در اینجا چیزی است که ویل اسمیت برای شغل پسرش جیدن در سریال "Late Show" دیوید لترمن پیش بینی کرد

فهرست مطالب:

در اینجا چیزی است که ویل اسمیت برای شغل پسرش جیدن در سریال "Late Show" دیوید لترمن پیش بینی کرد
در اینجا چیزی است که ویل اسمیت برای شغل پسرش جیدن در سریال "Late Show" دیوید لترمن پیش بینی کرد
Anonim

ویل اسمیت و جیدن اسمیت عموماً به نظر می رسد پیوندی محبت آمیز و پدر و پسر دارند. با این حال، مانند همه چنین روابطی، آنها هم لحظات بالا و هم پایین را با هم تجربه کرده اند.

برای مثال وقتی جیدن 15 ساله بود، احساس می کرد خسته شده بود و می خواست از دست والدینش رها شود و خودش از خانه آنها بیرون برود. او هرگز با هیچ یک از آن ها روبرو نشد، اما ویل در یکی از خاطرات اخیرش این اپیزود را به عنوان اپیزودی توصیف کرد که «قلبش را شکست.».

از سوی دیگر، این جفت همچنین این شانس را داشته اند که لحظات شاد زیادی را در کنار هم تجربه کنند - چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفه ای.

ویل و جیدن اسمیت در مجموع در سه فیلم با هم نقش داشته اند. نمادین ترین و موفق ترین آنها درام زندگی نامه ای سال 2006، The Pursuit of Happyness است. این فیلم در گیشه کمتر از 310 میلیون دلار در مقابل بودجه 50 میلیون دلاری فروخت.

ویل همچنین برای بازی در این تصویر نامزد دریافت جایزه اسکار و گلدن گلوب شد.

در عاقبت این موفقیت، او در یکی از قسمت‌های سریال The Late Show دیوید لترمن ظاهر شد و از استعداد پسر جوانش چشم پوشی کرد.

ویل اسمیت از تعریف دیوید لترمن در مورد "تعقیب خوشبختی" خیلی راضی نبود

ویل اسمیت در دسامبر 2006، درست یک روز قبل از نمایش The Pursuit of Happyness در سینماهای سراسر ایالات متحده، در نمایش دیوید لترمن به نمایش درآمد. از همان ابتدا، به نظر می‌رسید که این بازیگر با لترمن در مورد نظرات قبلی که در مورد فیلم داده بود، مخالف بود.

ویل اسمیت گفت: "من از انرژی ای که با آن با جهان درباره فیلم من صحبت می کنید قدردانی می کنم." "گفتی مثل اینه که یکی دستت رو پایین بینی و شکمتو بیرون کشید درسته؟"

"بله، از نظر احساسی بسیار قدرتمند است" لترمن پاسخ داد و توضیح داد که منظورش از این کلمات به عنوان یک تعریف بوده است، اما مهمانش اصرار کرد. "من نمی توانم از آن به عنوان نقل قول در پوستر استفاده کنم!" اعتراض خواهد کرد.

مصاحبه فقط یک ماه پس از جشن تولد سومین پسر لترمن - هری جوزف - انجام شد. به این ترتیب، او اعتراف کرد که هنگام تماشای این فیلم که ویل و جیدن اسمیت در دو نقش اصلی پدر و پسر در آن حضور داشتند، کاملاً احساساتی بوده است.

«جستجوی خوشبختی» درباره چیست؟

فیلم تعقیب خوشبختی بر اساس زندگی نامه ای به همین نام، توسط مالک شرکت کارگزاری معروف کریس گاردنر، درباره مبارزه او با بی خانمانی در دهه 1980، در کنار پسرش کریستوفر گاردنر جونیور است..

طبق گفته Rotten Tomatoes، این فیلم زندگی آنها را در حالی دنبال می کند که آنها از آپارتمان خود بیرون می شوند، [و] خود را تنها می بینند و جایی برای رفتن ندارند. حتی اگر کریس در نهایت به عنوان کارآموز در یک شرکت کارگزاری معتبر شغلی پیدا می کند، این موقعیت پولی پرداخت نمی کند.'

"این جفت باید در پناهگاه ها زندگی کنند و سختی های زیادی را تحمل کنند، اما کریس در حالی که تلاش می کند زندگی بهتری برای خود و پسرش ایجاد کند، تسلیم ناامیدی نمی شود."

این واقعیت که ویل اسمیت در کنار پسرش نقش گاردنر را بازی کرد، کار او را از نظر ارائه احساسات لازم برای صحنه ها بسیار آسان کرد.

"لحظه ای [در فیلم] وجود دارد که [در شب اول کریس] بی خانمان، او با پسرش در حمام مترو بود. و من در آن صحنه با پسر واقعی ام روی بغلم بودم، و این ویل به یاد می آورد که احساس شکست نهایی والدین است. "اما انجام این کار با پسرم فقط… نیازی به اقدام نبود."

ویل اسمیت به دیوید لترمن درباره بازیگری پسرش، جیدن چه گفت؟

بازی کریستوفر گاردنر جونیور در The Pursuit of Happyness اولین نقش جدن اسمیت در پرده بزرگ بود، اگرچه او پیش از آن به عنوان یک شخصیت تکراری در چند قسمت از مجموعه کمدی UPN همه ما ظاهر شده بود.

هنگامی که دیوید لترمن با تمسخر پرسید که چگونه جدن ۸ ساله در فیلم پدرش نقش آفرینی کرده است، ویل اسمیت فاش کرد که آنها او را از طریق اورینگر برده اند تا مطمئن شوند که او برای این نقش مناسب است.

ویل به لترمن گفت: "من و جیدن یک شب روی تخت دراز کشیده بودیم، [و] در حال خواندن فیلمنامه بودیم، و او گفت: "من می توانم این کار را انجام دهم!" "بنابراین ما او را فرستادیم، و او رفت و احتمالاً هشت بار تست داد … و کارگردان عاشق او شد."

ویل همچنین چیزهای بزرگی را در مورد حرفه پسرش پیش‌بینی کرد، زیرا او از متانتی که در نقش اول خود داشت ستایش کرد. بازیگر گفت: "او فقط چنین دستوری بر احساسات دارد." "او متوجه می شود، موقعیت هایی که هرگز نبوده است، و احتمالاً نمی توانسته باشد!"

توصیه شده: