قسمت هفتم سریال Love Is Blind فصل 2 از همان جایی شروع می شود که ما آن را متوقف کردیم و شین چیزهای نفرت انگیزی را برای ناتالی فاش کرد که شاینا درباره رابطه آنها می گفت. ناتالی با حفظ خونسردی، آرام و جمعآوری به این نتیجه میرسد که به دلیل عدم ارتباط قوی شاینا با کایل، او ممکن است در حال فرافکنی باشد.
با این حال، به نظر می رسد که "وضعیت" شاینا در بستری قرار گرفته است زیرا ناتالی به تقویت رابطه خود با شین ادامه می دهد.
هشدار اسپویل: بقیه این مقاله حاوی اسپویل هایی از قسمت 7 است: «یک ماجرای خانوادگی»
زوج ها نگاهی اجمالی به سبک زندگی یکدیگر دارند
در کاندو نیک، دانیل نگرانی خود را در مورد فضا ابراز می کند. آیا او میتواند تمام لباسها و ست طبلهایش را به تن کند؟ دیدن آپارتمان بی عیب و نقص نیک با توجه به تفاوت آنها در تمیزی، ترس های بیشتری را به همراه دارد. دانیل نمیداند که آیا نیک دیدن آپارتمانش باعث نگرانی در مورد نابالغی احتمالی او میشود یا خیر. و در حالی که دانیل معمولاً در سر خود با سناریوهای جعلی مبارزه می کند، به نظر می رسد که این سناریو ممکن است به نتیجه برسد. نیک با دیدن آپارتمان دانیل به طور مشابه نگران تفاوت سنی آنها می شود و به تضاد بین دو مرحله زندگی آنها توجه می کند.
اگرچه گشتهای آپارتمانی نیک و دانیل ممکن است پرچمهای قرمز را برافراشته باشد، مالوری بیشتر از اینکه در محل سال با هم اتاقیاش سزار راضی باشد، احساس رضایت میکند. پس از نشان دادن او، سال مالوری را مینشیند و با هم اتاقیاش سزار به او سرنا میدهند و اشک او را در میآورند و به او یادآوری میکنند که چرا در وهله اول عاشق سال شد.
در همین حال، دیپتی و شیک تسلای خودران شیک را به آپارتمانش می برند. اگرچه فضای زیبایی دارد، اما تمام دکورهای Shake سیاه است، و Deepti را به چالش اضافه کردن یک حس زنانه به مکان با رنگهای پررنگ میسپارد.
زوج ها به دیدار و احوالپرسی خانواده ادامه می دهند
پس از گفتگو با سال در ساحل در مورد اظهاراتی که جارت در مورد حلقه مالوری بیان کرد، تنها تمرکز جارت روی ایانا است. جارت که او را به خانه می آورد تا با پدر و مادر ناتنی اش ملاقات کند، به پیوندی که آنها در داخل و خارج از غلاف ایجاد کرده اند اطمینان دارد. پدر جارت با دریافت دعای خیر پدر و مادرش، درخواست میکند که مراسم عروسی آنها را برگزار کند و اشک در چشمان او، ایانا و بیننده جاری میشود. ایانا با لبخند بزرگ مسریاش، اعتراف میکند که میتواند خود را به عضوی از خانواده جارت ببیند.
هنگام رانندگی به خانه مادر نیک، دانیل را برای جنبه عصبیتر خود آماده میکند و میگوید خانوادهاش به او اضطراب میدهند.دانیل و نیک پس از ملاقاتی بیعلاقه با مادر و خواهر نیک، سعی میکنند خود را به خانوادهاش بفروشند، اگرچه مادرش با توجه به اختلافات زیادی که در مدت کوتاهی با هم داشتهاند، بدبین است. سپس خواهر نیک فاش میکند که دانیل یکی از معدود دوستدختگان نیک است که خانواده با او ملاقات کردهاند و مشکلات نیک را با طلاق والدینش آشکار میکند، مشکلی که دانیل نیز میداند.
شیک دیپتی را به خانه می آورد تا با خانواده اش ملاقات کند، و در نتیجه شبی پر از عشق به وجود می آید که هر گونه شک و تردیدی که والدینش ممکن است در مورد فرآیند Love Is Blind داشته اند را از بین ببرد. در پایان شب، شیک مادرش را کنار میکشد و اعتراف میکند که، در حالی که فکر میکند "دیپس بسیار عالی است"، اما هنوز برقراری ارتباط در سطح فیزیکی برایش دشوار است. در این مورد، او اعتراف می کند که باید تصمیم بگیرد که آیا این جاذبه حیوانی و کمبود آن چیزی است که او مایل است از آن چشم پوشی کند یا خیر.
در مخالفت با پسرش، مادر شیک می گوید که دیپتی فرد بزرگی است، که می تواند کسی را پیدا کند که همه او را دوست داشته باشد و لیاقت "نیم درصد کمتر" را نداشته باشد. تنها 12 روز تا عروسی، شاید شهود مادر به شیک کمک کند تا تصمیم نهایی را بگیرد.
خواهر مالوری از نعمت خود امتناع می کند
اگرچه رابطه مالوری و سال همیشه روان نبوده است، این زوج به خوبی با زندگی در دنیای واقعی سازگار شده اند. پس از ملاقات با خواهران سال، اکنون زمان آن رسیده است که سال با خواهر بزرگتر مالوری، تیفانی، ملاقات کند. در حالی که سال امیدوار است تیفانی را با یک بطری شراب به دست آورد، خواهر مالوری برنامههای دیگری دارد.
تیفانی از سال در مورد تاریخچه رابطه اش می پرسد، با توجه به اینکه رابطه گذشته مالوری بیش از 6 سال به طول انجامید. سال به یک رابطه 2.5 ساله اشاره می کند و ذکر می کند که پس از بزرگ شدن کاتولیک، تا 21 سالگی به طور جدی رابطه برقرار نکرد.همانطور که آنها همچنان از طریق بازجویی تیفانی با یکدیگر آشنا می شوند، به نظر می رسد نگرانی های تیفانی از بین می رود. با این حال، زمانی که سال از تیفانی برای برکت ازدواجشان درخواست می کند، تیفانی به دلیل ناتوانی خود در انجام این کار با توجه به اطلاعات کمی که در مورد سال دارد، امتناع می کند.
والدین ناتالی شک خود را ابراز می کنند
در حالی که ناتالی برای اتحاد دوباره با والدینش هیجان زده است، او همچنین نگرانی های خود را بیان می کند که به آنها درباره نامزدی خود نگفته است. در حالی که شاین برای گرفتن چند گل بیرون می رود، ناتالی از والدینش دعوت می کند تا آنها را برای ورود شاین آماده کنند. ناتالی در حال توضیح دادن این روند در غلاف، حلقه خود را فلاش می زند و به والدینش نشان می دهد که نامزد کرده است.
در حالی که مادر ناتالی از تایید حلقه یا نامزدی ناتالی امتناع می ورزد، به نظر می رسد پدرش کمی بیشتر درک می کند و برای دخترش هیجان زده است.قلب ناتالی از قلب مادرش می شکند و او را به این سوال سوق می دهد که آیا باید بین شاین یا والدینش یکی را انتخاب کند. با شروع نگرانی های ناتالی، شاین از درها عبور می کند. ببینید بعداً چه اتفاقی میافتد، فقط در Netflix.