در یک دنیای ایده آل، عامل اصلی در موفقیت یا عدم موفقیت یک فیلم، خوب یا بد بودن آن است. با این حال، همانطور که هر کسی که صنعت سینما را از نزدیک دنبال میکند باید بداند، بسیاری از فیلمهای بد به لحاظ عینی در طول سالها درآمد زیادی در گیشه به دست آوردهاند. نکته مثبت این است که وقتی فیلمی با بودجه کلان بد است، به سرعت فراموش می شوند.
برخلاف بیشتر فیلمهای بد با بودجه کلان، چند فیلم کوچکتر منتخب وجود دارند که آنقدر ضعیف ساخته شدهاند که تبدیل به یک افسانه شدهاند. به عنوان مثال، اکثر طرفداران مشتاق فیلم به خوبی از فیلم هایی مانند The Room، Mac and Me، Plan 9 From Outer Space، Troll 2 و Birdemic: Shock and Terror در میان دیگران آگاه هستند.به اندازه کافی شگفت انگیز، مایکل کین این بدبختی را دارد که در فیلمی بازی کند که شایسته است در فهرست آن فیلم های شرم آور بد قرار گیرد.
فرانچایز موفق
هنگامی که Jaws در سال 1975 اکران شد، این فیلم به قدری موفقیت آمیز شد که بیشتر مردم بر این باورند که ایده بلاک باسترهای تابستانی از آن سرچشمه می گیرد. علاوه بر آن، این فیلم باعث شد که یک نسل کامل از کوسه ها و اقیانوس بترسند. به همین دلیل، زمان زیادی طول نکشید تا Jaws 2 اکران شود و همچنان موفق شد، اگرچه تقریباً به خوبی فیلم اصلی عمل نکرد. پس از آن، تنها یک مسئله زمان بود که Jaws 3-D منتشر شود. خوشبختانه برای همه کسانی که با Jaws 3-D دست داشتند، با وجود اینکه درآمد کمتری نسبت به فیلم دوم این فرنچایز داشت، سود بسیار خوبی داشت.
از آنجایی که سه فیلم اول مجموعه آروارهها برای یونیورسال پیکچرز درآمد کسب کردند، استودیو دلایل زیادی برای ادامه این سری داشت. متأسفانه، زمانی که Jaws: The Revenge در سال 1987 منتشر شد، به سرعت تبدیل به یک مایه خندهدار شد.
A Franchise Killer
تمرکز بر الن برودی، مادر خانواده ای که در دو فیلم اول حضور داشت، آرواره ها: انتقام با صحنه ای شروع می شود که در آن پسرش شان توسط یک کوسه مورد حمله قرار می گیرد و خورده می شود. الن که غمگین است، تصمیم می گیرد به باهاما سفر کند تا با پسر دیگرش مایکل و خانواده اش باشد. در یک چرخش مضحک، مایکل روی یک قایق کار می کند و بلافاصله پس از بیرون رفتن روی آب با یک کوسه روبرو می شود. البته، این مضحک است زیرا کوسه در باهاما یافت نمی شود زیرا آب در آنجا گرم است. در نتیجه، شخصیت های اصلی فیلم به سرعت متوجه می شوند که کوسه از خانواده برودی کینه ای دارد و برای کشتن آنها به باهاما شنا کرده است.
دلایل زیادی وجود دارد که چرا ایده یک کوسه در حال شکار برودی ها در باهاما فراتر از باور مضحک است. اول از همه، دلیل ذکر شده وجود دارد که کوسه ها در باهاما یافت نمی شوند. علاوه بر این، حتی اگر کوسهها در آنجا زندگی میکردند، چگونه کوسهها وقتی برودیها را با هواپیمای خلبان شخصیت مایکل کین به باهاما سفر کردند، ردیابی کردند؟ بعد، ایده کوسه ای که سال ها از مردم کینه داشته باشد خنده دار است.در نهایت، حتی اگر همه آن چیزهای دیگر منطقی باشد، هر دو کوسههایی که برودیها قبل از Jaws: The Revenge با آنها مواجه شدند.
نکات طرح احمقانه را کنار بگذاریم، Jaws: The Revenge همچنین دارای جلوه های ترسناک و بازی واقعا بد بود. به همین دلیل، این فیلم نامزد هفت جایزه رازی از جمله بدترین کارگردان، بدترین فیلم، بدترین فیلمنامه و بدترین بازیگر نقش مکمل مرد برای مایکل کین شد. علاوه بر این، این فیلم برنده جایزه Razzie برای بدترین جلوه های بصری شد. اگر این شواهد کافی از بد بودن Jaws: The Revenge نبود، امتیاز 0% در Rotten Tomatoes دارد و Esquire آن را «یکی از بدترین دنبالههای ساخته شده تا کنون» نامیده است.
A Career Lowlight
در طول زندگی حرفهای افسانهای مایکل کین، او به اندازهای در فیلمهای کلاسیک ایفای نقش کرده است که بتوان آن را افسانه نامید. این فیلمها که در حال حاضر بیشتر برای بازی در نقش آلفرد در سهگانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان شناخته میشوند، آنقدر دوستداشتنی هستند که طرفداران میخواهند همه چیز را در مورد آنها بدانند.
در حالی که ایفای نقشی محوری در آن فیلمها کار بزرگی است، کین در فهرست بلندبالایی از فیلمهای دیگری که آزمون زمان را پس دادهاند بازی کرده است.برای مثال، از دیگر فیلمهای معروف کین میتوان به آلفی، مردی که پادشاه میشد، بدجنسهای پوسیده کثیف، پرستیژ، و فرزندان مردان و غیره اشاره کرد.
از آنجایی که مایکل کین یک افسانه با ارزش است، گیج کننده به نظر می رسد که او با بازی در Jaws: The Revenge موافقت کرد. به هر حال، اینطور نیست که او می توانست فیلمنامه فیلم را بخواند و فکر کند که خوب نوشته شده است. همانطور که مشخص شد، کین دقیقاً دلیل بازی در فیلم آرواره ها: انتقام را در کتاب خاطرات خود در سال 1992 با عنوان "درباره چیست؟" فاش کرد.
وقتی به مایکل کین در مورد بازی در فیلم آرواره ها: انتقام نزدیک شد، او انتظار داشت که کار حرفه ای خود را از طلسم خشک عبور دهد. در همان زمان، او در حال ساختن خانه ای بود تا او و خانواده اش بتوانند از لس آنجلس به آکسفوردشایر انگلستان نقل مکان کنند و این پروژه بسیار پرهزینه تر از حد انتظار بود. به همین دلایل، کین موافقت کرد که در فیلم آرواره ها: انتقام بازی کند، زیرا به او "هزینه هنگفتی" پیشنهاد شد.