"بنابراین هیچکس به شما نگفته که زندگی به این شکل خواهد بود. شغل شما یک شوخی است، شما شکست خورده اید. زندگی عاشقانه شما D. O. A است." البته، اگر دوستی مثل چندلر بینگ داشتید، مطمئناً به همه چیز اشاره می کرد. در واقع، او طعنه آمیز و شوخ طبع است. در واقع، او بهترین دوست پسر تاریخ است. همانطور که چندلر می گوید، "آیا می توانم بیشتر اشتباه کنم؟"
به جرات می توان گفت که دوستان بدون او مثل قبل نبودند. او دوست، هم اتاقی و همسایه خوبی است. او همیشه تمام تلاش خود را می کند تا دوست خوبی باشد اما همیشه دوست پسر خوبی نیست. در واقع، او در ابتدا خیلی بد است. در یک نقطه به نظر می رسد که او برای همیشه تنها خواهد بود.خوب، او همیشه جوی را داشت. او کامل نیست و نقص های زیادی دارد. اگر منصف باشیم، او به چند رابطه جدی ختم می شود. در واقع او با مونیکا قرار می گیرد و بعداً با او ازدواج می کند. معلوم شد که او می تواند تمام جوک های بی وقفه را تحمل کند.
از سوی دیگر، او گاهی اوقات سخت بوده است. او می تواند نابالغ و نیازمند باشد. او اعتماد به نفس ندارد اما در صحنه دوستیابی خوب عمل می کند. البته مواقعی هم بوده که او عاشقانه و جذاب بوده است. او می داند چگونه یک زن را از پاهایش جارو کند. او همچنین می داند که چگونه آن را بچرخاند و منفجر شدن آن را در صورتش تماشا کند. وقت آن است که نگاهی دقیق تر به چندلر و تاریخچه آشنایی او بیندازیم. دوستان: 25 چیز که در مورد روابط چندلر بی معنی است.
25 چندلر می تواند کوچکترین جزئیات اشتباه را با یک قرار پیدا کند
چندلر استعدادهای زیادی دارد. او بامزه، خلاق است و می تواند کوچکترین جزئیات را در یک شخص اشتباه پیدا کند.در واقع، او سطحی است و به ظاهر بسیار علاقه مند است. او به دلایل کوچک به بسیاری از روابط پایان داد. در واقع او به دلیل افزایش وزن از زنان جدا شد. در واقع، او حتی یک نوجوان مونیکا را به دلیل اضافه وزن مسخره کرد. او همچنین نیاز به بازی کردن را می یابد. مثلاً روز بعد زنگ نمیزند چون نمیخواهد نیازمند به نظر برسد. سپس پشت تلفن منتظر می ماند تا دختر به او زنگ بزند.
24 او نینا را اخراج نمی کند و در عوض با او قرار می گذارد
در ابتدا، چندلر از شغل خود متنفر است و امیدوار است که اشتیاق خود را پیدا کند. البته چندین فصل است که دست از کار نمی کشد تا تبلیغات را امتحان کند. در عوض، او در شغلی می ماند که از آن متنفر است و هیچ کس نمی تواند آن را به یاد بیاورد. در عین حال بارها از موقعیت اقتدار خود سوء استفاده می کرد. برای مثال، او تلاش کرد کارمندی را که در کارش مهارت نداشت، اخراج کند. در واقع نزدیک بود او را اخراج کند تا اینکه او را دید. او فوراً از نینا خوشش آمد و اهمیتی نداد که او یک کارگر زیرمجموعه است. در عوض، او را تبلیغ می کند و شروع به قرار ملاقات با او می کند.واضح است که این ایده بدی است اما او به هر حال این کار را انجام می دهد.
23 دختران همیشه او را رد می کنند اما او همچنان تلاش می کند
چندلر در خیلی چیزها خوب است. با این حال، صحبت کردن با زنان یکی از آنها نیست. او اغلب ادعا می کند که از نزدیک شدن به زنان بیش از حد می ترسد. دلیلش این است که همیشه او را رد می کنند. صرف نظر از این، او همچنان سعی می کند با زنان در جمع صحبت کند. در واقع، برای مردی که در این کار خوب نیست، اغلب موفق است. زنان همیشه او را رد می کنند اما او همچنان تلاش می کند. صادقانه بگویم، این یک نگرش عالی است. مهم نیست چند بار "نه" می شنود، تسلیم نمی شود.
22 او یک فرد متفاوت در اطراف رئیس خود است
واضح است که این درباره تاریخچه آشنایی چندلر نیست. او رابطه منحصر به فردی با رئیسش داگ دارد. او اغلب به دنبال تایید است اما خیلی نمی خواهد.علاوه بر این، او مانند یک فرد کاملا متفاوت در اطراف رئیس خود عمل می کند. به عنوان مثال، او اغلب به شوخی های لنگ رئیسش که همیشه منطقی نیستند می خندد. در واقع، مونیکا از نحوه عملکردش تحت تأثیر قرار نمی گیرد. او کار چندلر را دوست ندارد. او می خواهد رئیسش آنقدر از او خوشش بیاید که مثل یک شخص دیگر رفتار کند. البته مونیکا در نهایت با او موافق است.
21 چندلر و فیبی
چندلر و فیبی دوستان خوبی هستند اما لحظات خود را سپری کرده اند. در واقع چندلر یک بار او را بوسید. علاوه بر این، فیبی با چندلر معاشقه میکند تا او را مجبور کند که در مورد قرار ملاقات با مونیکا صحبت کند. این نزدیکترین چیزی است که آنها تا به حال به زوج بودن رسیده اند. با این حال، فیبی کاملاً روشن می کند که او را جذاب نمی بیند. او هم به راس و هم به جوی علاقه دارد، اما چندلر نوع پسر او نیست. در واقع، او هیچ مشکلی ندارد که او را بداند. او او را به گونه ای غیرجذاب جذاب می یابد.
20 والدین مونیکا او را دوست ندارند
جای تعجب نیست که چندلر در ایجاد اولین تاثیر عالی نیست. حتی زمانی که او برای یک مصاحبه شغلی آماده می شود، این موضوع مطرح می شود. چندلر و راس از دوران کالج با هم دوست بودند. او اولین باری که گلرها را دید تحت تاثیر قرار نداد. در واقع آنها سال ها چندلر را دوست نداشتند. آنها فکر می کردند که او تأثیر بدی روی راس دارد. معلوم شد که راس تأثیر بدی دارد. صرف نظر از این، والدین مونیکا فکر نمی کردند که او خواستگاری کند و اغلب او را مسخره می کردند. همیشه خوب است که با خانواده شوهر کنار بیایید.
19 او پدرش را به عروسی خود دعوت نکرد
چندلر و والدینش برای کنار آمدن با هم شرایط سختی دارند. والدینش به او گفتند که در روز شکرگزاری از هم جدا می شوند، به همین دلیل او از آن متنفر است. پدرش سپس به لاس وگاس فرار کرد تا مجری شود.چندلر به سختی پدرش را پذیرفت و سال ها با او صحبت نکرد. در واقع، هر زمان که به نیویورک می آمد از دیدن پدرش اجتناب می کرد. چندلر پدرش را هم به عروسی خود و مونیکا دعوت نکرد. چندلر فقط می خواست از این موقعیت جلوگیری کند. در پایان پدرش را به عروسی دعوت می کند. با این حال، پدرش تقریباً بعد از آن ناپدید می شود. البته شوخی های پدرش همچنان ادامه دارد.
18 پیمان قرار ملاقات راس و چندلر
در کالج، چندلر و راس باحال ترین افراد دانشگاه نبودند. در واقع، آنها دو قایق بزرگ بودند. البته آنها این را نمی دانستند. آنها اغلب در مورد نزدیک شدن به دختران صحبت می کردند اما معمولاً فقط فرار می کردند. بدون توجه به این، دختران دانشگاهی مدام آنها را رد می کردند. البته چند دختر هم بودند که موفق شدند با هم قرار بگذارند. برای جلوگیری از دعوا بر سر یک دختر، آنها با یک قرار ملاقات موافقت می کنند. هیچ کدام از آنها هرگز دنبال یک دختر نمی روند.با توجه به اینکه آنها قرارهای زیادی نداشتند، این منطق کمی دارد. علاوه بر این، آنها هر دو پیمان را شکستند.
17 چندلر و مدل
چندلر در طول خاموشی در دهلیز خودپرداز به دام می افتد. خاموشی تمام شهر را فرا گرفته است و هیچ راهی برای خروج وجود ندارد. خوشبختانه، مدل جیل گوداکر با او به دام افتاده است. البته، این رویای هر پسری است، اما چندلر کند حرکت می کند. در نهایت، آنها شروع به صحبت می کنند و او حتی با خفه شدن او در یک آدامس جان او را نجات می دهد. او در طول خاموشی با او خوش می گذرد. او حتی گونهاش را میبوسد. با این حال، او حتی سعی نمی کند شماره او را بگیرد. او مجبور نیست با او قرار بگذارد و فقط می تواند دوست او باشد. او در نهایت به قرار ملاقات با یک مدل نزدیک می شود و آن را به هم می زند.
16 دختر محبوب چندلر را دوست دارد
چندلر ایرادات زیادی دارد و از کامل بودن فاصله زیادی دارد.دختران بسیار محبوب هرگز او را دوست نداشته اند. در واقع، آنها معمولا به او اشاره می کنند و به او می خندند. وقتی بزرگتر می شود در این کار بسیار بهتر است. با این حال، در دوران دانشگاه، او یک مرد بزرگ بود. دختران محبوب حتی از وجود او خبر نداشتند. به همین دلیل است که میسی گلدبرگ محبوب به چندلر وقت روز را نمی دهد. عجیب به نظر می رسد که دختر محبوب او را دوست داشته باشد. اگر منصف باشیم، او را مجبور می کند که آن را مخفی نگه دارد و به کسی نگوید.
15 دوست دختر کمپ چندلر
حتی در کودکی، چندلر به خاطر ظاهرش قلب دخترها را می شکست. او اعتراف می کند که رابطه زیادی نداشته است و فقط دوست دختر کمی داشته است. در یک زمان، او یک دوست دختر اردوگاه تابستانی جولی داشت. آنها چند تابستان با هم قرار گذاشتند اما او ناگهان از او جدا شد. او همه چیز را با او تمام می کند زیرا یک سال وزن اضافه می کند. به نظر عجیب می رسد که کسی را به دلیل وزنش کنار بگذاریم. از طرف دیگر، او یک بچه بود بنابراین کمی منطقی است.البته او هنوز هم در بیشتر دوران بزرگسالی اش همینطور است. در واقع، او اغلب در مورد وزن مونیکا نیز جوک های بی احساسی می کرد. سالها بعد، جولی به مونیکا نزدیک میشود و به او هشدار میدهد که با چندلر ازدواج نکند.
14 فقط مونیکا کمی دیوانه است که دانا کیستون را بیرون می آورد
در یک نقطه، جوی از چندلر می خواهد که به او کمک کند تا نقشی در فیلم داشته باشد. معلوم شد که زنی با چندلر در کالج، مدیر بازیگری است. با این حال، چندلر در حال حاضر با مونیکا در این مرحله است. البته، او دوست خوبی است، بنابراین او دانا کیستون را بیرون می آورد. او آن را یک قرار نمی داند اما دانا فکر می کند هنوز او را دوست دارد. او به او اجازه می دهد تا برای کمک به جوی به این فکر کند. کمی عجیب به نظر می رسد که مونیکا فقط کمی ناراحت است. علاوه بر این، جوی بعد از هر کاری که چندلر انجام داد فراموش می کند که به امتحان برود.
13 فریب دادن جید
چندلر دوست خوب و شوهر خوبی برای مونیکا است. از سوی دیگر، او کارهای بسیار مشکوکی انجام داده است. به عنوان مثال، او یک بار زنی به نام جید را فریب داد تا قرار بگذارد. او به دنبال باب با شماره او تماس گرفت. او وانمود می کند که باب است و قول می دهد که او را ملاقات کند. البته او باب نیست. او به سنترال پرک می رود و زیباترین آنها جید است. چندلر سپس به او نزدیک می شود و وانمود می کند که نگران است که باب ظاهر نشده است. او در واقع طرح اصلی خود را کنار می کشد. کمی عجیب است که او با فریب جید برای قرار ملاقات مشکلی ندارد. در واقع، او کاملاً به خودش افتخار می کند تا زمانی که نتیجه معکوس داشته باشد.
12 چندلر با دختری که در کلینیک خواب ملاقات کرد قرار میگیرد
همانطور که اشاره شد، چندلر ادعا می کند که از نزدیک شدن به یک زن تصادفی خیلی می ترسد. صرف نظر از این، او این کار را بارها در نمایش انجام می دهد. در واقع، او با ماجری در یک کلینیک خواب ملاقات می کند. او جوی را می گیرد زیرا خروپف او چندلر را دیوانه می کند.او این واقعیت را که او آنجاست نیز در نظر نمی گیرد. واضح است که او به دلیلی آنجاست. یک شب در خواب شروع به جیغ زدن می کند. او نه تنها چندلر را بیدار می کند بلکه او را نیز می ترساند. او دیگر هرگز ظاهر نمی شود، که به این معنی است که او از او جدا می شود.
11 او با جوانا قرار می گیرد و شغل راشل را در معرض خطر قرار می دهد
چندلر هر فصل با زن دیگری قطع رابطه می کند. او انواع و اقسام دلایل را برای پایان دادن به آن پیدا می کند. با این حال، معلوم شد که او هم در پایان دادن به آن خوب نیست. در واقع، او اغلب به زن اجازه میدهد باور کند که قرار است با او تماس بگیرد. به عنوان مثال، او یک بار با رئیس راشل، جوانا، قرار ملاقات گذاشت. او او را دوست ندارد اما این را برای او روشن نمی کند. او ریچل را در موقعیتی ناخوشایند قرار می دهد که شغلش را در معرض خطر قرار می دهد. در نهایت، او با جوانا صادق است. بدون توجه به او، او در خیابان با او برخورد می کند و دوباره با او قرار می گذارد. قرار دادن دوستش در این موقعیت غیرمنصفانه به نظر می رسد.
10 پای زنجبیل
چندلر اعتراف می کند که برای پذیرفتن عیب های یک فرد به سختی می گذرد. اگر منصف باشیم، او به وضوح روی این موضوع کار می کند و تغییر می کند. با این حال، در اوایل می توانست کوچکترین دلیل را برای جدایی از کسی پیدا کند. به عنوان مثال، او با پذیرش پای مصنوعی جینجر به سختی روبرو شد. در نهایت، او یاد میگیرد که آن را بپذیرد، اما او به خاطر نقصهایش همه چیز را تمام میکند. جوی همچنین با جینجر قرار گرفت و به طور تصادفی پای او را در آتش انداخت. عجیب است که آنها می توانند بدون هیچ مشکلی با همان دختر قرار بگذارند. علاوه بر این، پای او دلیل عجیبی برای دوست نداشتن او به نظر می رسد.
9 چندلر و جوی
چندلر و جوی بهترین دوستان هستند. آنها همه چیز را به اشتراک می گذارند. در واقع، آنها حتی با همان زنان قرار ملاقات داشتند. در بیشتر موارد، این هیچ مشکلی بین آنها ایجاد نمی کند. خوب، زمانی بود که چندلر دوست دختر جوی را دزدید.عجیب است، آنها به سرعت جبران کردند. جوی اغلب به قرار ملاقات می رفت و از چندلر می خواست صبح روز بعد جدایی را انجام دهد. کمی عجیب است که چندلر این کار را برای دوستش انجام دهد. چندلر دوست خوبی است، اما این بسیار فراتر از آن است.
8 سوزی ماس انتقام می گیرد
چندلر در تمام عمرش به قیمت خرج دیگران شوخی می کند. در واقع، او یکی از آن پسرهایی است که دختری را که دوستش دارد مسخره می کند. هر از گاهی آن افراد انتقام خود را می گیرند. چندلر در کودکی یک بار سوزی ماس (جولیا رابرتز) را جلوی تمام مدرسه شرمنده کرد. سوزی هرگز این را فراموش نمی کند و نقشه انتقام خود را می کشد. در بزرگسالی، آنها دوباره ملاقات می کنند و او چندلر را فریب می دهد. تمام لباس های او را می دزدد و او را در حمام سرگردان می گذارد. کمی عجیب است که او از چندلر بالغ کینه توز داشته باشد.
7 چندلر رابطه پیچیده ای با مادرش دارد
همانطور که اشاره شد، چندلر رابطه پیچیده ای با والدینش دارد. طلاق آنها تأثیر زیادی روی او گذاشت. در واقع او اعتراف می کند که به دلیل طلاق آنها از طنز به عنوان مکانیزم دفاعی استفاده کرده است. با این حال، او جزئیات بسیار صمیمی در مورد مادرش می داند. عمدتاً به این دلیل که او به همه می گوید. علاوه بر این، راس یک بار مادرش را بوسید. چندلر از پس آن برمیآید، اما هیچکس نمیخواهد دوست و مادرش تا این حد به هم نزدیک شوند. او سال ها با مادرش صمیمی می ماند. از سوی دیگر، او از پدرش دور می شود.
6 Chandler & Aurora
در فصل 1، چندلر با آرورا قرار می گیرد. او نمی تواند باور کند که یک زن به این زیبایی با او قرار ملاقات بگذارد. البته، فقط یک شکار وجود دارد. او قبلاً یک شوهر و یک دوست پسر دارد. همه آنها در مورد یکدیگر می دانند. چندلر با آن خوب است و حتی شروع به قرار ملاقات با او می کند.در ابتدا او ایده این رابطه را دوست دارد. در واقع، راس موافق است که این ایده عالی است. بعدها، چندلر دیگر آن را دوست ندارد و همه چیز را تمام می کند. راس نمی فهمد چرا از او جدا شد. کمی عجیب است که چندلر با این کار خوب باشد و راس از او حمایت کند.