Friends بدون شک یکی از نمادین ترین کمدی های تمام دوران است. آنقدر نمادین که نتفلیکس 100 میلیون دلار پرداخت کرد تا سریال را برای یک سال دیگر در سرویس استریم نگه دارد. معامله ای که احتمالاً ارزشش را داشت، زیرا مشترکین را جذب کرد و به معرفی نسل جدید به این گروه دوست نمادین کمک کرد.
از بین همه شخصیت های Friends، ریچل گرین بدون شک شاهزاده خانم گروه است. او تا حدی به لطف جنیفر آنیستون و بخش لباس در برنامه به محبوبیت طرفداران و نماد سبک تبدیل شد. راشل چیزی بیش از یک دختر شیک پوش است، او خنده دار، طعنه آمیز است و اغلب خود را در موقعیت های بسیار سختی می بیند.
10 The Pilot (فصل 1، قسمت 1)
نمی توان انکار کرد که راشل گرین ستاره "خلبان" دوستان است که در سپتامبر 1994 پخش شد. به هر حال، او مطمئناً وقتی با لباس عروسی تازه وارد سنترال پرک شد، نظرش را جلب کرد. از فرار از محراب هنوز هم یکی از بهترین شخصیتهای ورودی تلویزیون است.
علیرغم اینکه برای مدتی صحبت نمی کرد، ریچل توسط بهترین دوست سابق دوران کودکی خود مونیکا جذب می شود. اما به نظر میرسد پیدا کردن مکانی برای ماندن تنها نکتهای از مشکلات راشل است که متوجه میشود پدرش او را قطع کرده است.
9 The One Where Rachel Finds (فصل 1، قسمت 24)
ریچل فصل اول Friends را آغاز کرد و بنابراین به جاست که او فصل اول سریال را نیز تعطیل کرد. در «کسی که راشل متوجه میشود»، ریچل سرانجام متوجه میشود که راس از دوران دبیرستان بهطور ناامیدکنندهای عاشق او بوده است.
با درک اینکه ممکن است نسبت به راس احساساتی داشته باشد، به سمت فرودگاه می رود تا در هنگام بازگشت او از یک سفر کاری به استقبال او برود. با این حال، وقتی راس با دوست دختر جدیدی از هواپیما خارج می شود، ژست بزرگ رمانتیک نمادین او اشتباه می کند.
8 The One Where One's Ready (فصل 3، قسمت 2)
"The One Where No One's Ready" مسلماً بهترین قسمت فصل 3 است و مطمئناً قسمتی است که برای هر یک از شش بازیگر به یاد ماندنی است.
در حالی که راس سعی می کند همه را از در خارج کند تا به رویدادی که موزه او میزبانی آن است بروند، با موانعی روبرو می شود زیرا هیچ کس آماده نیست. به نظر می رسد راشل پیشتاز این اتهامات باشد که به نظر نمی رسد بفهمد چه چیزی بپوشد. هنگامی که راس او را سرزنش می کند، ریچل یک شلوار عرق گیر در می آورد و به طور کلی از رفتن به مراسم خودداری می کند.
7 The One With New Dress Rachel (فصل 4، قسمت 18)
راشل با دوست داشتن مردانی که به نظرش جذاب میآید غریبه نیست، اما این مانع از آن نمیشود که در «کسی با لباس جدید راشل» کمی از عنصر خود دور باشد. شاید به این دلیل است که مردی که او میخواهد او را جذب کند یکی از مشتریان او به عنوان بلومینگدیل است.
پس از چند تلاش ناموفق، راشل و جاشوا بالاخره موفق شدند و قصد دارند اولین شب خود را با هم بگذرانند. برای جشن گرفتن راشل یک قرار عاشقانه را برنامه ریزی می کند که شامل یک ست لباس زیر جدید است. وقتی همه چیز خراب میشود، راشل سعی میکند با دراز کشیدن روی کاناپهاش در ست لباس زیر زنانه جدیدش، جاشوا را جبران کند تا والدینش با او راه بروند.
6 The One With Joey's Big Break (فصل 5، قسمت 22)
"The One With Joey's Big Break" ممکن است عمدتاً حول محور جوی بچرخد، از این رو عنوان، اما این ریچل است که بیشتر خنده های این قسمت را فراهم می کند.
وقتی راشل با شکایت از درد چشمش از خواب بیدار می شود، مونیکا به او توصیه می کند که به چشم پزشک مراجعه کند. در ابتدا، راشل امتناع میکند زیرا از داشتن چیزهایی در چشم یا نزدیک چشمش متنفر است، اما در نهایت تسلیم میشود. سفر به چشم پزشک خندهدار است زیرا راشل مدام از دکتر دور میشود. و همه چیز فقط زمانی تشدید می شود که زمان آن برسد که راشل قطره چشمی را در چشمانش بگذارد.
5 The One Where Ross Got High (فصل 6، قسمت 9)
همه میدانند که مونیکا آشپز گروه این دوست است، بنابراین وقتی ریچل پیشنهاد میدهد که دسر را برای جشن شکرگزاری دوستش بگیرد، فاجعهای رخ خواهد داد. و مطمئناً ضربه می زند.
راشل تصمیم می گیرد تا یک غذای سنتی انگلیسی را از یک کتاب دستور پخت درست کند. تنها مشکل این است که دستور پخت ترایل به صفحه دیگری چسبیده است و راشل به جای ایجاد یک دسر شیرین، یک غذای جالب را با ترکیب یک ریزه کاری انگلیسی با یک پای چوپان ایجاد می کند.راشل به خلاقیت خود بسیار افتخار می کند و بنابراین دوستانش باید راه هایی برای خلاص شدن از شر "دسر" بدون آسیب رساندن به احساسات او بیابند.
4 The One With The Apothecary Table (فصل 6، قسمت 11)
بعد از اینکه چندلر با مونیکا نقل مکان کرد، ریچل برای مدت کوتاهی با فیبی نقل مکان کرد. اگرچه راشل و فیبی ممکن است دوستان خوبی باشند، اما از همان ابتدا مشخص می شود که آنها هم اتاقی خوبی نیستند.
یکی از اولین بحث های آنها از تلاش راشل برای تغییر دکوراسیون آپارتمان فیبی برای مطابقت با سلیقه او ناشی می شود. ریچل یک میز داروخانه از Pottery Barn می خرد که وقتی مونیکا به او اطلاع می دهد که فیبی از هر چیزی که تولید انبوه باشد متنفر است، به سرعت متوجه می شود که اشتباه بوده است. برای حفظ میز، ریچل به فیبی دروغ می گوید و داستان مفصلی درباره اینکه میز از کجا آمده است می سازد.
3 The One With All The Cheesecakes (فصل 7، قسمت 11)
در طول سالها، ریچل و چندلر لحظات زیادی را با هم به اشتراک نمی گذارند، اما این فقط لحظاتی را که با هم سپری می کنند خاص تر می کند. و "The One With All The Cheesecakes" یکی از آن لحظات خاص است.
در اپیزود، به طور تصادفی یک چیزکیک به جای آپارتمان همسایه به آپارتمان مونیکا تحویل داده می شود. چندلر بلافاصله شروع به خوردن آن می کند و ادعا می کند که این بهترین چیزکیکی است که تا به حال خورده است و ریچل را ترغیب می کند تا آن را امتحان کند. آن دو چیزکیک را می بلعند و بعد احساس گناه می کنند. خوشبختانه، به آنها این فرصت داده می شود که پس از چند روز پس از تحویل کیک پنیر، خود را بازخرید کنند. در حالی که آن دو در ابتدا آن را در آپارتمان مناسب رها می کنند، بعداً آن را می دزدند.
2 The One Where They All They Turn Siever (فصل 7، قسمت 14)
سی سالگی نقطه عطفی تلخ و شیرین است که فصل هفتم اپیزود «The One Where They All Turn Thirn Thirn» کاملاً به آن دست می یابد. در حالی که این قسمت به مخاطبان نشان میدهد که هر یک از شش دوست تولد سی سالگی خود را چگونه گذراندهاند، این تجربه راشل است که اپیزود را میدزدد.
در اپیزود، ریچل از سی سالگی اش خوشحال است و سعی می کند بیشتر روز را در اتاقش پنهان کند. در نهایت، دوستان او را از اتاق بیرون می کنند و او را با عشق دوش می دهند. با این حال، زمانی که دوست پسر بسیار جوانتر او استرس خود را در مورد پیری ابراز می کند، مهمانی تغییر می کند. لحظه نمادین این اپیزود بعداً اتفاق میافتد، زمانی که ریچل تمام برنامه زندگی خود را برای ازدواج و داشتن 3 نوزاد در سن 35 سالگی بیان میکند و متوجه میشود که برای تحقق آن باید قبلاً "یکی" را ملاقات کرده باشد.
1 The One Where Rachel Has A Baby (فصل 8، قسمت 23 و 24)
"The One Where Rachel Baby" اولین قسمت تولدی است که سریال انجام داده است، اما مطمئناً این قسمتی است که به نمادین ترین قسمت تبدیل شده است. راس بعد از اینکه بالاخره شروع به زایمان کرد، راشل را با عجله به بیمارستان می برد، جایی که همه چیز بلافاصله شروع به سراشیبی می کند.
نه تنها راشل با یک زایمان طولانی و دردناک دست و پنجه نرم می کند، بلکه باید اتاق خود را با رژه مداوم زنانی که به نظر می رسد همه بهتر از او زایمان می کنند، تقسیم کند. سپس در قسمت دوم، راشل بالاخره بچه دار می شود اما نمی داند اسمش را چه بگذارد. علاوه بر این، ریچل به طور تصادفی به جای راس به جوی پیشنهاد میشود که زندگی او را پیچیدهتر میکند.