اگرچه این روزها یک کلاسیک کالت محسوب می شود، اما از ابتدا اینطور نبود. بن استیلر برای ساخت «Zoolander» تلاش کرد، استودیوها فیلم را درک نکردند و در حقیقت، تاریخ اکران آن نمی توانست بدتر از این باشد - با توجه به آنچه در جهان می گذشت.
علاوه بر این، انتخاب بازیگران با مشکل مواجه بود، زیرا یک ستاره خاص فیلم به دلیل مشکلات برنامه ریزی تقریباً مجبور به رد بازی شد. این باعث شد که فیلم برای جایگزینی جستجو کند و در حقیقت، یک بازیگر خاص در لیست A تقریبا نقش را دزدید - خود استیلر اعتراف کرد که این یک تست بازیگری موفق بود.
ما نگاهی به همه آنچه در پشت صحنه رخ داد خواهیم انداخت. همه ما می توانیم موافق باشیم، تصمیم درست انتخاب بازیگر در پایان روز گرفته شد.
فیلم شروع سختی داشت
از ابتدای تولید، "زولندر" در یک نقطه ضعف بزرگ قرار داشت. خود بن استیلر اعتراف می کند که استودیو به طور کامل مفهوم را درک نکرده است و درست بیرون از دروازه، بودجه از 6 دلار به 1 میلیون دلار کاهش یافته است. استیلر میگوید: «فکر نمیکنم آنها کاملاً به آن لحنی که ما میخواستیم رسیدند.»
علاوه بر این، چندین بار بازنویسی شد، چیزها واقعاً خیلی امیدوارکننده به نظر نمی رسیدند.
انگار که هضم آن به اندازه کافی سخت نبود، وقتی فیلم اکران شد، زمان بندی نمی توانست بدتر از این باشد. در اواخر سپتامبر 2001، پس از حملات 9-111 منتشر شد. در آن زمان، بسیاری از مخاطبان آمریکایی علاقه ای به تماشای فیلمی با این ماهیت نداشتند. این فیلم در باکس آفیس 60 میلیون دلار به دست آورد، اما در حقیقت، پس از ترک سینماها، طرفدارانش افزایش یافتند.
جاستین تروکس نیز در کنار Esquire شرکت می کند و موافقت می کند که فیلم بعداً به نتیجه برسد.
او می گوید: «فکر نمی کنم اکثر مردم اولین فیلم را در سینما دیده باشند. "آنها آن را روی DVD یا کابل یا ماهواره دیدند، بنابراین تقریباً [مانند] این قطعه کمیاب وینیل شد که مردم آن را در خانه کشف کردند و واقعاً از آن لذت بردند."
"بنابراین، به این ترتیب، این یک فیلم مستقل بود که هر کس به تنهایی آن را کشف کرد، نه اینکه یک فیلم سرسامآور آخر هفته باشد. و این بخشی از دلیلی است که فکر میکنم این فیلم بسیار دوستداشتنی است، زیرا هرکسی یک فیلم شخصی دارد. اتصال به آن."
اوون ویلسون در کنار Collider موافقت کرد که در سالهای پس از انتشارش، طرفداران زیادی پیدا کند. با این حال، باید توجه داشت که ویلسون تقریباً اصلاً در فیلم بازی نکرد.
Owen Wilson تقریباً برای فیلمبرداری در دسترس نبود
همانطور که اوون ویلسون با ایندیپندنت فاش کرد، بزرگترین نقص او، حداقل به گفته خودش، این است که در طول دوران حرفه ای خود به اندازه کافی از شانس استفاده نکرد. این در نهایت نقش مهمی در پذیرش کنسرت او خواهد داشت.
"بزرگترین لباسهای مصنوعی من احتمالاً به اندازه کافی شانس نمیآورم. من خیلی ایمن هستم. فکر میکنم شما باید کمی بیشتر تاس بیندازید. در ابتدا فکر کردم این مسخره است. چه کسی آن ها را می پوشد؟ سپس شروع به پوشیدن آنها کردم. واکنشی که از طرف مردم دریافت کردم - "خدایا، من آن شلوارها را دوست دارم" - و بعد شروع کردم به فکر کردن، من باید این کار را بیشتر انجام دهم. ، شانس بیشتری داشته باشید."
علاوه بر این، ویلسون رابطه نزدیکی با بن استیلر داشت. این دو در طی یک تست بازیگری «Cable Guy» با هم آشنا شده بودند و بعداً استیلر نامه ای برای ویلسون فرستاد و او را به خاطر کارش تحسین کرد. "فکر میکنم زمانی بود که راکت بطری را دید. او بهترین نامه را به من نوشت و گفت که چقدر این فیلم را دوست دارد، که به معنای بزرگی بود، زیرا هیچکس موشک بطری را ندید، و گفت که امیدوار است بتوانیم روی چیزی با هم کار کنیم. ، روزی، و مطمئناً اتفاق افتاد."
معلوم شد، آن شیمی عالی نیز به دلیل مشکل زمانبندی اتفاق نیفتاد. ویلسون همیشه قرار بود هانسل باشد، اما زمانی که برنامه او نامشخص بود، خدمه شروع به نگاه کردن به دیگران، از جمله یکی از ستارههای اصلی فهرست A کردند.
جیک جیلنهال در نظر گرفته شد
درست است، به گفته خود بن استیلر، کسی جز جیک جیلنهال زمانی برای این نقش در نظر گرفته نشده بود. بن اعتراف می کند، این یک تست عالی بود، "تنها کسی که به وضوح به یاد دارم جیک جیلنهال جوانی بود که این نسخه با چشمان گشاد از هانسل را انجام می داد که واقعا خنده دار بود."
اگرچه دیدن جیک در این نقش بسیار عالی بود، اما هیچ کس نتوانست مانند ویلسون نقش هانسل را بازی کند. و در حقیقت، جیلنهال در سال 2001 با سه فیلم، از جمله «دونی دارکو»، برنامه پرتنشی داشت. او از شانس از دست رفته رنج نمی برد، اگرچه دیدن او در نقشی متفاوت بسیار جالب بود.