در یک دنیای ایده آل، استودیوهای فیلم قبل از هر چیز به ساخت فیلم های عالی که توده ها را سرگرم می کند اهمیت می دهند. با این حال، در واقعیت، تجارت سینما بیش از هر چیز حول محور یک چیز است، یعنی کسب درآمد. در نتیجه، نمونههای زیادی وجود دارد که فیلمهای بدی را دنبال میکنند که صرفاً به این دلیل که پول زیادی در گیشه به همراه داشتهاند.
متاسفانه برای ستارگان سینما، در پایان روز، مهمترین چیزی که واقعاً مهم است این است که فیلمهایشان چقدر پول به همراه دارد. در نتیجه، وقتی بازیگری تیتر یک فیلم موفق میشود، استودیوها از او میخواهند که بازی کنند. یک نوع شخصیت بارها و بارها از سوی دیگر، اگر بازیگری در فیلمی بازی کند که در باکس آفیس قرار دارد و سابقه موفقیت آمیزی نداشته باشد، می تواند پایان کار او باشد.
در سال 2012، فیلمی منتشر شد که آنقدر پول از دست داد که به شدت کارنامه شخصی که در آن بازی کرد، لکه دار شد. خوشبختانه برای جان هام، این فیلم کوچکترین کارنامه او را خراب نکرد زیرا با وجود اینکه او برای نقش اصلی در نظر گرفته شده بود، بازیگر دیگری به جای آن در این فیلم بازی کرد.
سالهای کار و درآمدهای کلان
در سال 1917، اولین کتاب از مجموعه رمان هایی که ماجراهای جان کارتر را شرح می داد منتشر شد. ماجراجوییهای جان کارتر که در بین خوانندگان موفق بود، آنقدر خارقالعاده بود که زمان زیادی طول نکشید تا استودیوهای فیلم تماس بگیرند. در واقع، پس از آغاز اولین تلاش برای ساخت یک فیلم جان کارتر در سال 1931، دیزنی و پارامونت چندین دهه تلاش کردند تا فیلم جان کارتر را از صحنه خارج کنند. در نهایت، تا سال 2012 بود که دیزنی بالاخره موفق شد فیلمی از جان کارتر را در سینماها به نمایش بگذارد.
از آنجایی که داستانهایی که حول محور جان کارتر میچرخد بسیار باشکوه هستند، دیزنی باید میدانست که فیلمی درباره این شخصیت یک پنی هزینه دارد.با این حال، استودیو احتمالاً نمیدانست که جان کارتر به یکی از گرانترین فیلمهای تولید شده تا کنون تبدیل شود، زیرا تقریباً ۳۰۰ میلیون دلار هزینه داشت.
از آنجایی که جان کارتر هزینه گزافی داشت، دیزنی به وضوح برای ساختن فیلمی که تبدیل به یک فیلم موفق شد سخت کار کرد. برای مثال بازیگران متعددی برای نقش اصلی در نظر گرفته شده بودند از جمله جان هام و جاش دوهامل. استودیو به جای اینکه هر کدام از این گزینه ها را انتخاب کند، بازیگری را استخدام کرد که بسیاری معتقد بودند در آن زمان بازیگر بزرگ بعدی هالیوود است، تیلور کیچ.
یک فلاپ عظیم
پس از دهه ها کار و میلیون ها دلار هزینه، می توان گفت که دیزنی انتظارات زیادی از جان کارتر داشت. دیزنی که در چندین فرمت از جمله IMAX و 3D منتشر شد، امیدوار بود که مخاطبان برای غوطه ور شدن در دنیای خارق العاده جان کارتر صف بکشند. با این حال، متأسفانه برای همه افراد دست اندرکار، جان کارتر تنها 284 میلیون دلار در سراسر جهان به ارمغان آورد.
برای اکثر فیلمها، درآمد ۲۸۴ میلیون دلاری چیزی برای گریه کردن نیست.با این حال، در مورد جان کارتر، ساخت فیلم بیشتر از آن هزینه داشت. بدتر از آن، دیزنی همچنین پول زیادی را برای تبلیغ فیلم به تودهها خرج کرد. در واقع، طبق برخی گزارشها، جان کارتر 223 میلیون دلار از دست داد که آن را به یکی از بزرگترین شکستها در تاریخ سینما تبدیل میکند.
یک خانم نزدیک
زمانی که جان کارتر آزاد شد و دیزنی را از دست داد، تیلور کیچ قبلاً برای بازی در چند پروژه پرمخاطب دیگر استخدام شده بود. متأسفانه برای کیچ، Battleship و Savages نیز نتوانستند مخاطبان را جذب کنند. بدتر از آن، استودیوها به وضوح علاقه ای به همکاری با مردی که تیتر اول جان کارتر بود، نداشتند، زیرا می ترسیدند دچار شکستی مشابه شوند. در نتیجه، کیچ از زمانی که جان کارتر اکران شد، برای تیتر یک فیلم با بودجه کلان استخدام نشده است. واقعاً مایه شرمساری است زیرا کیچ با بازی در مینی سریال Waco ثابت کرد که یک بازیگر با استعداد است، اما بعید به نظر می رسد که حرفه او هرگز به طور کامل از جان کارتر بهبود یابد.
با توجه به اینکه استودیوهای بزرگ ظاهراً معتقدند که تیلور کیچ عمدتاً به دلیل نقش جان کارتر او سم باکس آفیس است، جان هام باید از ستاره های خوش شانس خود که در فیلم بازی نکردند تشکر کند. به هر حال، اگر جان هام به سرنوشت مشابهی دچار می شد، تقریباً به طور قطع حضور در فیلم هایی مانند ساقدوش ها، بچه راننده، تگ و زمان بد در ال رویال را از دست می داد. علاوه بر این، احتمال اینکه تام کروز بخواهد او در فیلم موردانتظار Top Gun: Maverick در آینده ایفای نقش کند تقریباً هیچ است.