ورود به ذهن لری دیوید هدیه ای برای اکثر طرفداران کمدی خواهد بود. سپس دوباره، با سطح روان رنجوری، وسواس، و ویژگی های او، شاید اینطور نباشد. شاید طرفداران ترجیح دهند نبوغ لری را از دور ببینند. و از آن، منظور ما از کمدی کمدی نمادین او سینفلد و شاهکار او که ارزشش را در HBO دارد، اشتیاق خود را محدود کنید.
باز هم، واقعاً لازم نیست در ذهن لری باشد تا بفهمد او چگونه برنامه های تلویزیونی، نمایشنامه ها و فیلم هایش را می نویسد. در واقع، LD به طرز شایسته ای در مورد روند خلاقیت خود صحبت کرده است. از جمله این واقعیت، برخی از بحث برانگیزترین لحظات در کار او از زندگی واقعی او حذف شده است. بیایید نگاهی بیندازیم…
الهام گرفتن از زندگی واقعی او برای فیلمنامه و بدون فیلمنامه
طرفداران Curb Your Enthusiasm بیشتر از این آگاه هستند که اکثریت قریب به اتفاق نمایش بدون فیلمنامه است. این بدان معنی است که تقریباً تمام دیالوگ هایی که بین بازیگران گفته می شود کاملاً به آنها بستگی دارد. فقط توطئههای کلی، زمینههای اساسی، و چیدمانها و پرداختها برای بازیکنان در حین فیلمبرداری شناخته میشوند. بقیه برای مسخره کردن دست آنهاست. این فرآیندی است که لری به عنوان یک بازیگر و همچنین به عنوان یک نویسنده از آن لذت می برد.
بنابراین، بازیگری همه چیز است. اما حتی پس از آن، بازیگران بر داستانهای استادانه لری دیوید تکیه میکنند، که بیشتر آنها بر اساس مشاهدات و تجربیات ترسناک خودش است.
در مورد سینفلد هم همینطور است، اگرچه کل آن کمدی که او با همکاری بهترین دوستش جری ساینفلد ساخته بود، فیلمنامه شده بود. هر عنصر، هر خط و هر مضمون هر فیلمنامه ساینفلد توسط لری و جری با هم تحت یک جدول زمانی فشرده NBC تجزیه و تحلیل شد.
این روند برای لری بسیار وحشیانه تر بود، کسی که صادقانه در مورد لذت بردن از روند نوشتن وقتی که احساس می کند تحت فشار است صادق است. اما کرب متفاوت است. آزادی بسیار بیشتر و اتکای بسیار بیشتری به افرادی که در مقابل خود قرار می دهد وجود دارد. با این حال، با توجه به انواع طرحهای کاملاً ساختارمندی که لری برای گروه و بازیگران خود مینویسد، ریتم صحنه برای کسانی که در هنر کمدی و بداههنویسی تجربه دارند کاملاً طبیعی است.
با این حال، او باید به این ایده برسد…
لری دیوید در مصاحبه ای قدیمی به ریکی جرویس گفت: "من با یک پد کوچک راه می روم و هر وقت ایده ای به ذهنم می رسد، آن را یادداشت می کنم." "و سپس من کتاب دیگری دارم که در آن همه ایده ها را می گیرم و آنها را در کتاب دیگری قرار می دهم. با بهترین دست خطم. بنابراین، قبل از اینکه نمایشی بنویسم، فقط به کتاب ها نگاه می کنم و می گویم: "اوه، این می شود. با آن خنده دار باش. یا، "این دو ایده واقعاً با هم کار می کنند.""
تکیه لری به مهارتهای مشاهدهاش ممکن است برای برخی دلهرهآور به نظر برسد، اما این مرد فقط در یافتن لحظات خندهدار، پوچ یا کاملاً آزاردهنده در زندگی واقعی مهارت دارد.اما این مشاهدات فراتر از تماشای افراد یا تعامل با آنها است، نوشتن کمدی در مورد فشار دادن به اعماق ذهن لری است. بنابراین، نمونه ای از این چیست؟
خب، برای یکی از دوستداشتنیترین اپیزودهای شور و شوق خود را مهار کنید، «مرغ فلسطینی».
"من فکر کردم، "مطمئنا. و فکر کردم، چه می شود اگر در حالی که ما در حال آمیزش هستیم، او به نوعی همه این چیزهای یهودی ستیزانه را فریاد بزند." لری در طی مصاحبه ای با نیویورکر توضیح داد. "این من را اصلاً آزار نمی دهد! بنابراین، این میکروب آن نمایش بود."
لری می خواهد مخاطبش را توهین کند … اما نه به خاطر پست بودن
البته، برای برخی از بینندگان، در بسیاری از نوشتههای لری دیوید، یک عنصر انقباض وجود دارد. این چیزی است که او ادعا می کند که فقط نمی فهمد.
لری در مصاحبه نیویورکر توضیح داد: "هرگز به ذهنم خطور نکرده بود که هر کاری که انجام میدهم میتواند باعث ناراحتی کسی شود. میتوانم ببینم که آن کسی را توهین میکند، که… عالی است! نکته همین است."همانطور که S. J. Pearlman گفت: "دفتر طنز توهین کردن است."
با این حال، برخلاف برخی از کمدین ها، لری سعی نمی کند به مخاطبانش توهین کند. او می خواهد که آنها به مسخره بودن و بی ادبی عمومی شخصیت های او بخندند. به طور خلاصه، عناصر تاریک طبیعت ما را قابل کنترل تر جلوه دهید. یا حداقل به ما یادآوری کند که همه ما قادریم به شیوه شخصیت های او عمل کنیم. به هر حال، یکی از شعارهای فصلی از شور و شوق خود را محدود کنید، این بود: "در اعماق درون، میدانی که او هستی."
لری به ریکی جرویس گفت: "هیچ کس افکار بد را بیان نمی کند." "ما فقط به آنها فکر می کنیم، آنها را نمی گوییم. اما افکار بد خنده دار هستند."
اما «افکار بد» به خودی خود برای خنده دار بودن کافی نیست. این یک درگیری است که آنها را از یک جوک یا حکایت خنده دار به یک داستان خنده دار تبدیل می کند که می تواند برای یک کمدی کمدی نیم ساعته طولانی شود. با نشان دادن دیدگاههای متضاد و پیامدهای این «افکار و اعمال بد»، بینندگان به سفری کمدی میروند که میتوان آن را ساخت، پیچخورد و در نهایت نتیجه داد.و این معمولا زیبا، زیبا، بسیار خوب است!