحظه لحظه ای آینده را رقم زد که نیگان می توانست او را به سمتی هدایت کند که در نهایت او را به سمت مرگش سوق داد.
در حالی که کل صحنه چیزی بود که طرفداران دوست داشتند از ذهن خود پاک کنند، یکی از مهم ترین لحظات این فصل بود زیرا درهای آن باز شد.
2 توصیه به موقع Michonne
ممکن است لحظه کوچکی به نظر برسد، اما لحظه ای ارزشمند بود که در کل سریال صادق بود. در اولین قسمت از فصل 10، Michonne در حال صحبت با هارون بود، و او اهمیت مرد خوب بودن را به او یادآوری کرد، حتی زمانی که این کار سخت است.
سریال می تواند تنها بر این بیانیه تکیه کند. در مواجهه با مردگان مرده، در مواجهه با رهبران شکسته و خشن، در مواجهه با هر شری که تاکنون با آنها مواجه شدهاند -- آنها از نظر روحی و جسمی زنده میمانند، اگر فقط سعی کنند خوب بمانند.
1 که دو صلیب مهم
بنابراین طرفداران این لحظه را از دست ندادند، اما این صحنه بسیار مهمی در فصل 10 بود، باید به آن اشاره کنیم. زمانی که آلفا وارد عرصه TWD شد، بازی به شدت تغییر کرد. البته شخصیت ها قبلا با شر برخورد کرده بودند اما آلفا متفاوت بود. شیوه زندگی آلفا، قوانین او - همش جنگ روانی بود، به همان اندازه که از نظر جسمی مضر بود.
بنابراین وقتی او در نهایت دو صلیب شد، خوب، طرفداران خوشحال شدند! نیگان در طول فصل اعتماد او را به دست آورد و در نهایت از آن علیه خود استفاده کرد. ما هرگز از دیدن یک شخصیت شرور از The Walking Dead خوشحال نبودیم، و نیگان چقدر سرش را جلوی پای کارول انداخته بود؟ مطمئناً یک لحظه دایره کامل بود.