شروع به کار کردن یک فرنچایز فیلم برای هر استودیو یک کار هرکولی است، اما زمانی که یک فرنچایز خاموش شد و اجرا شد، استودیو اساساً در حال چاپ پول است. MCU، DC، و Star Wars همگی نمونههایی از فرنچایزهای موفقی هستند که در طول سالها توانستهاند به موفقیت دست پیدا کنند، و آنها یک یا دو چیز در مورد ساخت یک فیلم موفق میدانند.
در سال 1990، لاکپشتهای نینجا جهش یافته نوجوان برای اولین بار روی پرده سینما ظاهر شد و موفقیت این فیلم جای خود را به سهگانهای داد که میلیونها دلار درآمد داشت. قهرمانان کتاب های مصور کاملاً در صفحه نمایش بزرگ مناسب بودند و طرفداران کارهایی را که استودیو با این ملک انجام داد را دوست داشتند. با این حال، زنده کردن فیلم کار سختی بود و صدمات زیادی در صحنه فیلمبرداری رخ داد.
بیایید به گذشته نگاه کنیم و ببینیم که اوضاع در Teenage Mutant Ninja Turtles چقدر سخت شده است.
«لاکپشتهای نینجا جهشیافته نوجوان» یک سری فیلم را آغاز کردند
در سال 1990، لاکپشتهای نینجا جهش یافته نوجوان اولین نمایش خود را در سینما انجام داد، و به لطف موفقیت در کمیکها و نمایشهای کوچک، تماشاگران داخلی فیلم کمک کردند تا آن را به رتبههای اصلی در گیشه برسانند. این امر در راه اندازی فرنچایز فیلم در طول دهه 90 بسیار مؤثر بود.
فیلم در طول تولید از انیماترونیک و لباسها استفاده باورنکردنی کرد، و این عناصر پس از اکران در پرده بزرگ به فیلم کمک شایانی کردند. بچهها آن را دوست داشتند، و حتی بزرگترها با تماشای لاکپشتهای نینجا که با هم کار میکنند و سعی میکنند Shredder را از بین ببرند، اوقات خوشی را سپری کردند. صداگذاری در فیلم عالی بود و طرفداران فیلم از تماشای شروع کار تیم بدلکاری خوشحال شدند.
هرچقدر عالی بود که فیلم فرنچایز را راه اندازی کرد، روند زنده کردن فیلم برای دست اندرکاران کار آسانی نبود.
ساخت فیلم آسان نبود
کار روی صحنه فیلمبرداری بسیار دشوار است، اما هنگام زنده کردن این فیلم، شرایط به ویژه سخت بود. البته، نوشتن فیلمنامه در یک خانه جن زده قطعا لحن عجیبی را برای تولید ایجاد می کند.
"می خواهم به شما بگویم - [استیو] به من می خندد - [اما] آن خانه خالی از سکنه بود. در واقع، من قرار بود در مورد آن کلبه فیلمی بنویسم. او یک پله مارپیچ داشت که در آن شما باید شب به رختخواب بروم و یک شب چراغ ها را خاموش می کنم و به طبقه بالا می روم در رختخواب. من خوابم و یک چیزی، صدایی شبیه هر شب دارم، و چشمانم را باز می کنم و می بینم که نور بالا می آید. پلکان مارپیچ و من میرویم، "استیو؟ استیو، تو اینجایی؟" بابی هربک نویسنده گفت هیچ چیز.
آغاز، همه چیز برای بازیگران سخت بود، زیرا CinemaBlend خاطرنشان کرد که "صفحه صدایی با تهویه هوای ضعیف که فیلم روی آن فیلمبرداری شده بود به دمای غیرقابل بخشش در حدود 105 درجه می رسید، که نه تنها ثابت شد که صرفاً ناراحت کننده است. برای بازیگرانی که لباس های طراحی شده توسط تیم خلاق جیم هنسون را بر تن می کنند، اما برای تولید نیز مشکل ساز است."
این باید تلخ بود، و زندگی را برای بازیگرانی که تلاش می کردند بهترین بازی ممکن را ارائه دهند، دشوارتر می کرد. این شامل انبوهی از کارهای اکشن بود که برخی از بازیگران را برانگیخت.
جودیت هوگ، بازیگر نقش آوریل در این فیلم، طرفدار این نبود که اوضاع سر صحنه چقدر خشن بود.
"همه داشتند همه را کتک می زدند. من فکر می کردم که فیلم به این دلیل رنج می برد. این چیزی بود که با تهیه کنندگان صحبت کردم، فکر می کنم آنها فکر می کردند من بیش از حد خواستار هستم و ادامه دادند."
متاسفانه، تیراندازی خشن منجر به صدمه دیدن مردم شد.
مصدوماتی در صحنه صحنه وجود داشت
طبق گفته جودیت هوگ، آنها همه این بدلکاران را داشتند که از هنگ کنگ آمده بودند، که هیچ حمایتی از اتحادیه نداشتند. آنها صدمه می دیدند. به محض اینکه مجروح شدند، آنها را از آنجا به بیرون فرستادند. امنترین مجموعهای نبود که در آن حضور داشت. این کمی ناراحتکننده است.مردم فیلم را میسازند، بهترین کاری را که میتوانند با بودجه انجام میدهند و من فکر میکنم گاهی اوقات تهیهکنندهها بینش را از دست میدهند که انسانهای واقعی درگیر هستند.»
خدمه تمام تلاش خود را برای ایمن نگه داشتن مردم در حین فیلمبرداری انجام می دهند، اما مطمئناً به نظر می رسد که اوضاع در صحنه فیلمبرداری اینجا بد شد. با این وجود، فیلمبرداری توانست به پایان برسد و فیلم به موفقیت بزرگی در پرده بزرگ دست یابد.
پس از سه فیلم لایو اکشن، سه گانه اولیه به پایان رسید. بدون فداکاری هایی که برای ساخت اولین فیلم در آن سال ها پیش انجام شد، هیچ یک از این کارها ممکن نبود. مایه شرمساری است که بسیاری از مردم مجبور شدند فقط برای اینکه جادوی فیلم اتفاق بیفتد، سر صحنه فیلمبرداری دست و پا بزنند.