اخیراً، کارمندان سابق هیو هفنر و دوست دختر سابقش "رازهای تاریک" عمارت Playboy را افشا کرده اند. سریال های مستند A&E، Secrets of Playboy به ویژه درباره میراث مجله در دوران MeToo صحبت می کند. این غول فقید صنعت که تا حدی بر اساس کتاب خاطرات اسرار تاریک پلی بوی نوشته استفان تتنبام، ساقی هف است، اکنون به اتهام تجاوز جنسی و سوء استفاده از قدرت تحت نظر است. تعدادی از وفاداران، از جمله پسر هف، کوپر هفنر به دفاع از سبک زندگی "غیر متعارف" خود ادامه دادند. اما برای بسیاری از بینندگان، مردم باید به «داستانهای مو بردار» Tetenbaum توجه کنند. در اینجا همه چیزهایی است که او درباره دنیای هف فاش کرده است.
ساقی هیو هفنر "دنیای قدرت و دستکاری توهین آمیز" Playboy را افشا کرد
تتنبام کتاب خود را تقریباً 40 سال پیش نوشت، اما در آن زمان، او گفت: "هفنر قدرت فوق العاده ای داشت تا از هر کسی که به دنبال گفتن این داستان بود جلوگیری کند." نویسنده در بیانیه ای اختصاصی برای Variety گفت: "داستان من در عمارت Playboy West در سال های اوج [1978-1980] دوره فوق العاده ای از قدرت و شهرت Playboy Enterprises بود." "کار کردن در کنار هفنر به من بینش باورنکردنی نسبت به زندگی روزمره و زمانه چنین مرد پیچیده و دنیایی که او خلق کرد به من داد. این دنیای او بود - خصوصی و پنهان."
او اضافه کرد که این کتاب در مورد "زیر شکم رفتار با دوست دخترش و سایر زنانی که می خواستند به طور حرفه ای و پشت درهای اتاق خواب بخشی از دنیای Playboy باشند صحبت می کند. فقط این افرادی که در آنجا زندگی می کردند می دانستند. حقیقت آن چیزی که از آنها انتظار می رفت من تا به حال نتوانستم این کتاب را منتشر کنم زیرا دنیای نشر نمی توانست با چنین شخصیت غول پیکری در دنیای رسانه ریسک کند.هفنر قدرت فوقالعادهای داشت تا جلوی هر کسی را بگیرد که میخواهد این داستان را تعریف کند."
او همچنین اذعان کرد که ممکن است برخی افراد ادعاهای او را باور نکنند. او ادامه داد: «آن زمان هیچکس نمیتوانست این داستانهای مو را باور کند و گروه خاصی از وفاداران به هفنر هنوز نمیتوانند باور کنند که این دنیای قدرت و دستکاری توهینآمیز حقیقت داشته است». "این کتاب در نهایت قابل باور است زیرا تقریباً تمام فصلهای آن در چند سال گذشته باز شده است. این زمانی است که جنبش MeToo و دوران Time's Up چشمان بسیاری را برای باور داستان من در سال 2022 باز کرده است."
آنچه که سابقهای هیو هفنر درباره زندگی در عمارت پلی بوی گفته اند
پس از هفت سال دوست دختر شماره یک هف، هالی مدیسون در سال 2008 عمارت پلی بوی را ترک کرد. اخیراً او زندگی با ناشر فقید را "بسیار فرقه گونه" توصیف کرد. او حتی گفت که وانمود می کند که فکر می کند همه چیز در آنجا عالی است. او در مورد موقعیت "دوست دختر اصلی" خود گفت: "من شروع کردم به این احساس کنم که عاشق او هستم، با نگاهی به گذشته، احساس می کنم این یک چیز بسیار سندرم استکهلم است.""فقط احساس می کردم که با او همذات پنداری کرده ام و او در ابتدا از من بسیار تعریف می کرد، و من فقط در ذهنم شروع کردم به سرزنش همه مشکلات دیگر به گردن زنان دیگر. مثلاً "اوه، این وضعیت اسفباری است." اما اگر این زنان دیگر اینجا نبودند، اینطور نبود."
او همچنین فاش کرد که دوست دختر هف که زندگی می کند از مقررات منع رفت و آمد شدید ساعت 9 شب پیروی می کند. او در موردش گفت: «تقریباً دوست دارم خودم را در این جعبه حبس کنم، به نحوی که انجام آن در آنجا سخت نبود، زیرا به هر حال فضایی بسیار شبیه به فرقه است، و شما برای چنین احساسی دستکاری شده اید. «آیین رفتار دقیق» عمارت که بعداً «سمیتر» شد. او ادامه داد: «نوع شرم من نیز مرا در آنجا نگه داشت. "من واقعا نمی توانستم زندگی خارج از آنجا را تصور کنم. همانطور که فکر می کردم، "باشه، این آخرین ایستگاه من است. اگر بخواهم بچه دار شوم، سعی می کنم." و بعد وقتی فهمیدم که این امکان برای او وجود نخواهد داشت، مثل اینکه ما در شرایط آزمایشگاهی و همه چیز را امتحان کردیم.این کار نکرد. من می گفتم، خوب، خوب، اگر قرار نیست اینجا بچه دار شوم، این چیزی است که باید به آن فکر کنم. این واقعاً به نوعی مانند حکم اعدام است.'"
کندرا ویلکینسون همچنین گفت که زمانی که با هفنر قرار می گرفت احساس می کرد در داخل عمارت به دام افتاده است. او به خاطر میآورد: «شبها سخت بود، زیرا در حالی که دوستان همبازی من باید بیرون بروند و مهمانی کنند، من باید تا ساعت 9 شب به خانه میرفتم. از دختری پیامکی دریافت میکردم که در آن نوشته شده بود: "در وگاس خیلی خوش گذشت. کاش اینجا بودی! مهمانی با این همه فوتبالیست" و این ویرانگر بود. وقتی غیبت میکردم احساس میکردم خیلی به دام افتاده و عصبانی بودم. در مورد چیز خوب."
پسر هیو هفنر در حال بزرگ شدن در عمارت پلی بوی
پسر هف، کوپر هفنر خاطرات خوبی از عمارت پلی بوی دارد. یوونتوس گفت: "این واقعاً به عنوان یک خانه سنتی بسیار عمل کرد - حتی اگر یک خانه سنتی نیست - برای من و برادرم، به خصوص زمانی که والدین ما با هم بودند."S. ذخیره نیروی هوایی. "وقتی مادر و پدرم از هم جدا شدند و او عمارت همسایه را خرید، دیوار را خراب کرد و من و برادرم بین هر دو ملک رفت و آمد کردیم."
او همچنین توضیح داد که سبک زندگی دیوانه وار پدرش را نداشت و تربیت او کاملاً عادی بود. او گفت: "این خنده دار است زیرا مکان بسیار نمادینی است و بدیهی است که تمام جهان احتمالاً آن را به عنوان یک چیز می بینند که این مکه برای یا است، "اما واقعیت این است که برای من، همیشه نشان دهنده یک مکان است. نوعی ماجراجویی ایندیانا جونز. چون وقتی من بچه بودم، هیچیک از اینها اتفاق نمیافتاد و من در اینجا شنا میکردم و این برای من بود.»