حقیقت درباره کودکی نیکی میناژ

فهرست مطالب:

حقیقت درباره کودکی نیکی میناژ
حقیقت درباره کودکی نیکی میناژ
Anonim

نیکی میناژ یکی از موفق ترین رپرهای زن تمام دوران است. از زمانی که موفقیت تجاری خود را در سال 2010 به دست آورد، حرفه او با تک آهنگ های بی پایان، آلبوم های پرفروش و تورهای فروش رفته به اوج خود ادامه داد. اما قبل از اینکه میناژ تبدیل به یک اسطوره رپ شود، با دوران کودکی پرتلاطمی دست و پنجه نرم کرد.

در خانواده‌ای به دنیا آمد که پول زیادی نداشت، وقتی در کوئینز، شهر نیویورک بزرگ شد، با موانع زیادی روبرو شد. تجربیات زیادی وجود داشت که او را به چالش کشید و رسیدن به رویاهایش برای سرگرم شدن را برایش سخت‌تر کرد، اما در نهایت او را به فردی قوی تبدیل کرد که امروز است. از مسائل مالی گرفته تا مسائل شخصی، به نظر نمی رسید که مشکلات برای رپر باربی تینگز، حتی زمانی که به یک نوجوان بزرگ شده بود، پایان نیابد.به خواندن ادامه دهید تا حقیقت دوران کودکی نیکی میناژ و رابطه پیچیده‌ای که او با پدر مرحومش داشت.

زندگی اولیه در ترینیداد و توباگو

خیلی قبل از اینکه معروف شود، نیکی میناژ در سنت جیمز، بندر اسپانیا، ترینیداد و توباگو با نام اونیکا تانیا مارج به دنیا آمد. وقتی او هنوز بچه بود، والدینش او را در آنجا گذاشتند تا با مادربزرگش زندگی کند، در حالی که آنها به ایالات متحده رفتند تا برای خودشان زندگی درست کنند.

«بسیاری از مواقع، وقتی شما از جزایر هستید، والدینتان را ترک می کنند و سپس به دنبال شما می فرستند، زیرا وقتی خودشان را تثبیت کرده اند، راحت تر است. این خواننده رپ در مستند خود نیکی میناژ: زمان من اکنون به یاد می آورد. «فکر می‌کردم چند روزی باشد، دو سال بدون مادرم شد.»

سرانجام، والدینش او را برای زندگی در کوئینز آوردند. اما در حالی که میناژ زندگی پر از فرصت های بیشتری را در آمریکا تصور می کرد، از کشف موارد بیشتر ناامید شد.میناژ (از طریق نیکی سوئیفت) توضیح داد: «به یاد دارم که اثاثیه را زمین نگذاشته بودند. «مثلاً روی هم انباشته شده بودند و من دلیل آن را نفهمیدم، زیرا فکر می کردم شبیه یک قلعه بزرگ."

زندگی در ترس از پدر

هنگامی که میناژ بزرگ شد، او و مادرش در ترس از پدرش زندگی می کردند. در مصاحبه ای با نایت لاین، این خواننده رپ فاش کرد که برای جان مادرش می ترسید زیرا پدرش بدرفتار بود و با مواد مخدر و الکل مشکل داشت. او اعتراف کرد که پدرش وسایل خانه خانواده را در ازای پول فروخت تا مواد مخدر بخرد، مادرش را تهدید به کشتن کرد و حتی یک بار در حالی که مادر میناژ هنوز داخل خانه بود خانه آنها را به آتش کشید.

بعضی از اعضای خانواده میناژ از آن زمان برای رد ادعاهای خواننده رپ اظهار داشتند که داستان های او اغراق آمیز است. اما پدرش که از آن زمان درگذشت، اعتراف کرد که در زمانی که میناژ در خانه اش زندگی می کرد، طغیان های عصبانی داشته است. میناژ و پدرش قبل از اینکه از دنیا برود، با هم رابطه خوبی داشتند.یکی از شادترین بخش های داستان غم انگیز زندگی او این است که او و پدرش دوباره در مکان خوبی قرار گرفتند.

دعا برای ثروت

وقتی میناژ در کوئینز بزرگ می شد، برای پول بیشتر دعا می کرد. در مصاحبه ای با رولینگ استون، او اعتراف کرد که انگیزه ای که در پشت خواستن پول بیشتر داشت، رهایی مادرش از ظلم و ستم پدرش بود.

وقتی برای اولین بار به آمریکا آمدم، به اتاقم می رفتم و پای تختم زانو می زدم و دعا می کردم که خدا مرا ثروتمند کند تا بتوانم از مادرم مراقبت کنم. زیرا همیشه احساس می کردم. مثل اینکه اگر من از مادرم مراقبت می کردم، مادرم مجبور نمی شد پیش پدرم بماند و او در آن زمان بود که برای ما درد ایجاد می کرد. احساس می‌کردم ثروتمند بودن همه چیز را درمان می‌کند، و این همیشه چیزی بود که مرا به حرکت درآورد.»

باردار شدن در نوجوانی

میناژ با بزرگ شدن با مشکلات بیشتری روبرو شد، زمانی که هنوز نوجوان بود باردار شد - یکی از غم انگیزترین قسمت های داستان زندگی او.رپر «آناکوندا» از آن زمان در مورد این تجربه صحبت کرد و فاش کرد که سقط جنین کرده است زیرا در آن زمان آمادگی مادر شدن را نداشت.

در آهنگ "همه چیزها برو" از آلبومش The Pinkprint، میناژ درباره این تجربه رپ می زند: "فرزند من با هارون، هر دقیقه 16 ساله می شد."

هنگام تعقیب رویاهایش پایین می آید

مبارزه‌ها ادامه یافت زیرا میناژ به بزرگسالی رسید و رویاهای خود را برای حرفه در صنعت سرگرمی دنبال کرد. او از آن دوران زندگی‌اش می‌گوید که درها به صورتش کوبیده شده و امیدش را از دست می‌دهد که روزی آن‌طور که می‌خواهد بسازد. فهرست گزارش می دهد که در یک مقطع، میناژ در این مدت آنقدر احساس ضعف کرد که به فکر خودکشی افتاد.

خوشبختانه، زمانی که Fendi مدیرعامل Dirty Money صفحه Myspace او را پیدا کرد و با او قرارداد امضا کرد، ثروت او تغییر کرد. میناژ اولین تک آهنگ خود را به نام «حمله عظیم» در سال 2010 منتشر کرد و تنها چند ماه بعد اولین جایزه BET خود را برای بهترین هیپ هاپ زن دریافت کرد.

رشد از درد او

شکی نیست که نیکی میناژ در زندگی خود با مبارزات بی پایانی روبرو بوده است. اما اکنون که به آنها نگاه می‌کنیم، از رها شدن او در ترینیداد و توباگو گرفته تا مسائل پدرش با مواد مخدر و الکل تا بارداری نوجوانی‌اش تا مشکلاتی که در حین دنبال کردن رویاهایش با آن مواجه شد، آن تجربیات منفی رپر را به زنی تبدیل کرد که اکنون هست.

کارول ماراج، مادر نیکی، در مصاحبه ای با The Sun گفت که میناژ در حال حاضر به مردان مسلط و وسواسی بسیار آگاه است و گذراندن تجربیات زندگی خود به او کمک کرد تا به شخص واقعاً خشن امروزی تبدیل شود.

توصیه شده: