وقتی فرنچایزی به مدت طولانی مانند James Bond James Bond داشته باشید، معمولاً چند فیلم بد در راه خواهید بود. البته طرفداران 007 از بهترین تا بدترین فیلمها را رتبهبندی میکنند زیرا بیش از سه مورد برای انتخاب وجود داشت. از سال 1962 تاکنون 27 فیلم ساخته شده است که شامل فیلم موردانتظار امسال «زمانی برای مردن نیست». جدا از کیفیت کلی، طرفداران این فیلم ها را بر اساس قدرت شخصیت شرورشان و همچنین دختران باندی که برای هر داستان انتخاب می کنند، رتبه بندی می کنند. اما وقتی نوبت به Quantum Of Solace محصول 2008 می رسد، اکثر طرفداران فکر می کنند که سازندگان فیلم هیچ چیز درستی نگرفته اند. مطمئناً، این فیلم پول زیادی به همراه داشت، اما برای دومین حضور دنیل کریگ به عنوان بهترین مامور مخفی بریتانیا، کاملاً ناامیدکننده بود.
حتی با وجود اینکه در مورد انتخاب بازیگران دانیل در نقشی که به طور سنتی توسط مردان بلند قد، تیره و متوسط و خوش تیپ ایفا می شد، بحث و جدل های زیادی وجود داشت، کازینو رویال در سال 2006 کاملاً تماشاگران را شگفت زده کرد. برای بسیاری، کازینو رویال فقط یک فیلم عالی باند نیست، بلکه یکی از بهترینهاست… تا کنون. اما کوانتوم از طرف دیگر یکی از بدترین هاست. و دلایل بسیار موجهی وجود دارد که چرا طرفداران فکر می کنند اینطور است… هک، حتی دنیل کریگ در مستند جیمز باند بودن 2021 با آنها موافقت کرد. این است که چرا طرفداران و خود 007 کاملاً درست میگویند…
چگونه کمبود نویسنده دومین حضور دانیل را در سال 007 نابود کرد
انتظار زیادی وجود داشت که دنیل کریگ با دومین بازی خود در نقش جیمز باند چه خواهد کرد. پس از همه جنجالهای بیضروری و، صادقانه بگویم، جنجالهای مضحک پیرامون انتخاب او، طرفداران پس از کازینو رویال انتظار چیزهای بزرگی از دانیل داشتند. بنابراین، MGM (که متعلق به سونی است) و Eon Productions (باربارا بروکلی و مایکل جی.ویلسون) باید عجله می کرد و دنباله آن را می ساخت. سونی تاریخ اکرانی برای آنها در نظر گرفته بود و سازندگان فیلم باید عجله می کردند تا پروژه ای را برای آن زمان آماده کنند. فقط یک اعتصاب نویسنده در راه بود و بنابراین ساخت پروژه در اسرع وقت اهمیت بیشتری پیدا کرد. به هر حال، بدون نویسنده، چگونه می توانند فیلم خوبی بسازند؟
تو نمی توانی. و این کار را نکردند.
غیبت یک نویسنده (یا نویسندگان) قوی چیزی است که Quantum Of Solace را نابود کرد.
قبل از اکران کازینو رویال، نیل پورویس و رابرت وید فیلمنامه نویسان مشغول کار بر روی فیلمنامه ای برای دنباله آن بودند. در حالی که اجزای داستان برای Quantum of Solace نگهداری می شد، پس از اینکه مایکل جی ویلسون، تهیه کننده ایده جدیدی فکر کرد، اکثر آنها کنار گذاشته شدند. اما فیلمنامه جدیدی سفارش داده نشد و این باعث شد راجر میشل کارگردانی را کنار بگذارد. اما به دلیل خواسته های سونی، فیلم مجبور شد برای تولید عجله کند. بنابراین پل هاگیس، فیلمنامهنویس افسانهای به کار گرفته شد.
هنگامی که پل هاگیس شروع به طرح ایده مایکل کرد، کارگردان مارک فورستر (که از طرفداران باند نبود) برای کارگردانی و کمک به شکل دادن داستان به کار گرفته شد.
از آنجایی که باند آن را واقعی بازی می کند، من فکر می کردم که شرایط سیاسی نیز باید واقعی باشد، حتی اگر باند نباید یک فیلم سیاسی باشد. فکر می کردم هرچه سیاسی تر آن را بسازم، احساس واقعی تر می کند، نه فقط مارک در مصاحبه ای گفت: با بولیوی و آنچه در هائیتی اتفاق می افتد، اما همه این شرکت ها مانند شل و شورون که می گویند سبز هستند زیرا سبز بودن بسیار شیک است.
اما با توجه به اینکه اعتصاب انجمن نویسندگان آمریکا در شرف شکست بود، پل فرصتی برای پاک کردن داستان نداشت. در واقع، او اولین پیش نویس خود را دو ساعت قبل از شروع اعتصاب به پایان رساند. به گفته باربارا بروکلی، او حتی از در بیرون رفت و پس از برگرداندن درفش شروع به اعتصاب کرد.
پل تمام ضربان های داستانی لازم را به تهیه کنندگان و کارگردان داد، اما هیچ کدام از قلب و روحی که از ماساژ دادن یک فیلمنامه در یک دوره زمانی به وجود می آید. در واقع او حتی دیالوگ هم نداشت. که منجر به این شد که دانیل و مارک هنگام فیلمبرداری فیلمنامه را کشف کنند.
دانیل در مصاحبه ای در سال 2011 گفت: «ما تمام یک فیلمنامه را در اختیار داشتیم و سپس یک اعتصاب نویسندگان رخ داد و هیچ کاری نمی توانستیم انجام دهیم. "ما نتوانستیم نویسنده ای را به کار بگیریم تا آن را تمام کند. به خودم می گویم "دیگر هرگز"، اما چه کسی می داند؟ من در تلاش بودم صحنه ها را بازنویسی کنم - و نویسنده ای که نیستم".
نتیجه نداشتن نویسنده
عواقب نداشتن نویسنده مناسب در فیلم باعث شد که فیلم بدون قافیه یا دلیل زیادی از صحنه به صحنه دیگر منتقل شود. اساساً یک سری موانع برای باند وجود داشت که میتوانست (به راحتی) بر آن غلبه کند و بنابراین دقیقاً داستان جذابی ایجاد نکرد. علاوه بر این، همانطور که در مقاله ویدیویی عالی فیلمنتو توضیح داده شده است، فیلم کاملاً از دو نوع صحنه تشکیل شده است… سکانس های اکشن و صحنه های نمایشی. در طول فیلم بین این دو نوع صحنه ورق می زنیم. و بعید است که بیشتر فیلمهای جیمز باند، صحنههای کوانتوم که به بخشهای مهمی از زمینه و توضیح برای توضیح داستان بیش از حد پیچیده میپردازند، چیزی جز دور ریختن اطلاعات نیستند.هیچ درگیری وجود ندارد هیچ درامی وجود ندارد فقط اطلاعاتی وجود دارد که منجر به صحنه های خشونت آمیز وحشیانه می شود.
در پایان روز، Quantum of Solace بیشتر به یک فیلم سریع و خشمگین یا تبدیل شوندگان تبدیل شد تا یک فیلم جیمز باند.