مایکل ریچاردز ستاره Seinfeld از زمان اشتباه بسیار بحث برانگیز او در The Laugh Factory در سال 2006 بسیار مورد سوال بوده است. با استعدادترین بازیگران کمدی نسل خود. در حالی که این هرگز مورد سوال قرار نگرفت، زمان کمی صرف زمان شخصی شد که ممکن است باشد یا نباشد. البته، مایکل به شدت به خاطر صحبت هایش در The Laugh Factory عذرخواهی کرده است و به نظر می رسد که طرفداران به او پاس داده اند. اما داستان هایی از مجموعه سینفلد وجود دارد.
با گذشت زمان، شفافیت فرا می رسد. و با وضوح، مجموعه ای از آیات می آید. شکی نیست که درباره سینفلد مطالب زیادی ساخته شده است و ثابت می کند که جنجال های پشت صحنه سریال بسیار تاریک تر از آن چیزی است که طرفداران در ابتدا می دانستند.در حالی که رفتار مایکل ریچاردز سر صحنه فیلمبرداری لزوماً "تاریک" نبود، اما بحث برانگیز بود و تقریباً قطعاً همه چیز را تحریک می کرد. آنقدر که جولیا لوئیس دریفوس آن را کاملا از دست داد…
چگونه مایکل ریچاردز در مجموعه فیلم سینفلد رفتار کرد
در طول سالها، بازیگران سینفلد بیشتر و بیشتر صادقانهتر در مورد احساس واقعی خود نسبت به مایکل ریچاردز صحبت کردهاند. تصور غالب این بود که او یک نابغه تمام عیار است که یکی از سخت کوش ترین بازیگران اطراف بود و با این حال او را حذف کردند و کمی گوشه گیر بود. این به این دلیل است که او تقریباً هرگز شخصیت خود را از بین نبرد و بسیاری از لحظات خارج از دوربین خود را صرف تمرین و ارائه حرکات و صداهای جدید صورت میکرد.
شکی نیست که تعهد مایکل برای یافتن اینکه Cosmo Kramer کیست، در نهایت یکی از منحصر به فردترین و دوست داشتنی ترین شخصیت های تاریخ کمدی کمدی را خلق کرد. اما لزوماً پیوند محکمی با همکارانش ایجاد نکرد. همه آنها او را دوست داشتند، اما در یک مستند نسبتاً جدید، جولیا لوئیس دریفوس (الین) و جیسون الکساندر (جرج) به شوخی گفتند که هنوز واقعاً نمی دانند مایکل واقعاً کیست.این در حال حاضر و همچنین زمانی که برای اولین بار نمایش را ساختند، صادق است. اما چیزی که آنها میدانستند این بود که مایکل از زمانی که کسی شخصیت خود را خراب میکند کاملا متنفر بود و میتوانست به طور استثنایی در مورد آن عصبانی شود.
مایکل ریچاردز ممکن است عصبانیت خود را از دست بدهد و جولیا لوئیس-دریفوس فقط شروع به خندیدن کند
در ساخت مستند Cosmo Kramer، جولیا توضیح داد که اغلب کار کردن با مایکل را «ترسناک» میدانست، زیرا او میتوانست برای خنده با بدنش هر کاری انجام دهد. او حتی یک بار به طور تصادفی با چوب گلف به سر او زد، زیرا هنگام چرخش کیف را خیلی محکم تاب داد. اما این موضوع او را آزار نمی داد، زیرا او به تلاش برای ساخت این کمدی اختصاص داشت.
جولیا در مصاحبه اعتراف کرد: "اعتقاد این مرد بی نظیر است. به حدی که اگر صحنه او را خراب کنید، او واقعاً ممکن است عصبانی شود."
مایکل اعتراف کرد: «در واقع عصبانی می شوم. "من می گویم، "بیا! نکن." من فقط احساس کردم که [شکستن شخصیت و خندیدن] غیرحرفهای است. منظورم این است که بیایید! ادامه دهید."
متاسفانه برای مایکل و روش خاص کارش، او صفحه نمایش را با سه بازیگر دیگر به اشتراک می گذاشت که اغلب نمی توانستند آن را کنار هم نگه دارند. خندیدن برایشان مثل نفس کشیدن بود. این به ویژه در مورد جولیا صدق می کرد که اغلب در حین عکسبرداری از خنده منفجر می شد. و هیچ کس بیشتر از مایکل او را نمی خنداند. نه فقط به این دلیل که او بازیگر بزرگی بود، بلکه به این دلیل که میدانست که قرار نیست در حین کار دور او بخندد.
جولیا ادعا کرد: "مثل حضور در کلیسا است. قرار نیست در کلیسا بخندید. کار کردن با مایکل یک جورهایی مشابه است زیرا بسیار جدی است."
شاید من خیلی چیزها را جدی می گرفتم.
در برخی از بهترین بازیهای سینفلد، جولیا در حین کار با مایکل کاملاً از دست داده است. او نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد و او به طرز محسوسی آشفته می شد. البته او نمی توانست عصبانی بماند زیرا جولیا وقتی می خندید بسیار جذاب بود.اما او هنوز واقعاً میخواست روی کارش متمرکز بماند و این از نظر بصری مشهود است.
هنگامی که او بیش از همه ناامید بود، با ضربات چهار در چهار جولیا شوخی می کرد. اما این باعث شد جولیا بیشتر بخندد. به نظر می رسد که او در لحظات ناخوشایند خندیدن کمی لذت می برد. هر چه بیشتر آشفته می شد، همه چیز خنده دار تر بود. مخصوصاً وقتی بازیگر دیگری اولین کسی بود که شکست، جولیا هم تقریباً اجازه داشت این کار را انجام دهد … پس هیچ محدودیتی وجود نداشت.
در حالی که عصبانیت مایکل باعث شد او آن را از دست بدهد، هر دو معتقدند که دوست دارند با هم کار کنند. آنها فقط روش های بسیار متفاوتی برای نشان دادن کمدی داشتند.