منشاء واقعی "حرامزاده های بی شکوه" کوئنتین تارانتینو

فهرست مطالب:

منشاء واقعی "حرامزاده های بی شکوه" کوئنتین تارانتینو
منشاء واقعی "حرامزاده های بی شکوه" کوئنتین تارانتینو
Anonim

در حالی که می توان بحث کرد که کوئنتین تارانتینو کارهای "بهم ریخته" را در صحنه فیلمبرداری حرامزاده های بی عفت انجام داده است، همچنین می توان گفت که این فیلم سال 2009 یکی از بهترین فیلم های اوست. این فیلم که داستان‌های متعددی را دنبال می‌کند که در انتهای جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد، کاملاً دیوانه‌کننده است. البته، آزادی های عظیمی در تاریخ می طلبد (کشتن هیتلر که قابل توجه ترین است)، اما این بخشی از سرگرمی است. کل فیلم یک سواری هیجان انگیز با بازی های باورنکردنی است که عمدتا از دوست خوب کوئنتین، کریستوف والتز، و نوعی فانتزی انتقام جویانه برای یهودیان پس از وحشت های غیرقابل توصیفی است که توسط آلمان نازی با آنها روبرو شدند.

فیلم حرفی برای گفتن دارد.تفرقه افکن است. این ظالمانه است. جالبه. ناراحت کننده است. کاملا سرگرم کننده است. جای تعجب نیست که مردم هنوز هم پس از سالها در تلاش برای تشریح آن هستند. پس از آن دوباره، طرفداران کوئنتین تارانتینو می‌خواهند همه چیز را در مورد نحوه نوشتن فیلمنامه‌هایش بدانند.

خب، به لطف مصاحبه ای عالی با الا تیلور در The Village Voice در حین انتشار Inglorious Basterds، ما بینشی در مورد منشأ این اثر هنری به دست آوردیم.

انتقام مرکز ایده او برای فیلم بود

در طول مصاحبه با الا تیلور (که یهودی است)، او از او به خاطر "معرفی کردن" هیتلر در فیلم تشکر کرد. او همچنین به او گفت که نگران به تصویر کشیدن مبارزات مردم یهود در طول جنگ جهانی دوم قبل از دیدن حرامزاده های Inglorious بود. به هر حال، وحشت هولوکاست یکی از بدترین کارهایی است که تا به حال در طول تاریخ انجام شده است. بنابراین، این یک موضوع حساس است … بدیهی است. اما کوئنتین می‌خواست این فانتزی را کشف کند که آن همه خشم را به خاطر اتفاقی که رخ داده از بین می‌برد و برای کسانی که این کار را انجام می‌دادند تلف می‌کند.

در حالی که "شر" باعث "شیطان" نمی شود، آن احساسات خشم و نیاز به انتقام مطمئناً طبیعی است.

"در طول سالها، وقتی ایده انتقام گرفتن یهودیان آمریکایی را مطرح می کردم، آن را به دوستان یهودی مرد خود یادآوری می کردم و آنها می گفتند: "این همان فیلمی است که می خواهم ببینم." کوئنتین در مصاحبه توضیح داد. "حتی من هم هیجان زده می شوم و یهودی نیستم. وقتی عنوان "حرامزاده های بی عیب" اثر انزو کاستلاری را خریدم که خط داستانی خوبی دارد، فکر کردم ممکن است چیزی از خط داستانی او بگیرم، اما هیچ وقت موفق نشد.

این یک بار مینی سریال بود

اگرچه کوئنتین می خواست از فیلمی به همین نام محصول 1978 چیزهای بیشتری بگیرد، اما اینطور نشد. به محض اینکه شروع به نوشتن کرد (بعد از جکی براون)، شکل خودش را گرفت. با این حال، در ابتدا قرار نبود یک فیلم باشد.

"من شروع به نوشتن کردم و نتوانستم دست از کار بکشم؛ داشت به یک رمان یا مینی سریال تبدیل می شد.ایده‌ها مدام به ذهنم می‌رسید، و بیشتر در مورد صفحه بود تا درباره فیلمی که ممکن بود در نهایت بسازم. این اتفاق در مورد Bill Bill نیز افتاد، به همین دلیل در نهایت دو فیلم شد. کل ایده یک مجموعه جعبه دی وی دی بسیار شگفت انگیز است. هیچ نویسنده و کارگردانی هنوز از این قالب استفاده نکرده است، یک فرمت فوق العاده برای یک مولف واقعی."

داستان حتی به فصل تقسیم شده بود، اما کوئنتین فیلم را کنار گذاشت تا بیل را بکش.

"سپس با [فیلمساز] لوک بسون و شریک تهیه‌کننده‌اش به شام رفتم. دارم در مورد این مینی‌سریال به آنها می‌گویم، و تهیه‌کننده هم کاملاً موافق بود. اما لوک می‌گفت: «متاسفم. شما یکی از معدود کارگردانانی هستید که واقعاً مرا وادار به رفتن به سینما می کند و این ایده که ممکن است مجبور باشم پنج سال صبر کنم تا وارد تئاتر شوم و یکی از فیلم های شما را ببینم برای من ناامید کننده است. و هنگامی که این را شنیدم، نمی‌توانستم آن را نشنوم. متوجه شدم که داستان اصلی خیلی بزرگ است. سپس ایده پرداختن به سینمای رایش سوم وجود داشت که گوبلز به عنوان رئیس استودیو فیلمی به نام ملت می‌سازد. پراید، و من از این بابت واقعا هیجان زده شدم."

او به تحقیق متکی نبود… او از تبلیغات الهام گرفت

دقت تاریخی برای فیلمسازان مختلف است… نه برای کوئنتین. به طور خاص، او از تبلیغات جنگ جهانی دوم (مخصوصاً از نظر فیلم‌های آنها) الهام گرفت و این به جنبه اصلی نحوه ساخت داستان و خود طرح تبدیل شد.

"من بسیار تحت تاثیر فیلم های تبلیغاتی هالیوود ساخته شده در طول جنگ جهانی دوم قرار گرفتم. بیشتر آنها توسط کارگردانانی ساخته شده بودند که در هالیوود زندگی می کردند، زیرا نازی ها کشورهای آنها را تسخیر کرده بودند، مانند ژان رنوار با فیلم This Land Is Mine یا فریتز لانگ با این فیلم. من هانت، ژول داسن با اتحاد مجدد در فرانسه، و [آناتول لیتوک] اعترافات یک جاسوس نازی، فیلم‌هایی از این دست.»

در حالی که بیشتر فیلمسازان احتمالاً با استرس زیادی در مورد موضوع دست و پنجه نرم می کردند --- بالاخره جنگ هنوز در زمان ساخت آنها بیداد می کرد -- کوئنتین از سرگرم کننده بودن آنها الهام گرفته بود.

"آنها در طول جنگ ساخته شدند، زمانی که نازی ها هنوز یک تهدید بودند، و این فیلمسازان احتمالاً تجربیات شخصی با نازی ها داشته اند یا تا حد مرگ نگران خانواده های خود در اروپا بودند.با این حال این فیلم ها سرگرم کننده هستند، خنده دار هستند، طنز در آنها وجود دارد. آنها مانند Defiance جدی نیستند. آنها اجازه دارند ماجراجویی های هیجان انگیز داشته باشند."

توصیه شده: