هر شخصیت در Boy Meets World با طرفداران طنین انداز شد. به لطف مایکل جیکوبز و اپریل کلی و همچنین تیم نویسندگانشان، هر یک از شخصیتها صدای متفاوتی داشتند. رویاها و آرزوهای آنها روشن بود و همه آنها لحظه ای داشتند که هم بصیر و هم خنده دار باشند. این یکی از دلایلی بود که نمایش برای Millenials بسیار مهم بود. این فیلم با ظرافت چندین ژانر را به طور همزمان طی کرد و به مسائل زندگی واقعی پرداخت و در عین حال اپیزودهای پوچ و مبتکرانه ای مانند ویژه هالووین داشت.
آقای فینی از ویلیام دنیلز اغلب به عنوان الهام بخش ترین شخصیت در Boy Meets World تبلیغ می شود.الهامبخشترین نقلقولها از این نمایش از زبان او نقل میشد. اما Topanga دانیل فیشل واقعا قلب و روح سریال بود، علیرغم اینکه بیشتر حول محور کوری متیوز بن ساوج می چرخید. در حالی که آقای فینی هم به عنوان آنتاگونیست و هم به عنوان مربی کوری عمل می کرد، توپانگا چراغ راهنمای او بود. اما او خیلی بیشتر از یک علاقه عاشقانه بود. و او ثابت کرد که هم عنصر مخفی موفقیت سریال و هم یک قهرمان فمینیست در موارد متعدد…
6 Topanga نیازی به پایان دادن به Cory نداشت
یکی از نقلقولترین خطوط Topanga نشان میدهد که چرا بسیاری از طرفداران او را میپرستند. در حالی که او به وضوح احساسات عمیقی نسبت به کوری داشت، هرگز اجازه نداد ایده های سرنوشت عاشقانه آنها مانع رویاهای خودش یا حتی او شود.
"تو کار خودت را بکن، من کار خودم را. تو هستی، من هستم. و اگر در نهایت با هم به پایان برسیم، زیباست."
توپانگا آن دختر چشم دوزی نبود که عاشق یک پسر بود. او آن پسر را دوست داشت، اما زندگی خود را با بودن با او بنا نکرد. او نمی خواست او زندگی خود را حول زندگی او بسازد. اگر این یک شخصیت فوقالعاده فمینیستی نیست، ما نمیدانیم چیست.
5 توپانگا کوری را به زمین می آورد
آقا. Feeny به عنوان قطبنمای اخلاقی برای کوری در Boy Meets World عمل میکند. اما توپانگا ستاره شمالی سریال است. با توجه به اینکه او در ابتدا قرار نبود نقش مهمی در نمایش داشته باشد، این بسیار دیدنی است. اما توپانگا چیزی بیش از هدف خواسته های کوری است. او دائماً آنجاست تا به او یادآوری کند که او تنها فرد در جهان نیست. این مبادله را در نظر بگیرید، برای مثال:
آقا. فینی: "خانم لارنس، لطفا جای خود را با آقای متیوز عوض کنید؟"
Topanga: "خوب. من یک پسر یازده ساله بیش فعال و کم پیشرفت هستم."
آقا. فینی: "منظورم از نظر فیزیکی بود."
Topanga: "اوه، خب این ضرر روانی کمتری دارد."
طبیعت طعنه آمیز او ممکن است برای کوری جذاب باشد، اما به نظر می رسد این شخصیت به دلیل بزرگتری به این شکل طراحی شده است. کوری بر این باور است که او قهرمان داستان خودش است، دقیقاً مانند آنچه که هر یک از اعضای تماشاگر ناخودآگاه زندگی خود را می بینند.اما توپانگا زنگ بیداری است. خطوط صاف او مانند پاشیدن آب سرد روی صورتش عمل می کند. به عبارت دیگر، توپانگا به کوری یادآوری می کند که جهان بسیار بزرگتر از اوست.
4 فمینیستی ترین نقل قول توپانگا
آنچه بسیاری از روزنامهنگاران، مانند روزنامهنگاران Bustle، فمینیستترین نقل قول توپانگا را فمینیستیترین نقل قول توپانگا میدانند، نمونهای از گسترش افق کوری است. در نمایشی که به وضوح از Leave It To Beaver الهام گرفته شده است، منطقی است که رقص Sadie Hawkins در یکی از قسمت ها نقش داشته باشد. اما Boy Meets World بسیار آینده نگرتر است. نمونه ای از این پاسخ توپانگا به رقص است. او از این که این تنها موقعیتی است که از نظر اجتماعی پذیرفتنی است برای یک زن از یک مرد درخواست کند خوشحال نیست. بنابراین، او خودداری می کند. اما او همچنین افق کوری را با گفتن اینکه کل این مفهوم «تفکر مخرب و مغرضانه جنسیتی است و ما باید از آن فراتر برویم» گسترده تر می کند.
البته، زمانی که او کنترل را به دست گرفت و ابتدا کوری را بوسید، این اخلاق در بازی وجود داشت.
3 توپانگا با وجود دوست داشتن کوری از او جدا شد
توپانگا قرار نبود به چیزی کمتر از آنچه که احساس می کرد سزاوارش است بسنده کند. و این یک دیدگاه عالی و خودشیفته نبود. به سادگی با آن به عنوان یک برابر رفتار می شد. یک نمونه از این موارد زمانی بود که او با کوری رابطه خود را با او قطع کرد، زمانی که او عشق خود را به او با وصل شدن به دختر دیگری آزمایش کرد. نتیجه گیری او این بود که توپانگا تنها زن برای او بود. اما نتیجهگیری توپانگا این بود که کوری هنوز آنقدر مرد نیست که بتواند نقش خود را در رابطه آنها حفظ کند.
"من هرگز نیازی به آزمایش احساساتم نسبت به شما نداشتم." توپانگا به کوری گفت. "اما اینکه برای آزمایش احساست نسبت به من نیاز داشتی او را ببینی، من تو را به خاطر آن نمی بخشم."
جدایی از او در کوتاه مدت قربانی توپانگا بود، اما در نهایت نتیجه داد. این نشان داد که او میتواند کوری را به سمت مرد بهتری سوق دهد، به تماشاگران آموزش دهد، و بهعنوان زنی قوی عمل کند که میتواند بدون شریک زندگی را طی کند.
2 Topanga از کوری می خواهد که با او ازدواج کند
حتی اگر در ابتدا مطمئن نبود که با کوری ازدواج کند، اما سرانجام کار را به دست خود می گیرد و از او می خواهد که با او ازدواج کند. توپانگا چندین بار در طول سریال هنجارهای جنسیتی را به چالش کشید، اما فقط به شیوههایی که با شخصیت او مطابقت داشت.
برای مثال، وقتی اعتراف کرد که میتواند بدون اینکه «پریشان» باشد، طبیعت زنانهاش را از دست نداد. اما درخواست او برای ازدواج با کوری بیش از اینهاست. همچنین نشان میدهد که این شخصیت در واقع یک نیروی محرکه در پشت برخی از بزرگترین قوسهای داستانی این مجموعه است.
1 توپانگا با کوری به پایان رسید حتی زمانی که مطمئن نبود
مطمئن نبودن از آینده بسیار انسانی است. در حالی که کوری این تصورات عاشقانه از گذراندن بقیه عمر خود را با توپانگا داشت، او کاملاً مطمئن نبود. او او را دوست داشت، اما در طول سریال، آنها مجبور بودند تعدادی از موانع دشوار را برطرف کنند.گاهی اوقات آنها به سفر می رفتند و اغلب به نظر می رسید که آینده مشترک آنها قرار نیست محقق شود. اما زمانی که آنها ازدواج کردند، توپانگا متوجه شد که عشق واقعی برای زنده ماندن باید آزمایش شود.
"مطمئن نبودم که این روز بیاید. اما تو بودی. من مطمئن نبودم که عشق بتواند از هر چیزی که ما تحملش کردیم زنده بماند، اما تو بودی. تو همیشه قوی و همیشه مطمئن بودی. و حالا من بدان، من می خواهم تا آخر عمر در کنار من بایستی. این چیزی است که من از آن مطمئن هستم."