18 سال پس از پایان سریال Sex and the City و 12 سال پس از فیلم دنباله دار مورد انتقاد منتقدان، طرفداران این فرصت را پیدا کردند که با کری و دوستانش آشنا شوند. با این حال، نمایش جدید HBO، And Just Like That… تقریباً بلافاصله به تماشای نفرتانگیز تبدیل شد، حتی برای بزرگترین طرفداران.
سریال احیا شده با دوستان قدیمی کری بردشاو، میراندا هابز و شارلوت یورک که در دهه 50 زندگی خود و دوستی خود را دنبال می کردند، برای اولین بار پخش شد. از نوشتن بد گرفته تا شخصیتهای ناپسند، این نمایش شکایات زیادی داشته است. در اینجا فقط برخی از دلایلی وجود دارد که چرا طرفداران از آن متنفر بودند و درست مثل آن…
6 غیبت سامانتا
این باند به لطف تمایل کیم کاترال به عدم تکرار نقش خود در نقش سامانتا جونز تبدیل به یک سفر شد. یکی از بخش های مورد علاقه طرفداران و جدایی ناپذیر از برنامه، بسیاری احساس می کردند که نمایش نباید بدون او ادامه می یافت.
صحنههای آغازین قسمت اول نشان میدهد که سامانتا پس از درگیری با دوست دیرینه کری، به لندن نقل مکان کرده است - جایی که "آژیرهای سکسی در دهه شصت زندگی هنوز قابل اجرا هستند" - تبلیغاتی نویسنده. این منعکس کننده اتفاقات واقعی بین سارا جسیکا پارکر و کیم کاترال است.
5 "و همینطور…" "خیلی بیدار است"
برخی از مخاطبان متوجه شدند که نمایش سرگرم کننده "بیش از حد بیدار" شده است. طرفداران احساس ناراحتی می کردند که میراندا به عنوان یک "نجات سفید" در قسمت ابتدایی نقاشی شده است. برخی دیگر از توطئه آنها-میتسوا بی طرف جنسیتی متنفر بودند، که شامل یک خاخام با بازی بازیگر ترنس هاری نف بود. مردم فقط باور نمی کردند که این زنان باهوش و جهان وطن می توانند در چنین مسائلی تا این حد بی خبر باشند.
اگرچه Sex and the City همیشه پیشرو بوده است، بسیاری احساس می کنند که ارزش آن را دارد. طرفداران در رسانه های اجتماعی به شکایت از پاپوش شدن شخصیت های غیر باینری و LBGTQ پرداختند.تقریباً احساس میشد که همه اقلیتها باید در آن گنجانده شوند، مانند یک لیست جامع. هر شخصیت مرکزی یک دوست یا همکار از یک اقلیت متفاوت دارد. همانطور که نیویورک تایمز اشاره می کند، آنها شخصیت ندارند، آنها فقط برای کمک به پیشبرد سه نفر اصلی ما وجود دارند.
4 کاراکترهای بیش از حد در «و درست مثل آن…»
هواداران از اینکه سه دوست را دوباره روی صفحه دیدند خوشحال شدند، مشکل این بود که چند نفر دیگر هم آمدند. شخصیتهای جدید عبارتند از چه علاقهمند میراندا، استاد دبیرستان نیا، دلال املاک و مستغلات و لیزا، مادر شارلوت. این بالاتر از همه علایق عشقی، شوهران و همکاران است.
هواداران احساس کردند که این تعداد شخصیت برای یک فصل 10 قسمتی از یک نمایش نیم ساعته بسیار زیاد است. با نوشتن تعداد زیادی از افراد جدید، طرفداران احساس می کنند که وقت خود را با سه نفر اصلی از دست داده اند. یک شکایت رایج این بود که آنها کری سارا جسیکا پارکر را از دست دادند، زیرا ما زمان زیادی را صرف تماشای میراندا و چه کردیم.
3 "و درست مثل آن…" تمرکز بیش از حد روی سن
در حالی که زنان زیبا، و درست مثل آن… اجازه دهید بازیگر اصلی آنها سن آنها را بپذیرد. مشکلی که طرفداران داشتند این بود که چقدر در مورد آن صحبت کردند. بازیگران زن در دهه 50 زندگی خود هستند، اما سن آنها مانند افراد 30 سال بزرگتر خطاب می شود. یک مشکل بزرگ از موهای خاکستری آنها ساخته شده است، به علاوه نویسندگان موفق می شوند هر نوع بیماری پیری را وارد فیلمنامه کنند. از سمعک گرفته تا تعویض مفصل ران، این نمایش همه چیز را داشت.
مردم به رسانه های اجتماعی پرداختند از اینکه به نظر می رسد بازیگران از چیزهای اساسی مانند رسانه های اجتماعی و پادکست نمی دانند شگفت زده شده اند. بسیاری به این نکته اشاره کرده اند که طوری رفتار می کنند که از زمان بسته شدن سکس و شهر در خواب عمیقی به سر می برند.
2 خارج از شخصیت میراندا
در پایان سریال، طرفداران از نحوه نوشتن میراندا عصبانی بودند. موضوعی که خیلی ها داشتند این بود که به نظر می رسد میراندا خودش را در این سریال گم کرده است. او خودمحور شد و قادر به تحمل انتقاد نبود.به نظر میرسید که او و کری نقشهایشان را عوض کردند زیرا ستوننویس مجبور شد به میراندا یک بررسی واقعیت بدهد.
برخی کمتر نگران رابطه عاشقانه او با چه غیردودویی بودند، او دیگر عملگراییست که همه ما دوستش داشتیم. پایانی که میراندا فرصت کاری بزرگ را رد کرد تا شریک زندگیاش، چه، را در لسآنجلس دنبال کند، بدون اینکه به کری و شارلوت بگوید، طرفداران را خشمگین کرد.
1 علاقه عشقی میراندا، چه اون 'و درست مثل آن…'
تعداد بسیار کمی از شخصیتهای تلویزیونی به اندازه چه منفور بودند. سارا رامیرز، ستاره سابق بازی Grey's Anatomy، بازیگر جدید یک پادکست غیر باینری و کمدین است که با کری کار می کند. او عاشقانه ای با میراندا ایجاد می کند که بسیاری آن را غیرواقعی می دانستند.
بزرگترین مشکل مردم با چه این بود که بیشتر شبیه یک کاریکاتور بودند تا یک نسخه واقعی. نحوه صحبت آنها در پادکست، مانند یک حساب کاربری توییتر، باعث عصبانیت تماشاگران برنامه شد. افراد غیر دودویی احساس میکردند که چه توسط محافظهکاری نوشته شده است که معتقد بود دانههای برفی هستند که منحصراً به زبان عامیانه آنلاین صحبت میکنند.
روال استندآپ آنها در قسمت 3 به دلایل نادرستی در فضای مجازی پخش شد، و بسیاری آن را به خاطر خنده دارترین چیزی که تا به حال دیده بودند، کشاندند. ایده روال به اندازه کافی خوب بود که آنها را به عنوان خلبان در لس آنجلس فرود آورد، فراتر از آن غیر واقعی تلقی شد.