برای چندین دهه، عمارت پلی بوی اسرار خود را بسته نگه می داشت، با دروازه های بلند و سیاست فقط دعوت به تاریخ داستانی آن به عنوان سنگر پنهان لذت گرایی و هرزگی خیالی، با مهمانی های پر از زنان زیبا که تا ساعات پایانی خشمگین می شدند. از شب. همانطور که به عنوان قصر لذت نهایی در نظر گرفته می شد، دعوت به عمارت پلی بوی داغ ترین بلیط در شهر بود. چه کسی از هالیوود مشتاق بود تا نگاهی اجمالی به دارایی بدنام مهمانی و مردی که در آنجا زندگی می کرد، هیو هفنر.
اما در سال 2005، زمانی که The Girl's Of The Playboy Mansion برای اولین بار در کانال E پخش شد، درها برای همه باز شد! به دنبال زندگی روزمره سه دوست دختر هیو هفنر، بنیانگذار پلی بوی، هالی مدیسون، بریجت مارکوارت و کندرا ویلکینسون، این سریال موفقیت بزرگی برای شبکه بود و در 92 قسمت در 6 فصل به طول انجامید.و برای اولین بار، عموم مردم به داخل خانه نمادین Holmby Hills دعوت شدند. این عمارت با محوطهسازیهای زیبا و اتاقخوابهای بلوطی بزرگ، به چشمان همه بهعنوان قطعهای زیبا از معماری گوتیک-تودور به نظر میرسد.
اما بعد از خاموش شدن دوربینها و کوچ دختران، آنها احساس واقعی خود را نسبت به خانه کالیفرنیا پنهان نکردند و چگونه همه چیز آنقدر که تلویزیون به نظر میرسید جذاب نبود.
8 بسیاری از تاریخ
این عمارت که در ابتدا در سال 1927 ساخته شد، در سال 1971 توسط Playboy خریداری شد. بنیانگذار و سردبیر Playboy، مرحوم هیو هفنر، عمارت را از شرکت خود اجاره کرد و از سال 1974 تا زمان مرگش در 91 سالگی در آنجا زندگی کرد. 2017. بال غربی عمارت به عنوان دفتر تحریریه مجله پلی بوی استفاده می شد و بقیه دارایی برای زندگی و سرگرمی استفاده می شد. این عمارت شامل 29 اتاق است که شامل یک انبار شراب و یک اتاق نمایش با اندام لوله شده است.محوطه شامل سه ساختمان باغ وحش با پرندگان، زمین بسکتبال و تنیس، و یک آبشار و منطقه استخر با غار، سونا، و حمام است.
7 امکانات غیر استاندارد
ایزابلا سنت جیمز بازیگر لهستانی در ۲۵ سالگی هفنر را در یک کلوپ شبانه در لس آنجلس ملاقات کرد. دو سال بعد، هفنر از او دعوت کرد تا به عمارت نقل مکان کند و یکی از دوست دختران رسمی او شود. سنت جیمز تا می 2004 در این عمارت ماند تا زمانی که به رابطه خود با لوتاریو معروف پایان داد. دو سال بعد او Bunny Tales را منتشر کرد، خاطرات دوران زندگی اش در این عمارت مشهور، و در مورد اینکه چگونه آنقدرها هم که فکر می کنید جذاب نیست، صحبت کرد.
"همه چیز در عمارت قدیمی و کهنه به نظر می رسید، و آرچی سگ خانه مرتباً خود را روی پرده های راهرو تسکین می داد و بوی قوی ادرار را به بوی عمومی پوسیدگی اضافه می کرد." «هر اتاق خواب دارای مبلمان نامتناسب و تصادفی بود.انگار یکی به مغازه خیریه رفته بود و وسایل اولیه هر اتاق را خریده بود. تشک های روی تخت های ما نفرت انگیز بودند - کهنه، فرسوده و لکه دار. برگه ها هم از بهترین حالت خود گذشته بودند."
6 تخفیف به خانه سالمندان
کارلا هاو مدل جذاب بریتانیایی بین سالهای 2012 تا 2015 سه سال را بین بریتانیا و کالیفرنیا گذراند، اما زمان خود را در عمارت پلیبوی بیشتر شبیه به خانه یک فرد مسن توصیف کرد تا "محلی افراطی با عیاشی و دختران برهنه"."
"[هفنر] تقریباً هرگز خانه را ترک نمیکند و از تغییر چیزی در عمارت امتناع میکند، کل مکان احساس میکند در دهه 1980 گیر کرده است،" او به دیلی میل گفت. مخمل و طلا وجود ندارد و تمام فرش ها قهوه ای و فر هستند. او ادامه داد که اتاقهای خواب مرطوب و سرد و بدون استفاده هستند، و ساکنان باید هر شب ساعت 6:30 بعد از ظهر با هفنر شام میخوردند تا گوشت گاو با سس جعفری که «مزهای شبیه غذای بیمارستانی» دارد، بخورند.
5 No Boys Club
خواهر هاو ملیسا نیز در عمارت ماند و گفت که قوانین سختگیرانه ای وجود دارد که دختران باید هنگام زندگی در آنجا از آنها پیروی کنند. ساعت 9 شب منع رفت و آمد بود و دختران اجازه نداشتند دوستان خود را برای دیدن آنها دعوت کنند. اکیداً هیچ بازدیدکننده مرد پذیرفته نشد. او گفت: "اگر کار اشتباهی انجام دهید، یک ایمیل دریافت خواهید کرد." "یک آداب رفتاری سختگیرانه وجود دارد. حتی قوانینی در مورد اینستاگرام و توییتر وجود دارد. شما باید همه چیز را در یک نور خوب نشان دهید و اگر در یک عکس مست باشید، دچار مشکل خواهید شد."
4 پوچ و پرداخت
در حالی که سنت جیمز در خانه زندگی می کرد، هفنر به دختران کمک هزینه هفتگی 1000 دلار می داد، روندی که به گفته او، او به عنوان سلاح از آن استفاده می کرد. او در خاطراتش نوشت: "ما باید به اتاق هف می رفتیم، منتظر می ماندیم تا او تمام مدفوع سگ ها را از روی فرش بردارد - و سپس از ما کمک هزینه بگیریم." "همه ما از این روند متنفر بودیم. هف همیشه از این مناسبت استفاده می کرد تا هر چیزی را که در رابطه از آن راضی نبود، بیان کند."
3 In Bed By Nine
کندرا ویلکینسون که در فیلم The Girls of the Playboy Mansion به عنوان سومین دوست دختر هفنر به شهرت رسید، در کتاب خود به نام Sliding Into Home توضیح داد که چگونه منع آمد و شد ساعت 9 شب باعث شد که او احساس کند در دام افتاده است. از آنجایی که سایر مدلهای Playmate که در خانه مجاور پایین خیابان زندگی میکردند، اجازه داشتند با هزینه هفنر به مهمانی بروند، دوستدختران زندهای آزادی چندانی نداشتند. او گفت: "شب ها سخت بود، زیرا در حالی که دوستان همبازی من باید بیرون بروند و جشن بگیرند، من باید تا ساعت 9 شب در خانه باشم." از دختری پیامکی دریافت میکردم که در آن نوشته شده بود: "در وگاس خیلی خوش گذشت. کاش اینجا بودی! مهمانی با این همه فوتبالیست" و این ویرانگر بود. وقتی غیبت میکردم احساس میکردم خیلی به دام افتاده و عصبانی بودم. در مورد چیز خوب."
2 گرفتار و آسیب پذیر
هالی مدیسون پس از هفت سال زندگی با هفنر به عنوان دوست دختر شماره یک خود، عمارت را در سال 2008 ترک کرد. در حالی که در ابتدا در The Girls of the Playboy Mansion اعلام کرد که می خواهد با هفنر ازدواج کند و خانواده تشکیل دهد، اما بعداً احساسات خود را نسبت به او به عنوان سندرم استکهلم توصیف کرد.مدیسون Down The Rabbit Hole را در سال 2015 منتشر کرد، کتابی گویا درباره تجربیاتش در عمارت، و گفت که علیرغم اینکه وانمود میکرد «اینجا همه چیز خیلی عالی است»، او در درونش بدبخت بود.
"روزهایی بود که از خواب بیدار می شدم و احساس می کردم که می خواهم روی زمین بیفتم زیرا احساس افسردگی زیادی می کردم. همه فکر می کنند که دروازه فلزی بدنام برای دور نگه داشتن مردم بوده است. اما به این فکر کردم که قرار است مرا در آن قفل کند… من تمام قسمت های خودم را در عمارت سرمایه گذاری کرده بودم و چیزی بیرون از آن دروازه ها منتظرم نبود. احساس می کردم آنقدر گرفتار و آسیب پذیر هستم… آب و هوای داخل عمارت سمی بود."
1 "من یک زن دیدم"
بریجت مارکوارت سومین ستاره فیلم The Girls of the Playboy Mansion بود. یکی از دوست دخترهای هفنر، که بین سالهای 2002 تا 2009 در این عمارت زندگی میکرد.
اما خاطرات او از عمارت کمی غیرمعمولتر از بقیه است. مارکوارت در پادکست فعالیت های ماوراء الطبیعه Dark House توضیح داد که معتقد است عمارت پلی بوی خالی از سکنه است.او گفت: «من یک زن را دیدم،» با این تصور که روح یک کارمند سابق است. مارکوارت گفت: "خواهرم، من و دوستم استیسی روی تخت من نشسته بودیم." ما یک زن را دیدیم که در کمد من ایستاده بود.
«[قصههای] ارواح مربوط به دههها از آن عمارت وجود دارد،» او ادامه داد و به یاد میآورد که برخوردهای دیگری مانند کوبیدن درها و بازدیدکنندگانی که «حالات عجیب و غریب» را توصیف میکنند.» هفنر حتی به او گفت که مالک اصلی خانه است. در ملک مرده بود، و تا به امروز زمین را خالی از سکنه کرده بود.