حقیقت پشت مضحک ترین صحنه در "One Tree Hill"

فهرست مطالب:

حقیقت پشت مضحک ترین صحنه در "One Tree Hill"
حقیقت پشت مضحک ترین صحنه در "One Tree Hill"
Anonim

سگ دل پسر را خورد! در بیمارستان…. در حین جراحی… شما مسخره تر از این نمی شوید. حتی در نمایشی مانند One Tree Hill که مملو از داستان های نیمه غیرقابل قبول بود، این موضوع باعث شد. اما لحظاتی از این دست است که باعث می‌شود طرفداران نمایش را از دست بدهند و بیشتر به دنبال آن بگردند. در حالی که این نمایش مطمئناً جنجال‌های زیادی دارد، اما چاد مایکل موری و سوفیا بوش را نیز به ما داد و ما باید بابت آن سپاسگزار باشیم.

اما ما همچنین باید از The Ringer به خاطر انتشار تاریخ شفاهی درباره آنچه که بسیاری مضحک ترین (و به طرز مسخره ای سرگرم کننده) لحظه سریال می دانند… وقتی سگ قلب دن اسکات (پل جوهانسون) را در حین پیوند قلبش می خورد، سپاسگزار باشیم.

در اینجا نحوه و چرایی انجام این کار آمده است…

دن واقعاً باید برای رسیدن به لحظه رستگاری خود زجر می کشید

در طول مصاحبه با The Ringer، خالق سریال، مارک شوان، و تعدادی از نویسندگان درباره پیوند قلب دن اسکات بحث کردند. این شخصیت برای چندین فصل به عنوان شخصیت شرور اصلی سریال خدمت کرده بود و بازیگر نقش او به شدت در جستجوی لحظه رستگاری خود بود. این واقعیت که او از کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک (به دلیل تصادف اتومبیل، ربوده شدن و حوادث آسیب‌زای مختلف دیگر) رنج می‌برد، قطعاً گامی در این مسیر بود… با این حال، دن در طول سریال کارهای بسیار زننده‌ای انجام داده بود… ، قبل از اینکه بتواند لحظه رستگاری خود را بدست آورد، باید "تا لبه پرتگاه" رانده می شد.

بازیگر پل جوهانسون در مورد شخصیت خود گفت: «دن خیلی تحت فشار بود. "مثل اینکه چقدر می توانیم با دن بد رفتار کنیم؟ [فکر می کردم] دیگر هرگز اجازه سوار شدن به هواپیما یا چیزی دیگر را نخواهم گرفت، می دانید؟ و این کار ادامه داشت.فکر می‌کنم به نوعی، آن‌ها می‌خواستند با من آنقدر بد رفتار شود که تماشاگران فقط بگویند، "اوه مرد، او واقعاً زندگی سختی داشته است.""

برای اینکه مخاطبان در مورد شخصیت شرور بگویند، نویسندگان سریال تلویزیونی بزرگسالان جوان چند طرح داستانی بسیار مضحک ارائه کردند.

«آنچه ابتدا باید در مورد آن اتاق نویسندگان بدانید: این اتاقی بود که شوخی زیادی داشت. "فقط برای اینکه تصویری از انواع زمین های شوخی که در این اتاق وجود داشت را برای شما ترسیم کنم، کسی در فصل اول بازی داشت، زمانی که هنوز یک نمایش بسکتبال بود و دو برادر [ناتان و لوکاس] از یکدیگر متنفر بودند. یک بمب اتمی در شهر بود و نمی‌توانستید به آن نزدیک شوید، اما دکمه خاموش وسط بود، بنابراین شهر باید رأی می‌داد که کدام برادر بسکتبال شلیک کرده تا آن را خاموش کند. زمین‌های شوخی زیادی بود، می دانی؟تمام روز در اتاقی هستی، کمی دیوانه می شوی و جوک می گویی."

بنابراین، می‌توانید ببینید که چگونه برخی از این ایده‌های وحشیانه در نهایت به ایده‌های کمی کمتر احمقانه تبدیل شدند و نمایش را به‌طور باورنکردنی به یاد ماندنی کردند.

مارک شوان، خالق One Tree Hill گفت: "حالا، مادرم به شما خواهد گفت که دن شخصیت مورد علاقه او بود و برای او متاسف بود." "فقط احساس کردم، ما نمی‌خواهیم رستگاری دن خیلی آسان باشد. ما نمی‌خواهیم که او پیوند قلب بگیرد و خیلی معمولی باشد. می‌خواهیم او را به لبه امید ببریم و بعد ببینیم چه می‌شود. او ساخته شده است. من فقط به این فکر کردم، "چه راهی پوچ است که این مرد واقعاً به پیوند قلب نزدیک شده و آن را نگرفته است؟""

داستان واقعی زندگی که به این لحظه عجیب و غریب تبدیل شد

سرانجام، یکی از نویسندگان سریال، بیل براون، این ایده را زمانی آغاز کرد که در مورد سگ خود صحبت می کرد که دائماً چیزهایی را از روی زمین می خورد.

برایان گراسیا هماهنگ کننده فیلمنامه درباره بیل براون ادعا کرد: "او یک بولداگ انگلیسی به نام گرومیت داشت." "او از طریق امنیتی مخفیانه رد می شد تا هر چند وقت یک بار او را به اتاق نویسندگان بیاورد. اما بله، گرومیت هر چیزی را می خورد."

این به شوخی منجر شد که گلدن رتریور قلب دن را پس از انداختن روی زمین می خورد. قرار نبود این ایده چیزی بیش از یک شوخی باشد… اما مارک شوان را به فکر فرو برد…

"من تازه شروع کردم به فکر کردن در مورد آن، و فکر کردم، می دانید، همه ما داستان هایی در مورد سنگسار کردن حیوان خود یا هر چیز دیگری شنیده ایم. بنابراین فکر کردم، این مرد سنگسار شده است، سگش به انبارش می رود. او در این مرحله تصمیمات خوبی نمی گیرد، زیرا او قد بلندی دارد، و سگش را دوست دارد، بنابراین سگ را به بیمارستان می برد. شما یک دامپزشک. بنابراین او می نشیند؛ افسار سگ آنجاست. … سگ را سنگ زده اند پس او گرسنه است. و او یک میان وعده می خواهد."

اگر غیرقابل قبول بودن همه آن نبود، ایده جالبی بود. در مصاحبه با رینگر، یوجین استوروزینسکی، دکتر، دکتر، مدیر کلینیک قلب و عروق در مرکز پزشکی دانشگاه روچستر، گفت: "به هیچ وجه امکان ندارد گربه یا سگ یا هر حیوان دیگری این کار را انجام دهد. تا به حال در یک بیمارستان پیدا شده است."

اما مارک شوان واقعاً دوست داشت ایده های داستانی خود را در تپه One Tree مطرح کند. در آن زمان نویسندگان و بازیگران به او اعتماد کردند. بنابراین، آنها این ایده را پیش بردند و بقیه اش تاریخ است…

توصیه شده: