چرا یک بار دنیل دی لوئیس باعث شد اعضای خدمه روزانه با دست به او غذا بدهند

فهرست مطالب:

چرا یک بار دنیل دی لوئیس باعث شد اعضای خدمه روزانه با دست به او غذا بدهند
چرا یک بار دنیل دی لوئیس باعث شد اعضای خدمه روزانه با دست به او غذا بدهند
Anonim

وقتی اکثر مردم کلمات هالیوود و صنعت فیلم را می شنوند، فکر می کنند که این دو چیز بسیار متفاوت هستند. به هر حال، کلمه هالیوود زرق و برق و زرق و برق، ستارگان سینما مانند تام کروز و فیلم های پرفروش بزرگی را به ذهن متبادر می کند که بیش از آنکه داستانی جالب را روایت کنند، در مورد تماشا هستند. از سوی دیگر، وقتی مردم در مورد صنعت فیلم صحبت می‌کنند، تمایل دارند فیلم‌های کم‌هزینه‌ای را تصور کنند که بر داستان‌های کوچک‌تر تمرکز دارند.

اگر بازیگری وجود دارد که کاملاً با تصورات صنعت فیلم مطابقت داشته باشد، آن بازیگر باید دنیل دی لوئیس باشد. به هر حال، با وجود اینکه دی لوئیس شایسته این است که او را یک ستاره سینما خطاب کنند، به نظر می رسید که هرگز به هیچ یک از اینها اهمیت نمی دهد.در عوض، دی لوئیس بیش از هر چیز بر هنر بازیگری تمرکز کرد. در واقع، از آنجایی که به شهرت یا ثروت اهمیتی نمی‌دهد، دی لوئیس سال‌ها پیش تصمیم گرفت از بازیگری کناره‌گیری کند، حتی اگر هنوز آنقدر ستاره بزرگی بود که می‌توانست دستمزدهای کلان را طلب کند.

هنگامی که بیشتر مردم درباره دنیل دی لوئیس صحبت می کنند، هنگامی که در مورد بازی های شگفت انگیز او صحبت می کنند، شیوه های افراطی او را برای نقش هایش مطرح می کنند. به هر حال، اشتیاق دی لوئیس به بازیگری متد به حدی زیاد بود که داستان‌های رفتار او در صحنه صحنه تبدیل به موضوع افسانه‌ها شده است. با این حال، بسیاری از مردم نمی دانند که در یک مقطع، دی لوئیس تا آنجا پیش رفت که دستیاران تولید را مجبور به غذا دادن به او کرد.

یک سبک بازیگری غیرمعمول

از آنجایی که بیشتر بزرگسالان به یاد دارند که چقدر دوست داشتند در کودکی تظاهر کنند، بسیاری از مردم به بازیگری به عنوان یک شغل بسیار آسان فکر می کنند. به هر حال، اگر یک بچه می‌تواند این کار را بدون تمام نوازش‌هایی که ستاره‌های بزرگ سر صحنه فیلم‌برداری دریافت می‌کنند انجام دهد، پس چرا کسی نمی‌تواند بازیگر باشد؟ با این حال، در واقعیت، اکثر مردم هرگز نمی‌توانند بازیگران قابل باوری باشند، زیرا نمی‌دانند چگونه خود را در ذهنیتی قرار دهند که برای قانع‌کننده بودن شخص دیگری در مقابل دوربین لازم است.

برای اینکه برخی از بازیگران مشهور بازی های مشهور خود را به پایان برسانند، احساس می کردند که باید بازیگرانی روش باشند. برای هر کسی که نمی‌داند چه چیزی مستلزم آن است، بازیگران متد حتی زمانی که دوربین‌ها خاموش هستند در شخصیت باقی می‌مانند. حتی با وجود اینکه برخی از ستاره‌های سینما واقعاً دوست ندارند که همبازی‌هایشان بازیگران متدین باشند، دنیل دی لوئیس نمونه کامل بازیگری است که از این نظم استفاده می‌کند تا یکی پس از دیگری اجرای شگفت‌انگیز ارائه دهد.

به تصویر کشیدن مردی قابل تحسین

در سال 1989، فیلم پای چپ من با استقبال جهانی روبرو شد. دی لوئیس در این فیلم زندگی نامه ای درباره نویسنده و نقاش واقعی زندگی کریستی براون است که در این فیلم نقش هنرمند و متفکر بسیار محترمی را بازی می کند. در نتیجه، بازی دی لوئیس در این فیلم با بودجه خرد اولین اسکار را برای او به ارمغان آورد و او را به شهرت رساند

برای هر کسی که با داستان زندگی کریستی براون آشنا نیست، او با فلج مغزی متولد شد که به این معنی بود که نمی توانست به طور کامل حرکت اکثر اندام هایش را کنترل کند.با این حال، براون می‌توانست یکی از اندام‌هایش را به آرامی حرکت دهد، بنابراین به خودش یاد داد که با پای چپش تایپ و نقاشی کند که واقعاً یک شاهکار چشمگیر است.

وقتی دنیل دی لوئیس در فیلم پای چپ من بازی کرد، کاملاً به این نقش متعهد بود. از طرفی ساده تر، این بدان معنا بود که دی لوئیس حاضر نشد با نام تولدش پاسخ دهد. در عوض، دی لوئیس خواست که همه سر صحنه او را با نام کریستی براون خطاب کنند. از طرف دیگر، زندگی کردن مانند کریستی براون در زمان فیلمبرداری «پای چپ من» برای دی لوئیس و سایر افرادی که روی پروژه کار می‌کنند بسیار دشوار است.

تا زمانی که دنیل دی-لوئیس برای فیلم پای چپ من حاضر شد، بازیگر به خودش یاد داده بود که مانند کریستی براون با پاهایش تایپ و نقاشی کند، اگرچه در برخی موارد فقط می توانست با پای راستش یک کار را انجام دهد.. در حالی که این باید همه کسانی را که با دی لوئیس در فیلم کار کردند تحت تأثیر قرار داده باشد، بسیاری از همان افراد باید از این که بازیگر از انجام کاری که براون نمی توانست انجام دهد خودداری کرد، آزرده خاطر شوند.

در نتیجه امتناع دنیل دی-لوئیس از استفاده از بیشتر بدنش هنگام فیلمبرداری از پای چپ من، چیزهای زیادی وجود داشت که او به کمک نیاز داشت. به عنوان مثال، زمانی که دی لوئیس برای فیلمبرداری به محل فیلمبرداری رسید، مجبور شد او را روی ویلچر هل دهد. از آنجایی که دکورهای فیلم مملو از تجهیزات است، این بدان معناست که دستیاران تولید فیلم مجبور شدند دی لوئیس و یک صندلی چرخدار را روی سیم‌های برق و هر مانع دیگری بر سر راه او بلند کنند. بدتر از آن، هنگامی که او نیاز به غذا داشت، دستیاران تولید My Left Foot مجبور شدند به Day-Lewis با قاشق غذا بدهند.

توصیه شده: