از زمان نمایش اولیه خود در سال 2005، کمدی NBC The Office به طور پیوسته سال به سال محبوبیت پیدا کرده است. اکنون، یک دهه و نیم بعد، این یکی از محبوبترین سریالهای تلویزیونی تمام دوران است، با غولهایی مانند Cheers، Seinfeld، و Friends.
با این همه محبوبیت، طبیعتاً بحث ها و بحث های زیادی وجود دارد. برخی چیزها کاملاً مورد توافق جهانی قرار دارند، مانند اینکه نمیتوانید مایکل را دوست نداشته باشید یا اینکه دیوید والاس میتواند آن را به دست آورد، اما چیزهای دیگر کمی بحثبرانگیزتر هستند یا با گذشت زمان بحثبرانگیزتر میشوند.
منطقی است: اگر چیزی را به اندازه کافی تماشا کنید، شروع به نگاه متفاوت به آن خواهید کرد و متوجه چیزهایی خواهید شد که قبلا هرگز انجام نداده اید. این گاهی اوقات میتواند منجر به برداشتهای بسیار داغ شود.
یکی از جدیدترین بحث ها در مورد شخصیت فرعی کتی از فصل هشتم است. کتی زمانی که به مرخصی زایمان می رود، به عنوان یک موقت برای جایگزینی پم به عنوان مدیر دفتر می آید. او پس از بازگشت پم مدتی در آنجا می ماند و وقتی تعدادی از کارگران به یک سفر کاری به تالاهاسی فرستاده می شوند، او با آنها می رود… و همینطور جیم.
این جایی است که درام شروع می شود. قبل از رفتن، او را با دوستش تلفنی می بینید که می گوید ازدواج جیم و پم "خوب نیست" و او "قطعاً قرار است با او ارتباط برقرار کند". در طول سفر، تلاشهای او برای معاشقه با او بیشتر و بیشتر آشکار میشود (و بیشتر و عجیبتر)، تا زمانی که وانمود میکند گرمایش اتاقش خراب است، با لباس خواب به اتاق جیم میآید و خیلی نزدیک مینشیند. به او، و خیلی تلاش می کند تا به معنای واقعی کلمه بین برگه هایش قرار بگیرد.
بدیهی است که ما به عنوان مخاطب قرار است از کتی متنفر باشیم. او سعی میکند بین دو شخصیتی قرار بگیرد که در آن زمان، خوشبختترین زوج سریال هستند، و او واقعاً در مورد آن بدخواهانه رفتار میکند.با این حال، برخی از مردم اکنون استدلال می کنند که کاری که کتی انجام داد بدتر از کاری نیست که جیم با پم در دو فصل اول انجام داد.
حالا، اگر به آن بحث روی کاغذ نگاه کنید، (و زیاد به آن فکر نکنید،) به نوعی منطقی است: جیم با یک زن نامزد معاشقه می کرد، کتی با یک متاهل معاشقه می کرد. مرد. هر دو مورد از نظر فنی اشتباه هستند. اما، مانند بسیاری از چیزهای زندگی، وقتی به جزئیات موقعیت نگاه میکنید، اوضاع پیچیدهتر میشود.
اولین بار، ازدواج آنها محکم بود
نمی توان گفت که کتی از کجا برداشت کرده است که ازدواج جیم و پم بد بوده است. به یاد داشته باشید، این قبل از Athlead بود. پم و جیم قبل از آن هرگز دعوای مهمی نداشتند.
شاید فقط به این دلیل بود که او به اندازه کافی در اطراف آنها نبود (او فقط آنجا بود، زیرا پم نبود، بالاخره) و نمی دانست که آنها چقدر عمیقاً عاشق هستند. شاید او فقط چیزی را که میخواست بشنود، زمانی که گهگاه در دفتر با هم دعوا میکردند، شنید. شاید او نمی داند عشق چگونه به نظر می رسد (تلاش های ناخوشایند او برای معاشقه مطمئناً نشان دهنده این است).
بدون در نظر گرفتن، او اشتباه می کند، و جیم و پم یک زوج بسیار قوی هستند. کمی استرس با نوزاد جدید، شاید، اما بسیار قوی است.
پم و روی، در عین حال، نبودند. روی از نظر عاطفی از پم غافل شد. او دوست نداشت به مشکلات او گوش دهد، کارهایی برای او انجام نداد، مگر اینکه این کار را برای "کسب امتیاز" انجام می داد، و با پولی که قرار بود برای عروسی آنها باشد، یک جفت WaveRunners خرید.
صرفاً دیدن اینکه رابطه یک نفر خوب پیش نمیرود، واقعاً بهانهای نیست برای اینکه سعی کنید خودتان را در آنجا فرو کنید، اما حداقل باعث میشود (کمی) کمتر دلسرد شوید. حداقل اگر میبینید فردی از نظر عاطفی نادیده گرفته میشود، نیازی را در زندگی او برطرف میکنید. که ما را به نقطه بعدی می رساند…
جیم و پم عاشق بودند… کتی فقط شلوغ بود
مرز بین معاشقه و دوستی همیشه با جیم و پم بسیار مبهم بود زیرا آنها در ابتدا بسیار نزدیک بودند. این دو رابطه عاطفی عمیقی داشتند و دوستی آنها برای هر دو بسیار مهم بود.سخت است که از جیم به خاطر معاشقه با پم خیلی ناراحت باشید زیرا احتمالاً گاهی اوقات اجتناب ناپذیر بود. شما نمی توانید عاشق کسی نشوید، و اگر با او دوست هستید، گاهی اوقات فقط مسخره کردن به معاشقه تبدیل می شود.
اگر جیم از دوستی با پم صرفاً به این دلیل که نمیخواست ریسک معاشقه با او را بپذیرد، دست میکشید، نه تنها هر دوی آنها را ناراحت میکرد، بلکه به نوعی شخصیت پم را نیز بیارزش میکرد. اگر جیم دوستی خود را با پم به این دلیل قطع می کرد که نمی توانست عاشقانه با او باشد، مثل این بود که بگوید فقط اگر رابطه ای عاشقانه با او باشد می خواهد با او رابطه برقرار کند. به سادگی این واقعیت که او مایل است در کنارش بنشیند و فقط دوست او باشد، نشان می دهد که چقدر واقعاً او را همیشه دوست داشته است.
در ضمن کتی با جیم چندان صمیمی نبود. آنها حتی زمانی که با هم در فلوریدا هستند آنقدر با هم معاشرت نمی کنند. جیم زمان بیشتری را با استنلی می گذراند تا با او. وقتی با او معاشقه میکند، طبیعی هم نیست.او با او شوخی نمی کند، هیچ کاری که او انجام می دهد حتی نمی تواند به عنوان دوستی پنهان شود. تنها کاری که او انجام می دهد این است که احمقانه تر از خودش رفتار کند، در مورد خودش صحبت کند و سعی کند به شکلی نه چندان پنهانی جیم را وادار کند که او را به روش های مختلف لمس کند.
حتی وقتی جیم بالاخره حرفش را باز می کند و احساساتش را از سایه دور می کند، این کار را با گفتن به پام دوستش دارد، نه با قرار دادن او در موقعیت ناخوشایندی که او نتوانست از آن فرار کند..
این یکی دیگر از تفاوت های اصلی است: وقتی جیم با پم معاشقه می کرد، پم به او باز می گشت. و وقتی پم نشانهای مبنی بر ناراحتیاش داد، جیم عقبنشینی کرد. کتی به جیم نجابت مشابهی نداشت. جیم هم از طریق زبان بدن و هم با گفتن صریح و شفاهی به او اعلام کرد که چیزی را که او میفروشد نمیخرد، و او به هر حال اصرار کرد. بله.
معاشقه بین جیم و پم احساسی، متقابل و همراه با دوستی و عشق بود. کتی فقط سعی می کرد با جیم به رختخواب برود، و او واقعاً در این مورد ترسناک بود. کتی و جیم اصلاً شخصیتهای مشابهی نیستند.