حقیقت پشت احساسی ترین صحنه «پرنس تازه»

فهرست مطالب:

حقیقت پشت احساسی ترین صحنه «پرنس تازه»
حقیقت پشت احساسی ترین صحنه «پرنس تازه»
Anonim

قبل از "Fresh Prince" هم ویل اسمیت و هم Jazzy Jeff در حال انتشار آلبوم بودند. آلبوم اول خیلی خوب پیش رفت در حالی که آلبوم دوم نه چندان. وقتی «شاهزاده تازه» آمد، این دو مجبور شدند چرخش کنند. یک تصور اشتباه بزرگ این است که سریال درباره ویل اسمیت است، به‌طور شگفت‌انگیزی، اینطور نیست، سریال حول محور تهیه‌کننده بنی مدینا است، «بنی مدینا شاهزاده تازه‌ای بل‌ایر است» اسمیت. پذیرفته. او در واقع از واتس [کالیفرنیا] به بورلی هیلز رفت. همان مفهوم اولیه، فاصله بسیار کوتاه تر."

در نهایت این نقش را پذیرفت و همانطور که می گویند، بقیه ماجرا هم برای نمایش و هم برای حرفه او تاریخ است. با این حال، او در این راه کمک زیادی داشت و بخش بزرگی از آن کمک جیمز اوری با نام مستعار عمو فیل بود.

صحنه در ابتدا یک مبارزه بزرگ بود

چیزی که صحنه را بسیار استرس زاتر کرد این واقعیت بود که همه بازیگران به جیمز اوری و رزومه باورنکردنی او نگاه کردند. بنابراین، در طول صحنه، ویل می خواست احترام اوری را به خود جلب کند.

البته، این صحنه نشان می دهد که پدر بیولوژیکی ویل از او بیرون می رود، در حالی که عمو فیل آنجا بود تا از ویل به عنوان شخصیت پدر دلجویی کند. ویل اعتراف کرد که صحنه شروع بدی داشت وقتی که فوراً یک خط را به هم ریخت، «من خطم را روی صحنه به هم ریختم و آن را در مقابل تماشاگران به هم ریختم، و ذهنم از کار افتاد و می‌گویم: «آهههه! لعنتی!» جیمز می گوید: «هی! همین جا!» اسمیت در حالی که همان کاری را که اوری با او کرد به چشمانش اشاره کرد گفت. و من مانند (حرکات توجه) بودم. او می‌گفت: «از من استفاده کن!» و می‌گوید: «خودت را جمع کن،» و من آن را جمع می‌کنم و نگاه می‌کنم و او می‌گوید: «عمل».

صحنه نمادین به دنبال توصیه اوری چرخش شدیدی پیدا کرد. همه چیز در برداشت زیر به سمت بهتر شدن تغییر کرد.

صحنه زیر اپیزود را ساخت

به دنبال سخنان اوری، اسمیت نمادین ترین و احساسی ترین صحنه در تاریخ نمایش را به نمایش گذاشت، در آخرین بخش، زمانی که این دو در آغوش یکدیگر قرار گرفتند، اوری به اسمیت گفت که چه کار بزرگی انجام داده است، "و با صحنه ای که ما انجام می دهیم، صحنه ای است که در اپیزود به پایان می رسد. و من در پایان صحنه در آغوش او می افتم و او مرا در آغوش می گیرد و او مرا در آغوش می گیرد. و شوت خاموش می شود. اسمیت گفت: او در گوش من زمزمه کرد و گفت: "حالا این کار است."

تلاش زیادی لازم بود، اما همه ما می توانیم موافق باشیم، عشق سخت اوری برای بهتر شدن نتیجه داد. این صحنه ای است که هنوز هم به این روز ارجاع داده می شود و طرفداران سریال فراموش نمی کنند.

توصیه شده: