یک بار در زندگی هزار ساله سلطنت، حتی در طول عمر ملکه الیزابت، وجود داشت که به سلطه خود دریچه ای به زندگی آنها نمی داد.
مانند ملکه مری به ملکه الیزابت جدید در تاج می گوید: "سلطنت مأموریت مقدس خدا برای فضل و کرامت زمین است. دادن ایده آلی به مردم عادی برای تلاش. نمونه ای از اشراف و وظیفه برای بزرگ کردن آنها از زندگی رقت بار آنهاست. سلطنت دعوتی از جانب خداوند است… شما در برابر خدا در برابر وظیفه خود پاسخگو هستید، نه مردم."
او در ادامه به نوهاش یاد میدهد که انجام هیچ کاری در برخی شرایط سختترین کار است. "بی طرف بودن طبیعی نیست، انسانی نیست، مردم همیشه از شما می خواهند که لبخند بزنید، یا موافقت کنید، یا اخم کنید، و به محض این که این کار را انجام می دهید، یک موضع، یک دیدگاه اعلام می کردید، و این یک چیز است. به عنوان حاکمی که حق انجام آن را ندارید."
خانواده هر زمان که صلاح بدانند خود را با زمان وفق می دهند. اما معمولاً فقط زمانی که باید بقای خود را تضمین کنند، قابل توجه ترین در طول جنگ جهانی اول، زمانی که پادشاه جورج پنجم و ملکه مری از ترس لغو نام آلمانی خود را به ویندزور تغییر دادند. در طول سلطنت ملکه فعلی، مردم در طول دهه ها به طور فزاینده ای با زندگی سلطنتی آشنا شده اند. مراسم تاج گذاری، عروسی و سایر مراسم تلویزیونی و همچنین یک مستند جالب بی بی سی که در آن دوربین ها را به داخل کاخ راه دادند. اما هیچ یک از اینها از نظر فنی مورد نیاز خانواده سلطنتی یا حاکمیت نیست.
بنابراین این واقعیت که ملکه و مادرش، ملکه مادر، هر دو تایید خود را برای فیلمی ارائه کردند که یک موضوع بسیار خصوصی را در زندگی مردی که هر دو عزیزشان داشتند را به نمایش می گذاشت، پیشگامانه بود.
ملکه مادر "سخنرانی پادشاه" را تا یک درجه تایید کرد
هواداران فیلم دوران سلطنتی تحت فرمان تام هوپر، سخنرانی پادشاه، می دانند که این فیلم داستان شاهزاده آلبرت آن زمان (پدر ملکه فعلی و بعداً پادشاه جورج ششم پس از کناره گیری برادرش دیوید از سلطنت) را دنبال می کند. تاج و تخت)، مبارزه با یک لکنت بد.دوشس یورک (بعدها ملکه الیزابت و ملکه مادر) که تمایلی به تماشای مبارزه شوهرش برای یک دقیقه بیشتر ندارد، از لیونل لوگ، یک گفتاردرمانگر آموزش دیده، می خواهد که او را درمان کند.
متخصص و بیمار با هم دوستان صمیمی می شوند و در نهایت، پادشاه کنونی جورج می تواند بدون هیچ لکنت زبانی کشورش را در اولین برنامه زمان جنگ خود که اعلام جنگ بریتانیا علیه آلمان در جنگ جهانی دوم را اعلام می کند، خطاب کند..
این یک نگاه اجمالی نادر است، هرچند از دریچه هالیوود، به زندگی خانواده سلطنتی، حتی اگر چند دهه پیش اتفاق افتاده باشد. موجی برای اولین پروژه سلطنتی پیتر مورگان، ملکه، در سال 2006، و بعد از آن، نمایش موفق او در نتفلیکس، The Crown، هموار کرد.
اما وقتی دیوید سیدلر، نویسنده فیلم و خود لکنت زبان سابق، برای اولین بار سخنرانی پادشاه جرج ششم را شنید، مجذوب شد. بعداً، او شروع به نوشتن در مورد لوگ و بیمارش بر اساس «یادداشتهای پزشکی که قبلاً در مورد نبرد جرج ششم منتشر نشده بود» کرد.
گزارش شده است که سیدلر برای استفاده از داستان همسرش در یک فیلم اقتباسی به ملکه مادر نامه نوشت. پاسخ او تعجب آور بود. او موافقت کرد، اما به شرطی که در طول عمرش آن را منتشر نکند، تا او آن را نبیند یا نشنود.
خاطرات برای او خیلی دردناک بودند که نتوان آنها را دوباره زنده کرد. ملکه مادر همیشه می گفت که شرایط لکنت زبان شوهرش "به شدت دردناک" بود. سیدلر موافقت کرد و به خواسته های او احترام گذاشت. در سال 2002، ملکه مادر درگذشت، و او از محدودیت های معامله رهایی یافت.
فیلم در سال 2010 منتشر شد، اما در ابتدا به نظر نمی رسید که سیدلر از دختر پادشاه اجازه داشته باشد.
ملکه کمتر از هیجان بود…در ابتدا
قبل از اینکه قصر قسمت نهایی فیلم را به نمایش بگذارد، گزارش شده بود که "این فیلم در محافل سلطنتی پایین نمی رود."
CBS News نوشت: "ملکه، به ویژه، از ایده پدر محبوبش که بسیار از او مراقبت می کرد و تبدیل شدن به یک "کتاب باز" برای تماشای جهانیان کمتر هیجان زده است."
اما ملکه در نهایت ظاهراً برکت او را داد. چند ماه پس از نمایش فیلم، راجش میرچندانی، خبرنگار بیبیسی گفت که ملکه فیلم را در یک نمایش خصوصی تماشا کرده و آن را "متحرک" یافته است.
سیدلر البته با این خبر مورد احترام قرار گرفت و جهان با شنیدن اینکه ملکه فیلم سلطنتی را تأیید کرده است، نفس نفس زد.
سیدلر در بیانیهای که توسط تهیهکنندگان فیلم در کمپانی واینستین منتشر شد، گفت: «یادگیری اینکه اعلیحضرت فیلم را دیدهاند، و متأثر شد، به نوبهی خود مرا بسیار متاثر و فروتن کرد. "زمانی که سی سال پیش ملکه مادر از من خواست صبر کنم و این داستان را در زمان حیاتش تعریف نکنم، زیرا خاطره این وقایع هنوز بسیار دردناک بود، متوجه عمق احساسات شدم. اکنون این داستان نوشته شده است و این فیلم با عشق، تحسین و احترام فراوان برای پدر اعلیحضرت فیلمبرداری شده است.اینکه اعلیحضرت به این امر پاسخ مثبت داده اند، فوق العاده خوشحال کننده است."
این فیلم که ۴۲۷.۴ میلیون دلار در سرتاسر جهان فروش داشت، ۱۲ نامزدی اسکار به دست آورد که چهار نامزدی اسکار را از آن خود کرد، از جمله بهترین فیلم و بهترین بازیگر مرد برای کالین فرث که التماس کرد در این فیلم بازی کند. او در آن زمان گفت که این فیلم "درکی بیشتر برای خانواده سلطنتی و مصیبتهای خود به ارمغان میآورد که البته سالها خصوصی باقی ماندهاند."
بنابراین، همانطور که میتوانید تصور کنید، تأیید و برکت ملکه حتی به این دلیل که اغلب اتفاق نمیافتد، خاصتر شد. او راجر ایبرت نیست، او رتبه بندی فیلم ها را نمی دهد. او پادشاهی است که قرار نیست هیچ گونه تعصبی از خود نشان دهد یا حتی هیچ احساسی نسبت به هر چیزی در بیرون در ملاء عام نشان دهد. و این واقعیت که او فیلمی را در مورد پدر و مادرش تأیید می کرد که حتی بیشتر از او خصوصی زندگی می کردند (در دهه 40 هیچ رسانه اجتماعی وجود نداشت) نجومی است. سیدلر باید خودش احساس سلطنت کرده باشد.