منتقدان تمایل دارند MCU فیلم ها و برنامه های تلویزیونی را صرفاً به این دلیل که بر اساس قهرمانان کتاب های مصور ساخته شده اند، رد می کنند. مارتین اسکورسیزی حتی فیلمهای مارول را صدا زد و گفت که واقعاً سینما نیستند. خوشبختانه، مجموعه Disney+ WandaVision ثابت کرد که او و مخالفان در اشتباه هستند.
در قسمت 8، ویژن به واندای غمگین دلداری داد، با این امید که بتواند سطحی از آرامش را به او بدهد. آنها در مورد مرگ پیترو بحث می کردند و واندا به شدت تحت فشار تمام زیان هایی بود که متحمل شده بود. او دلیلی داشت، اگرچه احساساتش او را به مسیری تاریک هدایت می کرد. خوشبختانه، Vision این را در لحظه تشخیص داد.
علیرغم اینکه هرگز غم و اندوه واقعی را تجربه نکرده بود، فهمید که واندا در حال گذراندن چه چیزی است. و برای آرامش او، انتقامجوی اندرویدی جملهای را بیان کرد که احتمالاً همان نقل قولی است که همچنان نزدیکترین جمله با WandaVision خواهد بود. می رود:
این خط با بازماندگانی صحبت می کند که لزوماً غم خود را در زمان از دست دادن درک نمی کنند. گاهی اوقات سوگواری می تواند یک احساس پیچیده باشد که در حال حاضر واضح نیست و می تواند غیرقابل تحمل باشد. واندا ماکسیموف (الیزابت اولسن) یک مثال عالی ارائه می دهد زیرا تنها چیزی که احساس می کند غم و اندوه برای برادر مرده اش است. اما چیزی که او نمی بیند این است که درد ناشی از دوست داشتن بسیار پیترو است.
بینش ویژن
واندا نمیتوانست بپذیرد که درد همیشگی به خاطر عشقی است که آنها به اشتراک گذاشتهاند، و غمگین بودن از دست دادن او دلیلی بر این است که زندگی او چیزی معنا داشت. ویژن (پل بتانی) نیاز داشت تا با وجود تجربه نکردن نوع از دست دادن منحصر به فرد در موقعیت واندا، آن را در چشم انداز او قرار دهد. اما، آن لحظه کاتارتیک برای ادامه حرکت جادوگر اسکارلت ضروری بود.
مهمتر از آن، یادآوری ویژن به معشوقش تأثیر ماندگاری بر مخاطبان گذاشت.واکنشها از فالوورهایی که این نقل قول را در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند تا ایجاد میمهایی با شباهت ویژن و اسکارلت ویچ متفاوت است. به قدری باعث شده است که کارگردان مت Shakman یک پرسش و پاسخ با IGN انجام دهد تا در مورد اهمیت آن صحبت کند. او حرف های زیادی برای گفتن داشت، اگرچه مهم ترین نکته، انسانیت ویژن بود.
جنبه مورد مناقشه چشم انداز MCU آگاهی اوست. او به اندازه کافی عادی و خوشنیت به نظر میرسد، اما روح ندارد، بنابراین برخی از بینندگان تصور میکنند که احساسات او فقط مجموعه پیچیدهای از فرآیندهای مکانیکی هستند که به صورت هماهنگ کار میکنند. البته، درک چشم انداز از عشق، از دست دادن، غم و اندوه چیز دیگری را نشان می دهد. تقریباً انگار او یک انسان است.
می توان استدلال کرد که ویژن نشانه هایی از روح را نشان داده است. او احساساتی را احساس کرد که اولترون قادر به درک آنها نبود، با واندا در قلمروی ناشناخته همدردی کرد و سپس شادی مردم وست ویو را بر شادی خود مقدم داشت. به یاد داشته باشید، او میتوانست جادوگر اسکارلت را متقاعد کند که Hex up را ترک کند، تا به زندگی مشترکشان ادامه دهد، اما او همه اینها را به مردم واگذار کرد.و این فقط یک تصمیم مبتنی بر نجات بشریت نبود. شهروندان وست ویو میتوانستند به حالتهای تحت کنترل ذهن خود ادامه دهند و هیچ آسیبی متوجه آنها نشود. بنابراین تصمیم ویژن برای آزاد کردن آنها از محافظت از انسان ها ناشی نشد. استدلال اخلاقی او در این امر نقش داشت و این به داشتن روح بسیار نزدیک است.
تا آنجایی که نقل قول عمیق از کجا آمده است، نویسنده WandaVision، لورا دانی، شایسته همه اعتبار است. قسمت 8 بزرگترین دستاورد او تاکنون بوده است، اگرچه طرفداران باید روی شنیدن بیشتر در مورد او در آینده حساب کنند. مارول فرصت استفاده از چنین نویسنده با استعدادی را از دست نخواهد داد، بنابراین دانی قطعا آینده امیدوار کننده ای با استودیو و احتمالا بسیاری دیگر خواهد داشت. چه کسی می داند، او حتی ممکن است سریال دیگری از Disney+ را بنویسد. آسمان حد است.