خوشبختانه برای اکثریت قریب به اتفاق بازیگران Twilight: Breaking Dawn Part 2، فیلم آخر کار آنها را خراب نکرد. در واقع، بسیاری از آنها از زمانی که سریال به پایان رسیده، به چیزهای بسیار باورنکردنی دست یافته اند. شاید قابل توجه ترین رابرت پتینسون، معروف به بتمن، باشد که دارایی خالص او از روزهای گرگ و میش به شدت تغییر کرده است. اما در حالی که گروه بازیگران باید از گرگ و میش تشکر کند که آنها را وارد تجارت کرد و پول زیادی به آنها آموخت، آنها همچنین باید با شهرت منفی فیلم ها زندگی کنند.
و شاید Breaking Dawn قسمت 2 بدترین این دسته باشد.
قبل از اکران در سینماها در سال 2012، منتقدان فیلم به شدت سعی کردند به طرفداران هشدار دهند که فصل پایانی یک ناامیدی بزرگ بود.در حالی که اکثر منتقدان از تک تک آثار در حماسه گرگ و میش متنفرند، Breaking Dawn Part 2 نقدهای وحشتناکی دریافت کرد. در اینجا خنده دارترین وحشیانه ترین چیزهایی است که در مورد فیلم گفته شده است…
7 Breaking Dawn قسمت 2 آنقدر خسته کننده است که شما را وادار می کند "سر خود را خم کنید"
در یکی از وحشیانه ترین نقدهای Breaking Dawn Part 2، منتقد Mick LaSalle در SFGate نوشت: "شما فقط می توانید یک خون آشام را با بیرون کشیدن سر و آتش زدن بدنش بکشید، چیزی که با فرکانس کمیک در The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 2. این فیلم آنقدر کسل کننده است که ممکن است بعد از حدود یک ساعت شروع به تکان دادن روی سر خود کنید."
در طی بررسی خود، میک خلاصه داستان فیلم را بیان کرد اما سپس نوشت: "راستش را بخواهید: شما پاراگراف بالا را نخوانده اید؟ من نمی توانم شما را سرزنش کنم."
او در ادامه به تابوت میخ زد و به تماشاگران فیلم هشدار داد که از Breaking Dawn Part 2 دوری کنند و گفت: "در اصل، ما در اینجا با فیلمی در مورد یک سری فیلم های کاملاً غیرجذاب سروکار داریم. شخصیتهای خونآشام غیرعادی و غیرعادی خلق شدهای که به شکلی طرحریزی شدهاند، منتظر هستند تا ولتوری ظاهر شود تا همه بتوانند سر یکدیگر را از بین ببرند."
6 Breaking Dawn قسمت 2 "تقریباً کاملاً بد" است
پیتر تراورز در رولینگ استون نتوانست هیجان خود را به خاطر عدم نیاز به بازبینی دوباره فیلم گرگ و میش دیگر مهار کند. اینقدر از سریال متنفر بود. اما او در مورد فیلم پایانی بسیار وحشیانه رفتار کرد و گفت: "مرده است! مرده است! منظورم این است که تمام شد! تمام شد! پنج فیلم از چهار کتاب گرگ و میش استفنی مایر فشرده شده است. همه آنها بازتعریف خستگی سینمایی برای یک قرن جدید. و اکنون، تمام شد! تمام شد! دیگر هیچ فیلمی در گرگ و میش وجود ندارد! بد."
5 بازی بد کریستن استوارت
منتقدان از بازی کریستن استوارت در اسپنسر، جایی که او نقش پرنسس دایانا را بازی می کرد، خوشحال شدند. کریستن حتی برای کارش نامزد جایزه اسکار شد، که دلیلی بالقوه از این تصور است که او یک بازیگر بد است.البته، بسیاری از آن را باید به گردن فیلم هایی انداخت که او را به یک ستاره تبدیل کردند. از این گذشته، فیلمهای گرگ و میش دقیقاً به خاطر نوشتههایشان شناخته نشده بودند. با این حال، منتقدان بارها از عملکرد او در نقش بلا سوان انتقاد کردند.
حتی پس از چند فیلم، منتقدان نمیتوانستند بفهمند که او چقدر بد است. منتقدی در USA Today گفت: "اگرچه بلا اکنون یک خون آشام فوق العاده قوی و تشنه به خون است، اما زایمان بی حوصله و حالت عبوس استوارت دست نخورده باقی مانده است. کنایه های او به جای طنز، به عنوان یک شوخی ملایم ظاهر می شود. عملکرد بهتر از بازیکنانی مانند بیلی برک حمایت می شود. در نقش چارلی سوان، پدر بلا."
برای انصاف، نویسنده همچنین داکوتا فانینگ را به دلیل اجرای مشابه "بیهوده" مورد انتقاد قرار داد و او نیز به عنوان یکی از بهترین بازیگران نسل خود شناخته می شود.
4 "وقتی می خواهد حماسی باشد خنده دار است"
ریچارد روپر، منتقد مشهور فیلم، شاید بهترین منتقد سریال Breaking Dawn Part 2 بود و ادعا می کرد که این فیلم "خودآگاه ترین" در این فرنچایز است.اما او همچنین اظهار داشت که نمی تواند ادعا کند که این فیلم واقعاً فیلم خوبی است زیرا "دیوانگی محض" است و "وقتی تلاش می کند حماسی باشد خنده دار است." بیشتر به این دلیل که "بیش از حد مسخره است، حتی برای جهانی که در آن ساکن است."
3 گفتگوی وحشتناک گرگ و میش
بیلگه ابیری، منتقد Vulture در مقاله خود گفت: «شما واقعاً نمیتوانید بازیگران را به خاطر زمزمههای متقاعدکنندهای سرزنش کنید، زیرا دیالوگهای آنها تقریباً تماماً شامل نمایشهای نیمهقلب یا چیزهای شیرین قدیمی است». البته، این یک فکر غالب در سراسر فرنچایز بود.
2 هیچکس به جز طرفداران به گرگ و میش اهمیت نمی دهد
جنویو کوسکی در AVClub فیلم (و فرنچایز در کل) را با گفتن این جمله که «[این] یک صفحه درهم و برهم از محصول فیلم است که مستقیماً طرفداران سری کتاب را هدف قرار داده است، بدون توجه به هیچکسی، به هم زد. دیگر." و همچنین، «آن طرفداران از دیدن پایان خوش شخصیتهای محبوبشان در Breaking Dawn-Part 2 هیجانزده خواهند شد، در حالی که بقیه در تعجب خواهند ماند که چرا در وهله اول به یکی از آنها اهمیت میدادند."
1 Breaking Dawn قسمت 2 بدترین فیلم گرگ و میش است زیرا اصل خود را رها می کند
شاید یکی از بهترین انتقادها به Breaking Dawn Part 2 از سوی منتقد دانا استیونز در Slate بود. او اشاره کرد که تنها چیزی که فیلمهای اصلی گرگ و میش برای آن دنبال میکردند در فصل آخر کاملاً از دست رفت.
"مثلث عشق محوری داستان - بلا فانی، ادوارد خون آشام، گرگینه جیکوب - در حالت تنش ناتمام از هر طرف وجود دارد: هدف فیلم ها در اصل، تأمل در راز این تثلیث مقدس است. دانا نوشت. "این ویژگی آرام و عبادت آمیز عجیب بخشی از آن چیزی است که من در مورد چهار فیلم اول گرگ و میش دوست داشتم: آنها بیننده را در حیرت خواب آلودی فرو بردند که شبیه مه عشق همیشگی قهرمان فضایی آنها بود. طلوع فجر، قسمت 2، (کارگردانی، مانند فیلم قبلی ، توسط بیل کاندون)، احساس "گیجی خواب آلود" را به درستی دریافت می کند، اما با توجه به اینکه گرمای جنسی از مرکز داستان گذشته است، اکنون که بلا و ادوارد این کار را انجام داده اند، تنها چیزی که برای بینندگان باقی مانده است که به آن فکر کنند، تقدس داستان است. خانواده هستهای (که در مقایسه با شادیهای غم انگیز قوز کردن انسان بر خونآشام، واقعاً جایزهای کمرنگ به نظر میرسد)."