آناتومی گری: 15 چیز گیج کننده درباره دوستی مردیت و کریستینا

فهرست مطالب:

آناتومی گری: 15 چیز گیج کننده درباره دوستی مردیت و کریستینا
آناتومی گری: 15 چیز گیج کننده درباره دوستی مردیت و کریستینا
Anonim

چیزهای زیادی در مورد Dr. مردیث گری و کریستینا یانگ. برای ده فصل، رابطه مردیت و کریستینا در آناتومی گری به اندازه هر درگیری عاشقانه محوری بود. هر دو زن با حرفه خود و مردانی که قرار ملاقات می گذارند روابط پیچیده ای دارند. این زوج از سال اول کارآموزی تا کار به عنوان شرکت کننده تا مالکیت مشترک بیمارستان، نیروی محرکه ای در پشت رویدادهای سریال هستند.

در حالی که Twisted Sisters یکی از قوی ترین پیوندها در تاریخ تلویزیون را دارند، موارد متعددی وجود دارد که مردیث و کریستینا خودخواه هستند و یکدیگر را ناامید می کنند. این دو در رقابت مستقیم شروع می کنند و بر این اساس با هم پیوند می خورند.علیرغم حمایت خالصانه آنها از یکدیگر، موارد زیادی وجود دارد که دوستی مردیث و کریستینا بی معنی است!

15 کریستینا و مردیث وقتی تصمیم گرفت که شخص یکدیگر هستند با هم دوست نبودند

مردیث و کریستینا پس از یک روز طولانی در بیمارستان در بار جو آن طرف خیابان می نوشند
مردیث و کریستینا پس از یک روز طولانی در بیمارستان در بار جو آن طرف خیابان می نوشند

در قسمت آزمایشی، مردیث و کریستینا یکدیگر را به عنوان "کسی که باید شکست بخورد" علامت گذاری می کنند. زن‌های خونگرم و حساس هم نیستند، اما می‌دانند چگونه از مشکلات سخت عبور کنند. کریستینا وقتی مردیث را به عنوان تماس اضطراری خود فهرست می کند، این جملات بدنام را بیان می کند، "شما شخص من هستید"، و دوستی آنها را به عنوان یک واقعیت و نه یک انتخاب خلاصه می کند.

14

مردیت و الکس از آتش در خانه کودکی اش لذت می برند
مردیت و الکس از آتش در خانه کودکی اش لذت می برند

مردیث به اصرار ریچارد در محاکمه آلزایمر دستکاری می کند و الکس به رئیس جراحی، اوون هانت، فاش می کند. اگرچه مردیت جراح اطفال آینده را می بخشد، کریستینا خشم خود را نسبت به الکس به سطح جدیدی می برد. بی‌تفاوتی او نسبت به کاروف هرگز از بین نمی‌رود، و مردیث کاری برای منصرف کردن سگ نگهبانش انجام نمی‌دهد.

13 کریستینا از مردیت به دلیل انتخاب مادر و جراح شدن شرمنده شد

مردیت با کریستینا روبرو می شود که به او پیشنهاد می کند نمی تواند مادر و جراح خوبی باشد
مردیت با کریستینا روبرو می شود که به او پیشنهاد می کند نمی تواند مادر و جراح خوبی باشد

یکی از بزرگترین دعواهای جدایی ناپذیر دکتر یانگ و دکتر گری در فصل دهم است که کریستینا به مردیث می گوید که او به دلیل ارادتش به شوهر و فرزندانش، پزشک کمتری است. انتقاد سرد است و نه آنگونه که یک دوست چیز مهمی را به شما می گوید. او این را فقط یک بار نمی گوید.

12 چگونه پس از نقل مکان کریستینا به مینه‌سوتا، ماه‌ها را بدون صحبت می‌گذرانند؟

کریستینا یانگ کمک هزینه تحصیلی خود را در مینه سوتا آغاز می کند
کریستینا یانگ کمک هزینه تحصیلی خود را در مینه سوتا آغاز می کند

کریستینا در بورلی هیلز، آب و هوای واقعی مخالف مینه سوتا، ثروتمند شد. او از آب و هوای سیاتل شکایت دارد. به نظر می‌رسد که انتخاب انتقال به کلینیک مایو از سیاتل گریس ناشی از نارضایتی است، که توضیح می‌دهد که چرا مردیث و کریستینا در فصل نهم بدون صحبت طولانی می‌مانند.

11 کریستینا سکوت کرد و بعد از سقوط هواپیما با مردیث صحبت نکرد

مردیث و کریستینا در میان بازماندگان سقوط هواپیما
مردیث و کریستینا در میان بازماندگان سقوط هواپیما

مردیث و کریستینا به شیوه ای خاص با یکدیگر رابطه دارند، اما سقوط هواپیما پیوند آنها را در فصل هشتم آزمایش می کند. هر کدام به طور متفاوتی این حادثه فاجعه بار را پردازش کردند، اما کریستینا هرگز به طور کامل بهبود نیافت. او سعی کرد در حالت روان پریشی واکنشی به سر کار بازگردد و فقط اوون می توانست به او کمک کند.

10 چرا مردیث فرزندانش را به نام مادری که از او رنجیده است و دکتر بیلی از کریستینا نامگذاری می کند؟

مردیت در زمان نیاز از کریستینا حمایت می کند
مردیت در زمان نیاز از کریستینا حمایت می کند

عجیب به نظر می رسد وقتی به فرزندان خود یک نام احساساتی می دهید تا به بهترین دوست خود احترام نگذارید. بینندگان متوجه می‌شوند که مردیث نام پسرش را به نام دکتر میراندا بیلی می‌گذارد، کسی که با ترس شدید از ORها تلاش کرد تا پسر مردیت را به دنیا آورد و خونریزی داخلی را ترمیم کند. مردیت نام کوچکترین دخترش را الیس می‌گذارد تا به مادرش و رابطه پرتنش آنها احترام بگذارد.

9 کریستینا درخواست اولیه مردیت برای حضور در اتاق هنگام زایمان را رد کرد

مردیث در آغوش گرفتن نوزاد او و درک پس از زایمان
مردیث در آغوش گرفتن نوزاد او و درک پس از زایمان

کریستینا وقتی مردیث از او می‌خواهد در چیزی خاص شریک شود، نه می‌گوید، زیرا «همه روی میز زایمان مدفوع می‌کنند.موضوع بچه‌ها باعث ایجاد تنش بین او و اوون می‌شود، که احتمالاً به پاسخ او کمک کرده است.

8 هیچکدام به طور کامل مردان را تأیید نمی کنند، قرار دیگر یا ازدواج می کنند

کریستینا قبل از اینکه او را در محراب بگذارد، به برک نگاه می کند
کریستینا قبل از اینکه او را در محراب بگذارد، به برک نگاه می کند

به عنوان کارآموز، کریستینا و مردیث قرار ملاقات می گذارند. دکتر پرستون برک کریستینا را در محراب ترک می کند. مردیت و درک یک رابطه دراماتیک تا ازدواج نهایی خود پس از آن دارند. مردیت هرگز از اپیزود PTSD اوون که کریستینا را خفه می کند، عبور نمی کند. آخرین سخنان کریستینا به مردیث، درک را اخراج می کند و به او یادآوری می کند که او خورشید است.

7 چگونه کریستینا و مردیت از اشتباهات یکدیگر درس نمی گیرند؟

مردیث و کریستینا از همان قسمت اول که باعث درگیری آنها شد، یک بیمار را درمان می کنند
مردیث و کریستینا از همان قسمت اول که باعث درگیری آنها شد، یک بیمار را درمان می کنند

در اوایل سریال، پرستون برک پس از شلیک گلوله دچار لرزش در دستش می شود، که منجر به انجام عملیات های بیشتر از سالش توسط کریستینا می شود و در نهایت مجبور می شود حقیقت را برای رئیس وبر فاش کند. هنگامی که درک در حال بهبودی از یک مصدومیت است، او را مجبور می‌کند تا قبل از اینکه آماده شود عمل کند.

6 مردیث و کریستینا زندگی های متفاوتی داشتند. جای تعجب است که آنها اصلاً با هم دوست هستند

مردیت پس از تشخیص آلزایمر با مادرش در مرکز مراقبت ملاقات می کند
مردیت پس از تشخیص آلزایمر با مادرش در مرکز مراقبت ملاقات می کند

کریستینا حضور مردیث در برنامه را به خویشاوند گرایی می داند. او می‌خواهد بعد از یک تصادف رانندگی که پدرش را در 9 سالگی کشته بود، جراح شود. احساس کرد قلبش از تپش ایستاد. فرض او مبنی بر خویشاوندی رابطه پیچیده مردیث با مادرش را رد می کند، او سعی کرد خود را در مقابل دختر پنج ساله اش بکشد و آشکارا تا زمان مرگ مردیت به او بی احترامی می کند.

5 کریستینا مردیت را به خاطر خرید بیمارستان و ناتوانی آنها در برنده شدن جایزه هارپر اوری سرزنش می کند

کریستینا بیمارستان گری اسلون مموریال را ترک می کند تا در یک مرکز در سوئیس کار کند
کریستینا بیمارستان گری اسلون مموریال را ترک می کند تا در یک مرکز در سوئیس کار کند

شش بازمانده سانحه هواپیما از بیمارستان شکایت می کنند تا مطمئن شوند هیچ کس کاری را که انجام داده اند تجربه نکند. برای نجات بیمارستان از ورشکستگی، پزشکان با بنیاد هارپر اوری (اکنون کاترین فاکس) سرمایه گذاری می کنند تا بیمارستان تغییر نام یافته را خریداری کنند. آنها متوجه می شوند که این امر تیم جراحی را از بردن جوایز هارپر اوری محروم می کند، که کریستینا را وادار می کند تا Grey+Sloan Memorial و Meredith را ترک کند.

4 مردیث کریستینا را با مادرش مقایسه می کند، کسی که با او رابطه دشواری دارد

کریستینا در حالی که یک بیمار را آماده می کند، پرستارها را سفارش می دهد
کریستینا در حالی که یک بیمار را آماده می کند، پرستارها را سفارش می دهد

وقتی خواهران پیچ خورده خاطرات الیس را از روزهای زندگی اش در سیاتل گریس می خواندند، مردیت به شباهت انگیزه و خلق و خوی کریستینا به مادرش اشاره می کند.این زمانی است که او شروع به دوست داشتن مادرش می کند. اگرچه از بسیاری جهات به عنوان یک تعریف و تمجید در نظر گرفته شده است، اما واضح است که کریستینا دارای بسیاری از ویژگی های کمتر مطلوب الیس است.

3 مردیث با کارآموزان سرکش خود از کریستینا دفاع نمی کند

مردیث و کریستینا ایستاده اند و نگاهی ناپسند دارند
مردیث و کریستینا ایستاده اند و نگاهی ناپسند دارند

دوست مردیث از دوران مشروب خوردن او در اروپا، سدی، به سیاتل گریس می آید و اکوسیستم بیمارستان را مختل می کند. او گروهی از کارآموزان سرکش را رهبری می کند که روی یکدیگر آزمایش می کنند و اقدامات پزشکی را انجام می دهند. وقتی دکتر وبر متوجه می شود، کریستینا را سرزنش می کند و مردیت نه تنها از او دفاع نمی کند، بلکه به کریستینا توهین می کند.

2 تعداد تجربیات نزدیک به مرگ که آنها به اشتراک می گذارند

مردیت و کریستینا مربی امدادگر هستند که بمب را در حفره سینه مرد نگه می دارد
مردیت و کریستینا مربی امدادگر هستند که بمب را در حفره سینه مرد نگه می دارد

بمب در یک حفره بدن. تیراندازی دسته جمعی در بیمارستان یک سقوط هواپیما. مردیث و کریستینا بارها با مرگ روبرو شده اند، یک بار به طور همزمان عملیات نجات زندگی بر روی شوهران یکدیگر انجام داده اند. دعواهای دیگر بعد از اینکه تقریباً بارها با هم می میرند، بی اهمیت به نظر می رسند.

1 چرا کریستینا از تلاش مردیث برای تغییر خود برای درک جلوگیری نکرد؟

مردیت برای اولین بار برای ملاقات با مادر درک آماده می شود
مردیت برای اولین بار برای ملاقات با مادر درک آماده می شود

مردیث وحشت می کند زیرا می گوید که با پدر و مادرش بسیار بد است و مادرش را به عنوان مثال ذکر می کند. کریستینا ممکن است به مردیت بگوید "که او خورشید است"، اما وقتی نوبت به ملاقات مادر درک برای اولین بار رسید، اسکرانچی صورتی روشن و مضحک مردیت را دور دم اسبی بلندش بیرون نیاورد. دوستان دوستان را تشویق می کنند که خودشان باشند!

توصیه شده: