جیمز کامرون، نابغه سینما، فیلمهای خوب و بد زیادی را کارگردانی کرده است. اما یکی از موضوعات در حال اجرا این است که فیلم ها بزرگ هستند. بیگانگان… بزرگ… تایتانیک… عظیم… آواتار… حتی بزرگتر… در حالی که فیلمهای ترمیناتور به تماشای عظیمی تبدیل شدند، یک واقعیت جالب در مورد اولین فیلم ترمیناتور این است که در واقع بسیار کوچک بود.
واقع بینانه، چون فیلم اول بسیار محدود بود، به دلیل داشتن بودجه محدود، جیمز باید کارگردان بهتری می شد. پول بی پایان یعنی امکانات بی پایان. خلاقیت با برخی از مرزها و محدودیت ها رشد می کند. فیلمسازان بزرگ هنگام حل مسئله می توانند واقعا خلاق باشند. و فیلمبرداری اولین ترمیناتور تماماً در مورد حل مسئله بود.اول از همه، آرنولد شوارتزنگر هرگز قرار نبود این نقش برجسته را بازی کند. هنگامی که آنها او را سوار کردند، فیلم با موانع چالش برانگیزتری روبرو شد.
به لطف مقاله ای چشم نواز توسط Entertainment Weekly، اکنون حقیقت فیلمبرداری ترمیناتور را می دانیم. بیایید نگاهی بیندازیم…
فیلمسازی به سبک چریکی در بهترین حالت خود
در مارس 1984، جیمز کامرون و گیل آن هرد تهیه کننده و فیلمنامه نویس مشترک، فیلم علمی تخیلی کوچک خود را در لس آنجلس، کالیفرنیا جلوی دوربین بردند. به دلیل بودجه محدود آنها، بیشتر فیلمبرداری در شب انجام شد. خیلی چیزها را میتوان زیر پوشش تاریکی پنهان کرد… و مجوزها بسیار ارزانتر بودند.
جیمز کامرون کارگردان و یکی از فیلمنامه نویسان به اینترتینمنت ویکلی گفت: «من با پیشاهنگ لوکیشن به اطراف لس آنجلس رفتم و به دنبال خیابانهایی گشتیم که دارای چراغهای بخار جیوه بودند، زیرا میدانستم که به نور در دسترس نیاز خواهیم داشت. ما هیچ وقت نداشتیم و بودجه برق هم نداشتیم.حتی زمانی که کارهای داخلی انجام میدادیم، آنها را در شب انجام میدادیم، زیرا اگر باران میبارید از خیابان پرت میشویم.»
کل ایده فیلمبرداری ترمیناتور، و چیزی که این ایده را به پروداکشن Orion فروخت، این بود که به سبک چریکی فیلمبرداری شود. ارزان. تجهیزات کم و نه جلوه های بصری زیادی. خوشبختانه، استودیوی Stand Winston برگزار شد تا جلوه های عملی را باورپذیر کند. جیمز کامرون همچنین یک فیلمبردار بزرگ به نام آدام گرینبرگ پیدا کرد که می توانست با نور محدود کار کند.
"ما با آدام خیلی خوش شانس بودیم،" جیمز گفت. لیندا و مایکل در داخل کادیلاک - که با چند لامپ فلورسنت کوچک روشن شده بود، اما چشمان آنها بسیار درخشان است.
"جیم همیشه از آن قیافه آبی آگاه بود، و همیشه به فیلم ظاهری فولادی می بخشید - آن نگاه شبانه، نگاه سرد، آن نوع نگاهی که باعث شد بگویی "من نمی خواهم باشم" آرنولد شوارتزنگر گفت، آنجا گیر کرده است.
بازیگران و خدمه هم سبک فیلمسازی را دوست داشتند و هم از آن متنفر بودند
فیلمسازی به سبک چریکی معایب و مثبت خود را دارد. نکات مثبت، احساس صمیمیت و همچنین بیواسطگی است، به این معنی که بازیگران و گروه مجبور نیستند تمام روز را برای فیلمبرداری پلان بعدی منتظر بمانند. اما همه تجملات یک تولید با بودجه کلان از پنجره بیرون میروند… همانطور که برنامه طولانی که کار را کمی آسانتر میکند.
"انرژی بسیار بالا بود، اگرچه بسیار طاقتفرسا بود. فکر میکنم ما آن را در ۴۴ روز یا چیزی شبیه به آن فیلمبرداری کردیم. "عکسبرداری در شب به طور کلی سخت است، اما به خصوص زمانی که شما با آن سرعت می روید. بنابراین زمان زیادی برای لودگی وجود نداشت. ما دائماً در حالت جدی بودیم.
در مورد لیندا همیلتون (سارا کانر)، خوب، او نیز لحظات استرس خود را داشت.ما در کارخانه میوه کرن کار میکردیم، آبمیوههای لطیفی روی زمین میریخت و سوراخهایی را میپوشاند که نمیتوانستی ببینی. و باید هشت روز متوالی کار میکردیم، و این روز نهم بود. که ساخته بودند - جلوه خاصی نبود - آن را به سمت من هل می دادند و آن بازوی من را در گلویم فرو می برد. و در نهایت فکر کردم، "این کارگردان قطعاً ریشه ماشین ها را می کشد نه مردم."
در نهایت، تیراندازی به ترمیناتور کاملا طاقت فرسا بود. در حالی که برنامه فیلمبرداری برای بازیگران و عوامل فیلم وحشیانه بود، جیمز کامرون کمکی به مسائل نکرد. با توجه به مصاحبه های موجود در مقاله Entertainment Weekly، جیمز دقیق و تا حد امکان خاص بود. این به این معنی بود که وقتی به آنچه می خواست نمی رسید خوشحال نمی شد. با این حال، همه آنها فهمیدند که او فقط سعی می کند بهترین فیلم ممکن را بسازد… و او این کار را کرد.
اما هزینه فیزیکی بازیگران، از جمله لیندا همیلتون بود که در فیلمبرداری برخی از صحنههای اکشن کمهزینه کاملاً ضرب و شتم و کبود شد.
لیندا به اینترتینمنت ویکلی توضیح داد: "صحنه های اولیه فیلم از من به عنوان یک پیشخدمت جوان در واقع در پایان فیلمبرداری فیلمبرداری شد." "قرار است من جوان و شاداب باشم و آنها مجبور شدند دو ساعت وقت بگذارند تا کبودی های بدنم را با آرایش بپوشانند."