"یادم می آید که خودم را در حمام حبس کردم و گریه کردم زیرا فکر می کردم آنها می میرند."
حالا شبیه جیم کری خوشبین نیست که همه می شناسیم و دوستش داریم. در حقیقت، در پشت صحنه، او سهم نسبتاً زیادی از مبارزات خود را پشت سر گذاشت، از جمله نبرد با افسردگی و به نظر می رسد دوران کودکی بسیار سختی داشته باشد.
جیم با والدینش رابطه بسیار خوبی داشت، اگرچه هم مادر و هم پدرش با مشکلاتی روبرو بودند، مادرش با مشکلات سلامتی در حالی که پدرش تلاش می کرد تا بهترین زندگی ممکن را به فرزندانش بدهد، علیرغم اینکه شغلش را عوض می کرد.
ما نگاهی خواهیم داشت به اینکه چگونه همه اینها بر دوران کودکی جیم تأثیر گذاشته است، کری در سالهای جوانی اش به شدت انتقاد کرد و به خشم و ناامیدی تبدیل شد.
اگرچه علیرغم همه ناکامیها، او توانست به موفقیت برسد و حرفهای را برای خودش ایجاد کند.
والدینش به روش خود مبارزه کردند
جیم کری از کمدی به عنوان یک خروجی استفاده کرد، به عنوان راهی برای روحیه دادن به والدینش در دوران سخت. همانطور که این بازیگر افسانه ای با هالیوود ریپورتر فاش کرد، مادرش بسیار افسرده بود و مشکلات سلامتی مختلفی را پشت سر گذاشت.
«مادر من بیشتر اوقات حال خوبی نداشت. مامانم به داروهای مسکن معتاد بود. او از بسیاری جهات بسیار بیمار بود. او هم دوست داشتنی بود، اما بچه الکلی بود و مشکلاتی داشت.»
و این رها کردن عمدی نیست - او همیشه برای من بود، او همیشه در خانه بود - اما اگر داروهای مسکن مصرف می کنید، این ترک است. حدس می زنم همه ما تا حدی رها شده ایم. همه ما به طریقی توسط چیزی یا کسی، و این باور ما را نسبت به خودمان در ما شکل میدهد.»
رابطه او در کنار پدرش کمی متفاوت بود، کری پدرش را تحسین می کرد، به خصوص روشی که می توانست اتاق را بدرخشد، همه به او نگاه می کردند.
اگرچه درست مانند مادرش، پدر جیم در روزهای سختی می افتاد. او رویای خود را به عنوان یک نوازنده ساکس رها کرد و یک شغل ثابت به عنوان یک حسابدار انتخاب کرد. با این حال، هنگامی که کارش را از دست داد، پدر کری روزهای سختی را پشت سر گذاشت و همانطور که مشخص شد، جیم در زندگی شخصی خود شورش کرد.
تبدیل شدن به شورشی و ترک تحصیل
مبارزههای پدر کری بر او تأثیر زیادی گذاشت. ناگهان از دنیا عصبانی شد و مدام به دنبال دعوا بود.
او می گوید: «عصبانی بودم. پدرم درد می کرد، بنابراین من دنیا را سرزنش کردم. وقتی بچه هستید به ذهنتان خطور نمیکند که «هی، شاید پدرم در محل کارش گیر کرده بود. شاید او آنقدر از شغلش متنفر بود که فقط یک خرخر احساسی بود.»
در مدرسه، اوضاع بهتر از این پیش نمی رفت. نمرات جیم با لغزش زیادی مواجه شد و در دوران نوجوانی او از قبل به فکر ترک تحصیل بود. او میخواست حرفه بازیگری را دنبال کند و کارها را در دنیای استندآپ کمدی آغاز کند.کری قبلاً شروع کرده بود خود را در بالای کوه تصور کند، حتی زمانی که کاملاً شکسته بود و نامش خیلی کم بود.
می توانیم به جرات بگوییم که با وجود تمام تلاش ها، کری موفق شد. اما باز هم بدون تقلا و شک از سوی همسالانش در اطرافش نبود.
همه چیز درست شد
سیکل و ایبرت چندان علاقه ای به اولین فیلم مهم کری، "Ace Ventura" نداشتند. با وجود نقدهای منفی، فیلم جیم در باکس آفیس اوج گرفت و حالا ناگهان دستمزد متفاوتی را برای فیلم زیر به نام «ماسک» دریافت کرد.
همراه با "احمق و احمق"، کری به اوج هالیوود صعود کرد و ناگهان دید او به واقعیت تبدیل شد.
اما مبارزه متفاوتی در خانه شکل گرفت، این بار برای دخترش. جیم بیان می کند که پرداختن به شهرت پدر برای فرزندانش آسان نبود، به خصوص در اوایل.
«او در دفتر خاطراتش وقتی که مثلاً کلاس اول بود، نوشت: «میدانم که بچههای بزرگ به خاطر پدرم میخواهند با من معاشرت کنند.»«و زمانی که میرفتم او را در مدرسه ببرم، تمام حیاط مدرسه اطرافم خالی میشد، زیرا من از شخصیتهای مورد علاقه آنها بودم. من به این فکر میکنم و اینکه چگونه باید برای او چیز وحشتناکی باشد که خودش را در آن پیدا کند - اینکه پدرش چنین تعریفی از او داشته باشد.»
نگران نباشید، دختر کری بزرگ شد تا یک بانوی جوان خوب باشد، به دنبال رویاهای خود و کار به عنوان یک موسیقیدان.
در مورد جیم، به جرات می توان گفت که او از کودکی قدرت گرفت و در سال های آخر عمرش به موفقیت های بزرگی منجر شد.