همیشه فیلم های بد وجود داشته و خواهند داشت. اما وقتی فرنچایزی به اندازه Star Wars به سختی Rise Of Skywalker شکست می خورد، مشکلی وجود دارد. به اصطلاح "فصل پایانی در حماسه اسکای واکر" طرفداران را ناامید می کرد. تعداد کمی از فینال ها انتظارات منحصر به فرد هر طرفدار را برآورده می کند. اما Rise of Skywalker فیلم وحشتناکی بود. به صورت نامرتب ساخته شده بود. ضعیف اجرا شده است. کم تا بی معنی بود و کاملاً کسل کننده بود… که انتقادی است که حتی پیش درآمدهای جنگ ستارگان که به شدت مورد انتقاد قرار گرفته اند، ارائه نشده است. بسیاری بر این باورند که این نه تنها بدترین فیلم جنگ ستارگان است، بلکه کل فرنچایز را نیز خراب کرده است.
اما ممکن است خیلی بدتر از آن باشد…
منتقدان کاملاً جی.جی. فیلم آبرامز زمانی که در سال 2019 اکران شد. اما به همان اندازه که انتقادات وحشیانه سرگرم کننده بود، بسیاری هنوز نگران هستند که به دقت بیماری در حال گسترش در صنعت فیلم را مشخص کنند. به گزارش ایندیپندنت، جنگ ستارگان قسمت 9: ظهور اسکای واکر، نشان دهنده "مرگ پرفروش" بود. این به این دلیل است که مشکلات فیلم امروزه در اکثر فیلمهای پرفروش رایج است. در حالی که برخی، مانند بتمن، شگفتزده میکنند، اما بیشتر آنها به این دلایل مانند Rise Of Skywalker بد هستند…
6 Rise Of Skywalker توسط افراد زیادی نوشته شده است
در مقاله ای تند از آلیسا ویلکینسون در Vox با عنوان «جنگ ستارگان: ظهور اسکای واکر چیزی است که وقتی یک فرنچایز تسلیم می شود اتفاق می افتد»، نقد فیلمی که توسط هیچ صدای منحصر به فردی نوشته شده است، مطرح شده است. در حالی که ممکن است طرفداران نتوانند انگشت خود را در مورد اینکه چرا فیلم آخر در حماسه اسکای واکر بسیار بد است، بگذارند، می توانند احساس کنند که لحن آن چقدر درهم است.و این به این دلیل است که صداهای زیادی برای نوشتن، بازنویسی، حذف و بوق کفش در ایدههای فیلمنامه ایجاد شدهاند… مشکلی که امروزه تقریباً هر فیلم فرانچایزی دارد.
همانطور که آلیسا نوشت، "[فیلم احساس می کند] توسط کمیته نوشته شده است - و اجازه دهید واقعی باشیم، احتمالاً همینطور بوده است. (چهار فیلمنامه نویس معتبر وجود دارد، از جمله کارگردان J. J. Abrams و Jurassic World's Colin Trevorrow که قرار بود این قسمت را کارگردانی کند و سپس اخراج شد.) نبردهای شمشیر نوری زیادی دارد، اما فاقد شوخ طبعی، نمایش های هیجان انگیز The Force Awakens و تخیل بصری The Last Jedi است. لحظات به شدت مورد کنایه قرار می گیرند (مخصوصاً لحظه ای بین فین). و ری) و سپس هرگز حل نشد، احتمالاً به این ترتیب که بتوان آنها را برای سرویس طرفداران در برخی از کتابهای مصور یا برنامه تلویزیونی آینده استخراج کرد."
5 ظهور Skywalker به آنچه قبل از آن آمده احترام نمی گذارد
اسکات مندلسون در فوربس به دلیل بی احترامی به آنچه قبل از آن ساخته شده بود، فیلم را کاملاً به سیخ زد. این مشکل با تغییرات و دنبالههای امروزی است که بر شباهتهای بصری تمرکز میکنند و در عین حال تلاش میکنند داستانهایی را که تقریباً گذشته را پاک میکنند، مدرن کنند.
اسکات نوشت: "مشکل جنگ ستارگان: ظهور اسکای واکر فقط این نیست که کاملاً تعدادی از افشاگری های قوی و داستان های فیلم قبلی را پشت سر می گذارد، بلکه این است که فیلم 142 دقیقه ای صرف می کند. تقریباً در تمام مدت زمان پخش آن با نسخه قبلی خود ارتباط برقرار می کند و "پیچش های داستانی" به طرز دردناکی متعارف و معکوس های حامی به نام آرام کردن طرفدارانی که صرفاً می خواهند به یاد سه فیلم اول بیفتند، اضافه می کند. این آسیب بیشتری به میراث شش ستاره اول وارد می کند. فیلمهای جنگها. این دو «اپیزود» قبلی را تضعیف میکند تا به طرفداران (برخی اما نه همه) سهگانه اصلی جنگ ستارگان، ضربهای اطمینانبخش به سر ببخشد. حتی از پیامدهای تاریکتر The Force Awakens در دنیای واقعی دوری میکند. آنقدر به نمایش شخصیتها و طرحریزی «مکگافین تعقیب کن» اهمیت میدهد که برای هیچ کاراکتر واقعی زمانی نمییابد."
4 Rise Of Skywalker هیچ ریسکی در داستان سرایی ندارد
دیزنی در زمان ساخت Rise Of Skywalker، مانند بسیاری از فیلمهای فرنچایز خود، بسیار خودش را بازی کرد.این یکی از دلایلی است که چرا بسیاری از آنها به خرید شرکتهای دیگری که حقوق پروژههای اصلی محبوب دیگر را دارند، میترسند. دنباله های آنها نه تنها به آنچه قبل از آنها آمده است بی احترامی می کنند، بلکه کاملاً بی اختراع هستند.
"من درک می کنم که چرا کارگردان جی.جی. آبرامز و تیمش به سمت مسیر فرسوده رفتند - اگر یک بار کار کرد، چرا نمی تواند دوباره کار کند؟" بری هرتز برای Globe And Mail نوشت. "به جز، وقتی وارد این فصل آخر داستان اسکای واکر می شویم، این احساس مشخص وجود دارد که همه ما فریب خورده ایم. نه تنها به عنوان مخاطبانی که انتظار چیزهای جدید و خلاقانه ای از قلمرو پرفروش ها دارند، بلکه آنهایی نیز که رنگ آمیزی شده اند. تماشاگران فیلم پشم ووکی که جنگ ستارگان برای آنها بیش از بسیاری از محصولات تمدن غرب معنی می دهد. علیرغم عمق وسیع و امکانات بسیار زیاد کهکشان دیرینه جورج لوکاس که در دوردست ها واقع شده است، جنگ ستارگان دیزنی بیشتر تمرینی برای نبش قبر است تا داستان سرایی."
3 Rise Of Skywalker خیلی تلاش کرد
بهترین فیلمهای پرفروش ماشینهای لاغر، ضعیف و جنگنده هستند. آنها با خطوط داستانی مزخرف، شخصیتها، یا مجموعهای از صحنهها پر نشدهاند. همه چیز لازم است. اما این مورد در مورد Rise Of Skywalker یا بسیاری از دنباله های بلاک باستر فعلی دیگر صدق نمی کند. احساس طاقت فرسا این است که آنها بیش از حد تلاش می کنند. آنها میخواهند آنچه را که پیش رویشان است، بالاتر ببرند. آنها میخواهند جعبهها را علامت بزنند، چه از نوع «بیدار» باشند و چه برای دلجویی از معتادان به نوستالژی.
"این خیلی سخت است. آنچه اسپین آف استریمینگ "The Mandalorian" ثابت کرده است (علاوه بر این که مردم کاملاً از Masters Jedi نوزاد غافلگیر می شوند) این است که سادگی خط داستانی در "جنگ ستارگان" به درد می خورد. در وسترن. جیک کویل در AP نوشت: «ظهور اسکای واکر» اکشن موازی درخشان «بازگشت جدی» را هدف قرار میدهد، اما در نهایت با موجودات اسبمانندی که روی بال یک ناوشکن ستاره سوار میشوند، خاتمه مییابد..
2 Rise Of Skywalker پر از لحظات "اوه، بیا" است
افشای اصل و نسب ری بسیار راحت است، اما عدم توضیح در مورد بازگشت امپراتور پالپاتین یکی از نگران کننده ترین جنبه های Rise Of Skywalker است. به نظر میرسد این بیعلاقگی به ارائه توضیحات متفکرانه، موضوعی مرتبط و منطقی برای تصمیمگیریهای داستانی، روندی در هالیوود باشد.
همانطور که تای بور در The Boston Globe نوشت، "لحظه های دیگری "اوه، بیا" در فیلم جدید وجود دارد، مانند یک تیغه چاقو که با قرار گرفتن کاملاً در یک افق دور، سرنخ مهمی را ارائه می دهد - اما فقط اگر قهرمانها دقیقاً در جای درستی که هستند ایستاده باشند."
1 Rise Of Skywalker برای میم ها و نظریه های طرفداران ساخته شده است
زمانی بود که فیلمهای پرفروش برای افرادی ساخته میشد که واقعاً عاشق داستانهای متفکرانه اما هیجانانگیزی بودند که بر روی بوم بزرگی که ممکن بود ارائه میشدند. در بیشتر موارد، Rise Of Skywalker، صرف نظر از اینکه بوم چقدر بزرگ است، برای هشتگ یا میم ساخته شده است… بی شباهت به صحنه خاصی در Spider-Man: No Way Home که در آن سه پیتر پارکر به یکدیگر اشاره می کنند، نیست.
همانطور که توسط اریک کوهن در Indie Wire اشاره شد، به نظر می رسد که برای عصر اینترنت ایجاد شده است، و خلاقیت را برای توجه کمتر و برای هیچ چیز دیگر خفه می کند.
"[این] هر دستاورد فرهنگی را به میم ها و تئوری های توطئه تقلیل می دهد، "ظهور اسکای واکر" حتی یک فیلم به معنای سنتی آنقدر نیست که نسخه پرفروش ترفند ذهن جدی - مجموعه ای از کمئوها و تماسهای تلفنی، نزاعهای شمشیر نوری جذاب و جنگندههای TIE فریاد میزنند - همه با امتیاز پرشور جان ویلیامز به هم چسبیدهاند و برای ایجاد ادراک نهایی لذتبخش تنظیم شدهاند. اما این بیشتر ایده آن چیز است تا خود چیز، که همراه با قطعات لذتبخش زیپ میشود. و قطعات، اما تصویر بزرگ را به ترکیبی از ایده های نیمه دلت تقلیل می دهد."