در هر نمایش پیچیده و مرموز مانند Lost، مرگ غم انگیز تا حدودی اجتناب ناپذیر است. برای به یاد آوردن لحظات شادتری که گروه ما در جزیره به اشتراک می گذاشتند، شاید بهتر باشد به جای آن چند عکس دلپذیر از پشت صحنه بازیگران را تماشا کنید. با این حال، برای اینکه واقعاً همه چیزهایی را که جک، کیت، سایر گذراندهاند، دوباره زنده کنیم، باید به عقب برگردیم و لحظات بزرگ را به یاد بیاوریم.
امروز، ما 15 بزرگترین و غم انگیزترین شخصیت ها را از نمایش خارج کرده ایم. ما میخواهیم فریاد ویژهای به دکتر آرتز، نیکی، و پائولو و هر کس دیگری که در این جزیره دیوانه کشته شدند، اما واقعاً به داستان مربوط نبودند، برسانیم.در حالی که حقایق جالب زیادی در مورد بازیگران و زمان فیلمبرداری آنها وجود دارد، وقتی دوربین ها شروع به کار کردند، همه چیز جدی شد…
15 برای دانیل غمگین تر از شارلوت بودیم
شارلوت لوئیس در فصل 4 وارد سریال شد. اگرچه نمیتوانیم بگوییم که او دقیقاً مورد علاقه طرفداران بوده است، اما بسیاری در قلب خود برای دنیل فارادی، مردی که عمیقاً شارلوت را دوست داشت، جای دارند. وقتی شارلوت به دلیل اثرات سفر زیاد در زمان درگذشت، قطعاً قلب ما با دانیل شکست.
14 این فقط یک مسئله زمان برای شانون بود
مرگ شانون بسیار تکان دهنده بود. با این حال، احتمالاً باید میدانستیم که وقتی باران شروع به باریدن کرد، مشکلی پیش آمده است، زیرا معمولاً در آن زمان همه چیز برای گروه ما خراب میشود.در حالی که سید از دست دادن شانون درست زمانی که رابطه آنها شروع شده بود، در واقع غم انگیز بود، اما منطقی بود که داستان شخصیت او به پایان برسد.
13 آنا نباید به مایکل اعتماد می کرد
آنا لوسیا را به خاطر دارید؟ وقتی به میشل رودریگز فکر می کنیم، معمولاً افکار ما مستقیماً به زمان او با فرنچایز Fast & Furious می رود. با این حال، او در واقع بخش عمده ای از Lost در طول فصل های قبلی بود. او توسط مایکل در دریچه به ضرب گلوله کشته شد و اگرچه غم انگیز بود، اما مطمئناً غم انگیزترین خروجی آن قسمت نبود.
12 ما همچنان لاک را برای این یکی سرزنش می کنیم
ایان سامرهالدر در مصاحبه ای با لری کینگ فاش کرد که او در واقع اولین بازیگر بود، اگرچه او اولین کسی بود که مرد.به خاطر سپردن خروج او نباید خیلی سخت باشد. بون و لاک با هواپیما روبرو شدند که در آن زمان در چند درخت گیر کرده بودند و لاک پیر خوب او را متقاعد کرد که از داخل آن بالا برود. خوب، چیز خراب شد و بقیه را می دانید…
11 دنیل توسط مادرش به ضرب گلوله کشته شد
اگرچه دنیل فارادی یک شخصیت اصلی از فصل 1 نبود، اما به راحتی میتوان به او علاقه داشت. او ناراحت بود، اما چنین شخصیت عالی. واقعاً دلخراش بود که می دیدم او توسط مادرش به ضرب گلوله کشته می شود (البته که متوجه نمی شد او پسرش است)، اما باز هم، این نوع از چیزها ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که شما مرتباً در زمان سفر می کنید.
10 ما همیشه عاشق روسو بودیم
بسیار خوب، پس متوجه شدیم که او به نوعی زن جنگلی دیوانه ای بود که سعی کرد بچه کلر را بدزدد، اما آیا واقعاً می توانیم او را سرزنش کنیم؟ وضعیت دانیل روسو بسیار بدتر از بازماندگان سانحه هواپیما بود و درست زمانی که اوضاع برای او تغییر کرد، مثل اینکه بالاخره پس از 16 سال با دخترش وصل شد، او مورد اصابت گلوله قرار گرفت.فوق العاده غمگین!
9 فقیر، بیچاره الکس
چطور بن تونست دختر خودش رو اینطوری کنه؟! مرگ الکس غیرضروری بود، زیرا به بن این فرصت داده شد که خود را تسلیم کند تا او را نجات دهد. بعد از اینکه او را از مادرش در دوران کودکی دزدید و او را مثل خودش بزرگ کرد، کمترین کاری که او می توانست انجام دهد این بود که در زمانی که او بیشتر به آن نیاز داشت مانند پدرش رفتار کند.
8 لیبی با آنا لوسیا درگذشت، اما مرگ او بسیار غم انگیزتر بود
لیبی و هرلی به تازگی یکدیگر را پیدا کرده بودند و ما واقعاً آنها را ارسال می کردیم! اگر لیبی فقط 10 دقیقه بعد وارد دریچه می شد، اصلاً به او شلیک نمی شد. درست بعد از اینکه مایکل ماشه را فشار داد، می توان گفت که این چیزی نبود که او برای انجامش برنامه ریزی کرده بود. در حالی که او و آنا لوسیا با هم از بین رفتند، لیبی تراژدی واقعی این قسمت بود.
7 آقای اکو میتوانست بیشتر از این در این اطراف باشد
از بین تمام بازماندگانی که از نیمه عقب هواپیما آمده بودند، بدون شک آقای اکو بهترین بود (البته بدون احتساب برنارد). شخصیت او حضور بسیار خوبی داشت و داستانهای پسزمینهاش بسیار جالبتر از بقیه بود. او در واقع خیلی خوب بود، نویسنده می خواست او را نگه دارد، اما بازیگر اکو می خواست قراردادش را تمام کند تا بتواند به خانه بازگردد.
6 ما واقعاً لاک واقعی را پس از خروج او از دست دادیم
در فصل های اولیه، جان لاک به راحتی یکی از بهترین شخصیت ها بود. با این حال، تا زمان مرگ او، بیشتر از مزخرفات او خسته شده بودند. همانطور که گفته شد، زمانی که او به عنوان مرد سیاهپوش در حال قدم زدن بود، ما واقعاً دلتنگ لاک اصلی خود شدیم.نمی توان انکار کرد که این مرد زندگی سختی داشت و بیرون رفتن به دست بن لینوس منصفانه نبود.
5 سرانجام، مقداری آرامش برای جک
زمان جک بالاخره به فینال سریال رسید. ما قبلاً همه را از دست داده بودیم و بیایید صادق باشیم، جک بیش از وظیفه خود برای حفظ امنیت همه در طول فصول سال انجام داده بود، بنابراین فکر می کنیم خروج او، تنها با وینسنت در جنگل، در واقع کاملاً مناسب بود (هر چند هنوز غم انگیز است.). با هم زندگی کنید، تنها بمیرید!
4 ما در مورد زامبی سید بزرگ نبودیم
مرگ سید یکی از پیچیدهترها بود. او در سال 1977 مورد اصابت گلوله قرار گرفت، به سال 2007 بازگشت، درگذشت، سپس توسط مرد سیاهپوش زنده شد. با این حال، سید زنده شده همان مردی نبود که ما آن را می شناختیم و دوستش می داشتیم.به همان اندازه که برای او غم انگیز بود که جان (دوم) خود را برای نجات دوستانش در زیردریایی داد، ما مرگ اولیه او را خروج واقعی او حساب می کنیم.
3 چارلی مثل یک قهرمان بیرون رفت
از دست دادن چارلی بیرحمانه بود، اما ما به لطف دیدگاههای دزموند مدتها شاهد آمدن آن بودیم. خروج او یکی از قهرمانان واقعی بود، زیرا توانست پیام "قایق نه پنی" را درست قبل از غرق شدن بفرستد. هر چند قهرمانانه یا نه، چارلی یکی از بهترین ها بود، بنابراین تماشای رفتن او به هر حال سخت بود. درایو شفت برای همیشه!
2 آنها ما را وادار کردند تا دو بار ژولیت را تماشا کنیم
یک گذر غم انگیز کافی نبود؟! در پایان فصل 5، ژولیت از دریچه افتاد و بمب را منفجر کرد و همه ما را به این باور رساند که او برای همیشه رفته است.در حالی که بیشتر آنها برای این خروج اشک ریختند، یک بار اولین فصل ششم، او آنجا بود. آنها به معنای واقعی کلمه او را برگرداندند تا ما را وادار کنند که او را دوباره تماشا کنیم، این بار در آغوش سایر. اوه!
1 غم انگیزترین شخصیت در تاریخ تلویزیون
دیگر درباره Lost صحبت نمی کنیم. نحوه بیرون رفتن جین و سان، غم انگیزترین خروج شخصیت ها در تمام تاریخ تلویزیون را نشان می دهد. آنها سرانجام پس از سال ها دوری دوباره به هم پیوستند، اما وقتی سان در زیردریایی در حال غرق شدن گیر کرد، جین دیگر نتوانست کنارش را ترک کند. آنها دست در دست یکدیگر غرق می شوند و ما هنوز در مورد آن تا به امروز گریه می کنیم.