سریال جدید Hulu Little Fires Everywhere با بازی ریس ویترسپون و کری واشنگتن در نقش دو مادر با پیشینه های مختلف در دهه 1990 اوهایو.
با بازی های خوب از بازیگران به رهبری ویترسپون و واشنگتن، که به عنوان تهیه کنندگان اجرایی نیز فعالیت می کنند، این نمایش یک شیرجه عمیق به مادر شدن و معنای متفاوت آن برای هر زن است.
سریال هشت قسمتی اقتباسی از رمان پرفروش سال 2017 توسط رمان نویس سلست نگ است که موضوعات رفاه اجتماعی و تفاوت طبقاتی را در کنار مادری و خانواده بررسی می کند. وب درام لایه دیگری از معنا را به داستان اضافه می کند که از چند طریق از کتاب خارج می شود و موضوعات نژادی را در کانون توجه قرار می دهد.
آتشهای کوچک همه جا
سریال در سال 1997 با آتش زدن خانه ریچاردسون در Shaker Height، اوهایو آغاز می شود. فلاش بک به چهار ماه قبل، النا ریچاردسون (ویترسپون) ثروتمند و سفیدپوست را نشان میدهد، روزنامهنگار یک روزنامه محلی که با همسرش بیل (جاشوا جکسون) و چهار فرزندش زندگی میکند: لکسی (جید پتیجان)، تریپ (جردن الزاس) مودی (گاوین لوئیس) و ایزی (مگان استات).
در حالی که النا می تواند کنترل خود را بر سه فرزند بزرگترش اعمال کند، با ایزی، گوسفند سیاه خانواده که تلاش می کند با هویت خودش کنار بیاید، مبارزه می کند.
زندگی ریچاردسون با ورود میا وارن (ریچاردسون) هنرمند سیاهپوست طبقه کارگر و دخترش پرل (لکسی آندروود) که تازه وارد Shaker Heights شده اند و ملک النا را اجاره می کنند، بهم می ریزد.
رابطه متضاد میا و النا به فرزندان آنها منعکس می شود و رازهای ناگفتنی را تهدید می کند.
سریال نژادپرستی و تعصب ناخودآگاه را به داستان اضافه می کند
اولین تفاوت مهم با کتاب این است که میا و پرل در سریال سیاه هستند، در حالی که پیشینه قومی آنها در رمان مشخص نشده است. این امر تضاد بین النا و میا را تشدید می کند، که برای مدت کوتاهی به عنوان خانه دار برای ریچاردسون ها کار می کند، و شخصیت ها را مجبور می کند تا امتیاز خود را بررسی کنند و به تعصب ناخودآگاه خود رسیدگی کنند.
یکی دیگر از تغییرات عمده، و تغییری که به مخاطب نگاهی اجمالی به ماهیت عذابکشیده ایزی میدهد، جنسیت شخصیت است. در حالی که هرگز در کتاب به آن اشاره نشده است، در برنامه ایزی عجیب و غریب است. از آنجایی که او با عجیب بودن خود کنار میآید، در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد و نمیتواند آشکارا درباره چیزهایی که او را در خانه ناراحت میکند صحبت کند. این دختر با نشان دادن علاقه به هنر، با میا، که در گذشته با زنی نیز رابطه داشته، پیوند می زند.برخلاف آنچه در کتاب اتفاق می افتد، میا با استاد و مربی خود پائولین هاتورن (آنیکا نونی رز) رابطه همجنس گرا داشت.
این تغییر به ایزی و میا این فرصت را داد که به هم نزدیکتر شوند زیرا باعث ایجاد شکافی با النا مادر دختر شد. اما ریشه های این رابطه صخره ای مادر و دختر عمیق تر از آن چیزی است که در ابتدا توضیح داده شد. در این سریال، النای جوان (با بازی آنا سوفیا راب) دیده میشود که با سه فرزند دست و پنجه نرم میکند و زمانی که برای چهارمین بار باردار شد، مشتاق بازگشت به کار است. او گزینه های خود را می سنجید و به فکر خاتمه بارداری است، اما مادرش و بیل به او توصیه می کنند که از آن جلوگیری کند. در این کتاب، النا برای چهار بارداری خود برنامه ریزی کرد و هرگز به سقط جنین فکر نکرد.
از طرف دیگر، پرل مجذوب النا و خانواده اش شده است. او شروع به معاشرت با مودی می کند و یک رابطه مخفیانه با تریپ آغاز می کند.دوستی او با لکسی نشان میدهد که چگونه دختر بزرگ ریچاردسون دائماً از او سوء استفاده میکند، ابتدا داستان تبعیضآمیز او را برای مقاله پذیرش در دانشگاه ییل دزدیده و سپس از نام پرل به جای نام خود برای سقط جنین استفاده میکند. در رمان، بهره برداری لکسی از روایت پرل کمتر آشکار است زیرا پرل داوطلبانه مقاله لکسی را می نویسد و لکسی از او اجازه می خواهد تا از نامش در کلینیک استفاده کند.
مثل میا و ایزی، پرل و النا رابطه ای لطیف برقرار می کنند و دختر به او نگاه می کند. این النا است که حقیقت را در مورد اصل و نسب خود به پرل می گوید و مخفیانه پشت سر میا می رود تا به او صدمه بزند. در یک اپیزود فلاش بک، مخاطب متوجه می شود که میا پذیرفته است که به عنوان جانشین یک زوج ثروتمند منهتن عمل کند، و در آخرین لحظه پس از مرگ ناگهانی برادر محبوبش، وارن، و متعاقباً شهر و پائولین را ترک کرد.
این راز آزاردهنده ای که میا باید با آن زندگی کند، باعث می شود تا به همکار ببه (هوانگ لو) کمک کند تا برای حضانت دختر بچه اش می لینگ پس از اینکه او را رها کرد، چون قادر به تامین مخارجش نبود، مبارزه کند. اوپس از بهبودی از افسردگی پس از زایمان و با داشتن یک شغل پایدارتر، بیبه در تلاش است تا دخترش را بازگرداند، زیرا این نوزاد اکنون توسط دوستان ثروتمند النا، مککالوز، که نام او را میرابل تغییر دادهاند، به فرزندخواندگی میپذیرد..
در این کتاب، میا به بیبه کمک می کند تا می لینگ را پیدا کند و زن در مک کالوز ظاهر می شود، اما از او دور می شود، در حالی که در نمایش، بیبه در حالی که میزبان اولین جشن تولد میرابل هستند، به عمارت ریچاردسون یورش می برد. علاوه بر این، النا به ببه پول پیشنهاد می دهد تا او را در سریال کنار بگذارد، اما این هرگز در رمان نگ اتفاق نمی افتد.
پایان
مهمترین تفاوت کتاب و سریال احتمالاً هویت مقصر آتش سوزی است. در حالی که در کتاب، این ایزی است که آتشهای کوچکی را در اتاق خواب خواهر و برادرش راه میاندازد، در نمایش فقط یک آتشافروز وجود ندارد. لکسی، تریپ و مودی پس از اینکه الینا به ایزی میگوید که او هرگز او را نمیخواهد، اتاقخوابهایشان را آتش زدند و در نتیجه درست زمانی که پرل و میا شهر را ترک کردند، ایزی رفت.در سریال، این النا است که تقصیر آتش سوزی را به عهده می گیرد و تا حدودی فشاری را که به فرزندانش وارد کرده است برای کامل بودن تشخیص می دهد.
طرفداران Little Fires Everywhere احتمالاً ناامید خواهند شد زیرا به نظر نمی رسد که فصل دومی وجود داشته باشد. لیز تیگلار، مجری برنامه در مصاحبه با Entertainment Tonight این احتمال را رد کرد.
"خب، نگاه کن، من خودخواهانه می خواهم بگویم بله،" تیگلار گفت.
«این یکی از بهترین تجربیات زندگی من بوده است. من برای همیشه در آن اتاق نویسندگان خواهم بود و واضح است که برای ریس [ویترسپون] و کری [واشنگتن] و همه کسانی که درگیر آن هستند تا آخر عمرم مینویسم. بنابراین، من می خواهم بگویم بله. در قلبم احساس میکنم یک سریال محدود است، احساس میکنم داستان را تعریف کردهایم."