بعد از اولین شب پر سر و صدا در فصل 2 سریال Love is Blind نتفلیکس، کایل از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که شاینا او را در مکزیک تنها گذاشته است. کایل با داشتن ذهنی باز، تصدیق می کند که در ترکیب با ارتباطات بهتر، باید خود را برای حفظ رابطه موفق با شاینا تنظیم کند. در حالی که کایل از آخرین روز خود در کانکون لذت می برد، زوج های دیگر پس از اولین شب با هم از خواب بیدار می شوند.
در حالی که برخی از زوج ها مانند دانیل و نیک و ژارت و ایانا از بودن در کنار شریک زندگی خود با خوشحالی، راحت و خوشحال از خواب بیدار می شوند، زوج های دیگر شروع به احساس می کنند که شخصی که در این غلاف ملاقات کرده اند دقیقاً آن چیزی نیست که نامزدشان به نظر می رسد. بودن.
هشدار اسپویل: بقیه این مقاله حاوی اسپویلهایی از قسمت 4 است: 'با سایر زوجها ملاقات کنید'
زوج ها اولین شب خود را با هم مرور می کنند
بعد از یک شب بوسه و بحث در مورد ازدواج و بچه ها، دیپتی فاش می کند که او و شیک تصمیم گرفتند آن را PG نگه دارند، و تصمیم گرفتند اولین شب خود را با هم رابطه جنسی نداشته باشند. با توجه به میل دیپتی به محبت دائمی از شیک، بدیهی است که انتخاب با او نبوده است. شیک اعتراف می کند که در حالی که شخصیت دیپتی را دوست دارد، "جذابیت حیوانی" را که در یک رابطه میل می کند، احساس نمی کند. با این اوصاف، او امیدوار است که با توجه به سازگاری آنها در زمینه های دیگر، بتواند از جنبه فیزیکی چشم پوشی کند و عشق واقعی و بی رقیب را با دیپتی بیابد.
برای نیک و دنیل، تجربه آنها بسیار مثبت تر بود. نیک می گوید، نه تنها ارتباط عاطفی آنها کار می کند، "فیزیکی ما نیز … دو بار در سه مکان مختلف کار می کند."از این بابت متشکرم، نیک. در کنار نیک و دانیل، زوج های دیگری از اوقات صمیمی خود با یکدیگر لذت می بردند، یعنی مالوری و سال، جرت و ایانا، و ناتالی و شاین.
شین و ناتالی به اولین قرار رسمی خود می روند
اگرچه شاین نفرت خود را از آلارم های متعدد ناتالی ابراز کرد، او همچنین اعتراف می کند که از شب با هم آنها به طرز خوشایندی شگفت زده شده است، و فاش می کند که ناتالی چند ترفند غیرمنتظره در آستین خود دارد. پس از مدتی دیگر، این زوج برای اولین قرار ملاقات خود آماده می شوند: یک قایق بادبانی در اطراف دریای کارائیب.
در حالی که شین متوجه شد که در قایق بادبانی در حال بیماری دریاست، ناتالی را به خاطر دلداری دادن به او تحسین کرد و خاطرنشان کرد که این نوع محبتی است که او از ناتالی منتظرش بوده است. اما زمانی که این زوج برای نوشیدن نوشیدنی به ساحل بازمیگردند، شوخیهای ناتالی که رابطهشان را تحریک میکند و منیت او را تحریک میکند، شاین را که به دنبال تایید مجدد از شریک زندگیاش است، تحریک میکند.
زوج ها برای اولین بار ملاقات می کنند
بالاخره وقت آن رسیده است که زوج ها با جفت های دیگر ملاقات کنند. متأسفانه برای دنیل، یک اشکال معده مانع حضور او شد، بنابراین نیک به حال خود رها شد. از آنجایی که دخترها هرگز پسرها را شخصاً ندیده اند و بالعکس، نظرات واقعی شروع به ظهور می کنند. دیپتی میگوید که سال کاملاً همان روح آرامبخشی است که از او انتظار داشت. ایانا می خندد که او و شاین هرگز نمی توانستند کار کنند و صدای پرانرژی او را که دیپتی از آن لذت می برد، "آزاردهنده" می خواند. ناتالی و شین با خندهها و شوخیهای همیشگیشان، تصمیم میگیرند که به احتمال زیاد به «من انجام میدهم» زیر محراب برسند.
نیک و ونسا لاچی برای احوالپرسی و تبریک به زوج ها برمی گردند و آنها را به کانکون خوش آمد می گویند. سپس از آقا می خواهند که خود را به سایر زنان معرفی کند، یعنی آنهایی که از آنها خواستگاری کرده اند اما در غلاف به سر نبرده اند.
جارت و مالوری برای اولین بار از زمان جدایی خود صحبت کردند
در حالی که خانم ها تجربیات خود را در چند روز گذشته از جمله وضعیت صمیمیت به اشتراک می گذارند، شیک برای مشاوره به پسرها می رود.شیک با اعتماد به جارت به او می گوید که از نظر فیزیکی جذب دیپتی نشده است. در واقع، او می گوید که زمان با هم بودن آنها را با زمانی که با عمه اش سپری می کنند، برابر می داند. به نظر میرسد که اگر شیک بخواهد تائید کند که عشق کور است، باید کارهای زیادی انجام دهد.
بزرگترین شایعات و محرک شب، نیک در گوش جارت زمزمه می کند و او را متقاعد می کند که با مالوری صحبت کند. جارت و مالوری با بی اعتنایی به ایانا و سال، وارد گفتگوی طولانی می شوند. مالوری به جارت اعتراف میکند که رد کردن پیشنهاد او یکی از سختترین کارهایی بود که انجام داده است، و همچنین به شگفتیاش اشاره میکند که او اولین انتخاب او بوده است.
جارت از مالوری می پرسد که آیا سال همان مردی است که از بیرون جذب او می شود؟ مالوری با گشاد شدن چشمانش اعتراف می کند که جارت بیشتر از سال مناسب است. جارت که میخواهد خودش را ثابت کند، به حلقه نقرهای مالوری نگاه میکند. جارت در حالی که نشان میدهد حلقه خوب است، به مالوری میگوید که میداند این حلقه همان حلقهای نیست که او میخواست.
همانطور که نیک پیش بینی کرد، به نظر نمی رسد همه چیز بین مالوری و سال "کوشر" باشد. در واقع، سال با شنیدن تکههایی از مکالمه مالوری با جارت، شب را با چشمانی گریان به پایان میرساند و آماده است که بدون او به خانه برود. ببینید در عشق کور است، فقط در نتفلیکس چه اتفاقی می افتد.