"Love Is Blind" فصل 2 قسمت 6: "بازگشت به واقعیت"

فهرست مطالب:

"Love Is Blind" فصل 2 قسمت 6: "بازگشت به واقعیت"
"Love Is Blind" فصل 2 قسمت 6: "بازگشت به واقعیت"
Anonim

۲۱ روز تا عروسی باقی مانده است و نامزدهای ما هنوز در حال تطبیق با زندگی مشترک در خانه در شیکاگو هستند. به نظر می‌رسد زوج‌هایی مانند Shake و Deepti به خوبی با هم سازگاری می‌کنند، و شرط می‌بندند که آیا واسابی یک پاک‌کننده پالت است یا نه. اسپویلر: اینطور نیست. حدس می زنم این به Deepti بستگی دارد که برای تاریخ بعدی برنامه ریزی کند! به نظر می رسد که شاین و ناتالی به خوبی با هم کنار می آیند و بحث خود را از کانکون به رختخواب کشیده اند.

برای دنیل و نیک، زندگی مشترک فراز و نشیب های خود را داشته است زیرا دنیل تلاش می کند تا از سر خود بیرون بیاید. اما در حالی که فقط 3 هفته به عروسی باقی مانده است، آیا آنها آماده هستند که بگویند "من انجام می دهم"؟

هشدار اسپویل: بقیه این مقاله حاوی اسپویلرهای قسمت 6 است: 'بازگشت به واقعیت'

شاینا و کایل رابطه خود را تعریف می کنند

پس از گفتگوی مورد انتظار آنها پس از مکزیک، شاینا تصمیم می گیرد کایل را برای ملاقات با خانواده اش ببرد، امیدوار است که نظرات آنها به او کمک کند تا تصمیم قطعی در مورد رابطه اش با کایل بگیرد. گل و ویسکی در دست، کایل خود را به خانواده شاینا معرفی می کند. اگرچه او توسط برادران شاینا بازجویی می‌شود، اما کایل خود را حفظ می‌کند و بر خانواده شاینا پیروز می‌شود… یعنی تا زمانی که مسئله دین مطرح شود. مادر شاینا از کایل درباره وابستگی مذهبی اش می پرسد. کایل با فاش کردن اینکه به آتئیسم پیوسته است، لطف خانواده شاینا را از دست می دهد.

بدون اینکه کایل که تصور می کرد دیدارش با خانواده شاینا موفقیت آمیز بود، مادرش اعتراف کرد که با توجه به دیدگاه های مذهبی او ازدواج آنها را برکت نمی دهد. در یک پیاده روی در امتداد کانال، کایل از شاینا می خواهد که با او نقل مکان کند و آن را شرط ازدواج می داند. شاینا می گوید: "کایل، من نمی توانم با تو ازدواج کنم." حلقه نامزدی مادرش را به او پس می دهد.به جرات می توان گفت که راک بهتر است روی انگشت کسی باشد که نسبت به شاین احساسی ندارد!

ادامه ملاقات و سلام خانواده

مالوری و سال به آپارتمان خواهران سال می روند، جایی که مالوری می فهمد رابطه سال با خواهر و برادرش چگونه است. سال به خواهرانش فاش می‌کند که تجربه آن‌ها در غلاف‌ها «مانند درمان فوق‌العاده شدید» بود، همچنین به درام بین او، مالوری و جارت اشاره کرد. مالوری اعتراف می کند که در حالی که او با جای دیگری ارتباط داشت، احساسات آنها (جارت) قوی تر از احساسات او بود. سپس خواهران سال از زوج می پرسند که آیا احساس آمادگی برای ازدواج می کنند، که مالوری با حرارت پاسخ می دهد: بله.

مالوری و سال لاو کور است فصل دوم
مالوری و سال لاو کور است فصل دوم

درمورد دیپتی، او برای اولین بار آماده می شود تا خانواده اش را به یکی دیگر از افراد مهم معرفی کند - بدون در نظر گرفتن اولین شریک غیر سفید پوستش. رژگونه‌ها را تکان دهید که برای او مفتخر و مفتخر است که اولین مردی است که دیپتی به خانه والدینش می‌برد.در اطراف میز شام، دیپتی و شیک تجربه خود را در غلاف ها فاش می کنند و در مورد آینده خود با هم صحبت می کنند. والدین دیپتی درباره رویارویی خود با ازدواج ترتیب داده شده صحبت می کنند و اکنون 36 سال سعادت را جشن می گیرند، آرزویی برای فرزندان و داماد احتمالی آینده آنها.

نیک و دانیل اختلاف نظر دیگری دارند

در ۱۹ روز مانده به عروسی، نیک و دانیل برای صرف شام به خانه پدر و مادرش می روند. نیک تمایل خود را برای اثبات خالص بودن نیت خود برای خانواده دانیل ابراز می کند. به محض ورود، خواهر دنیل، مگان، شامپاین می‌پاشد و خانواده با آغوش باز از نیک استقبال می‌کنند. نیک پس از نوشیدن نوشیدنی، با پدر دانیله از اسکله ماهیگیری می‌کند، در حالی که دانیل با مادر و خواهرش در حال سقوط است.

مادر دانیل، با شهود حس ششم خود، می گوید که او در حس کردن مردم خوب است و نیک را برای دانیل تأیید می کند. در هنگام شام، خانواده دنیل درباره یک رابطه شاد و سالم با این زوج بحث می کنند. و همانطور که پدر دانیل اشاره می کند، یک رابطه شاد بدون داشتن یک زندگی جنسی خوب نمی تواند به نتیجه برسد و به هیکی روی گردن نیک اشاره می کند.شاید دفعه بعد مقداری کانسیلر امتحان کنید، نیک.

بعد از گذراندن زمان ناخوشایند و در عین حال دلپذیر با خانواده دنیل، دانیل به نیک اعتراف می کند که آرزو دارد او همه افکاری را که در سرش می چرخد بداند. چیزی که در حال حاضر در خط مقدم ذهن او قرار دارد، عدم هیجان نیک پس از صرف شام با خانواده اش است، و خاطرنشان کرد که پس از رفتن آنها، او بلافاصله درباره دوستانش صحبت کرد. با افزایش تنش، دو انگشت به عنوان یک خودشیفته به سمت دیگری نشانه می روند، یا همانطور که نیک به دانیل می گوید، "جهان حول تو نمی چرخد."

در حال رفتن به راه های جداگانه برای شب، نیک و دانیل صبح در آپارتمان خود دوباره گرد هم می آیند. دانیل اعتراف می کند که هر دو چیزهایی را گفته اند که از شب قبل پشیمان شده اند. با این حال، آنها متوجه می شوند که اگر این مسائل ارتباطی ادامه پیدا کند، ممکن است ازدواج در کار نباشد.

شاینا شاین را برای گپ می کشد

زوج‌ها یک مهمانی در کنار ساحل برگزار می‌کنند و پسران و دخترانی را که مدتی را در غلاف گذرانده بودند دعوت می‌کنند.وقتی شاینا به ساحل می رسد، ناتالی که از تعاملش با شاین عصبی است، نمی تواند آرام بنشیند. سپس ناتالی فاش می‌کند که شاینا روز قبل با او تماس گرفته بود و به او پیشنهاد داده بود که اگر رابطه ناتالی و شاین از بین برود، با مرد دیگری ملاقات کند. نیک شرور و عاشق شایعات می گوید ناتالی باید نگران ارتباط شاینا و شاین باشد.

ملاقات حضوری شاینا با شین برای اولین بار
ملاقات حضوری شاینا با شین برای اولین بار

همانطور که شب می گذرد، شاینا شاین را برای گپ زدن می کشد و به او می گوید که به رابطه اش با کایل پایان داده است. شاین شاینا را برای مکالمه تلفنی خود با ناتالی فرا می خواند، که شاینا با گیجی ظاهر می شود و جزئیات بحث ناتالی را «خارج از متن» می خواند. سپس سعی می‌کند شین را با گاز روشن کند و فکر کند که این یک پرچم قرمز از طرف ناتالی است که او حتی نام شاینا را ذکر می‌کند.

شاینا سپس فرض می کند که شاین و ناتالی از "رابطه" خود خسته شده اند، از این رو دلیلی است که شاینا شروع به جستجو در افکار آنها کرده است.بله، شاینا اعتراف می کند، نقل قول های هوایی هدفمند هستند، زیرا او معتقد است که رابطه شاین با ناتالی یک رابطه "الاغی ساختگی" است. "زمان تمام حقیقت را آشکار می کند، ک؟" او می گوید که شب به پایان می رسد. شاین در حالی که به سمت مهمانی برمی‌گردد، ناتالی را در آغوش می‌گیرد و او را می‌بوسد. به نظر می رسد که وفاداری او پس از همه مشخص شده است. ببینید در عشق کور است، فقط در نتفلیکس چه اتفاقی می افتد.

توصیه شده: