کریس ایوانز از سنین جوانی غرق در کار تئاتر بود. او هنگام اجرای برنامه احساس زنده بودن و در خانه بودن می کرد. در سال 2000، او تصمیم جسورانه ای گرفت که به دنبال شهرت و ستاره شدن به لس آنجلس برود.
پی بردن به یک پیشرفت زمان برد، زیرا در ابتدا نقش های اصلی اندک بودند. حتی زمانی که او با فرود "کاپیتان آمریکا" حرفه خود را تغییر داد، این روند استرس زا بود و در حقیقت، کریس تقریباً با توجه به فشار زیادی که به همراه داشت، از آن عقب نشینی کرد.
همه چیز برای بهتر شدن نتیجه شد، زیرا نمی توانیم شخص دیگری را در نقش MCU تصور کنیم. و در حقیقت، به حساب بانکی او نیز کمک زیادی کرد، با ثروت خالص 80 میلیون دلاری.
با این حال، همه چیز به راحتی می توانست برعکس پیش برود. کریس در اوایل دهه 2000 تلاش می کرد خود را به عنوان یک بازیگر بیابد و در نقش بزرگی قرار گرفت. با این حال، فیلم تقریباً کار او را غرق کرد. در باکس آفیس شکست خورد و بدتر از آن، منتقدان نیز چندان مشتاق پروژه نبودند.
خوشبختانه، ایوانز از این تجربه رشد کرد و این کار او را متوقف نکرد. گرچه در حقیقت، می تواند داشته باشد.
او هنوز در آن زمان خودش را به عنوان یک بازیگر می یافت
در سال 2004 در مراحل اولیه کارش بود. در آن زمان، ایوانز در کنار بلک فیلم اعتراف کرد که او هنوز در تلاش است تا به عنوان یک مجری، همراه با یک هویت پیدا کند.
"واقعیت این است که تعداد زیادی بازیگر بهتر از من وجود دارند که در بیرون حضور دارند و کار نمی کنند، بنابراین من هنوز هم سعی می کنم به خودم بیایم. فکر می کنم اگر فکر می کردم یک ویژگی متمایز دارم. ، فکر می کنم این ممکن است گامی در جهت اشتباه باشد. من فکر می کنم تلاش برای فروتنی تا حد امکان بهترین راه برای کمک به این پیشرفت با بازیگری است."
علاوه بر این، کریس هنوز در زندگی حرفه ای خود مسیر روشنی نداشته است. از نظر اولویت، او واقعاً بین یک فیلم مستقل و یک فیلم جریان اصلی یکی نداشت. البته، پس از افزایش محبوبیت او، این در سالهای بعد تغییر خواهد کرد.
من هر کاری را با کارگردانان خوب انجام می دهم. فکر می کنم فیلمی بر اساس کارگردان شما غرق می شود یا شنا می کند. آنها شروع هستند، آنها پایان هستند، آنها داستان سرا هستند. بازی شما این است. و من کارگردانانی را دیده ام که فیلمنامه های عالی می گیرند و آنها را تبدیل به چرند می کنند، و کارگردانانی را دیده ام که فیلمنامه های بسیار متوسطی را می گیرند و آنها را شگفت انگیز می کنند، و فکر می کنم این بهترین راه برای یادگیری است، با داستان نویسان عالی، بنابراین اگر این یک فیلم مستقل است که در آن پولی در کار نیست، اما یک کارگردان عالی است، من آنجا هستم.
او در «امتیاز کامل» حضور داشت، که روی کاغذ با توجه به بازیگران، به نظر میرسید که یک بازی خانگی برای حرفه او باشد. در حقیقت، بررسی ها آنچه را که می توانست باشد منعکس نمی کرد.
بررسی ها خوب نبودند
با حضور افرادی مانند اسکارلت جوهانسون و کریس ایوانز در خط مقدم، طرفداران انتظار داشتند که فیلم یک اسلم دانک باشد. با این حال، در باکس آفیس، فیلم حتی از مرز 10 میلیون دلار هم عبور نکرد. علاوه بر این، بازخوردهای سختی دریافت کرد.
در Rotten Tomatoes، این فیلم 16% امتیاز گرفت… و 44% از تماشاگران. نظردهنده ها چندان خوب نبودند.
"بهعنوان نوعی باشگاه صبحانه و ملاقات با Ocean's Eleven به بازار عرضه میشود، این شباهت چندانی با هیچکدام ندارد. یک صداپیشگی ساده در مورد اینکه چگونه امتحانات ما را کمی بیشتر از ماشینها نشان میدهند، و مانند این است که این کاملاً ناعادلانه است. باشگاه صبحانه به نظر یکی از هوشمندانهترین تجربیات زندگی شماست."
"اسکارلت جوهانسون به عنوان یک سبزه لاکون ظاهر می شود. این البته قبل از اینکه بعد از اوون ویلسون لاکونیک ترین بلوند جهان شود."
بهترین نقد نیست و در حقیقت، ایوانز با شخصیت مبارزه کرد.
ایوانز برای ارتباط با شخصیت تلاش کرد
کریس اعتراف کرد که علیرغم نقدها از زمان خود در فیلم لذت برده است. اگرچه او برای ارتباط با شخصیت تلاش می کرد. به گفته این بازیگر، او اشتراکات کمی با نقش خود داشته است که ممکن است دلیلی برای قطع رابطه باشد.
نه خیلی. من فکر می کنم یک چیز این است که هر دوی ما در سنین پایین می دانستیم چه می خواهیم. او بسیار آکادمیک تر از من است، می دانید، تا آنجا که تحصیل در مدرسه است کمی جاه طلب تر است. نگران بودم، اما فکر میکنم هر دوی ما ایده کاملاً روشنی درباره آنچه دنبال میکردیم داشتیم.»
در سالهای بعد، کریس شیار خود را پیدا کرد و به زودی در بالای کوه در کنار نخبگان قرار گرفت.