پسران سوپرنچرال حرفه های بزرگی در پیش خواهند داشت. البته، از آنجایی که سریال پس از 15 سال به پایان رسید، طبیعی است که تعجب کنیم که جنسن آکلز چه خواهد کرد و همچنین جارد پادالکی، فارغ التحصیل دختران گیلمور، در چه بازیگری قرار خواهد گرفت، جدای از یک برنامه دیگر در CW.
طرفداران این سریال که از سال 2005 تا 2020 در شبکه WB و در نهایت CW اجرا شد، هنوز از پایان سریال دیدنی در هیجان هستند. با توجه به اینکه نمایش چندین بار لغو شده بود، تماشای آن تا اینجا باورنکردنی بود. طبق یک مقاله عالی توسط TV Insider، طول عمر 327 قسمتی اصلاً آن چیزی نیست که سازنده سریال اریک کریپکی در ذهن داشت. سپس دوباره، اریک نمی دانست که در حال ایجاد یک نمایش خاص در مورد یک پیوند برادرانه است.در ابتدای کار، او بیشتر روی جنبه ترسناک Supernatural متمرکز بود. در اینجا نحوه نمایش به چیزی تبدیل شد که طرفداران میدانستند و دوست داشتند.
شروع نمایش در یک زمین توسعه یافت
هر سریال نقطه شروعی دارد، اما واقعاً به اندازه یک خاطره یا لحظه الهام واضح است. معمولاً، نمایشها قبل از اینکه حتی به یک فیلمنامه قابل اجرا برسند، زمان زیادی را صرف میکنند. و حتی پس از پایان فیلمبرداری و پخش یک برنامه، ممکن است چند سال طول بکشد تا بتواند موضوع واقعی آن را پیدا کند. سوپرنچرال اریک کریپکی آنقدرها هم سخت نبود، اما نویسنده در ابتدا نمیدانست که چیز خاصی با داستان پیوند برادرانه پیدا کرده است. وقتی در اوایل دهه 2000 شروع به نوشتن سوپرنچرال کرد، پس از اینکه WB از او درخواست کرد، فقط می خواست یک نمایش ترسناک انجام دهد.
"من به ایده ای در مورد خبرنگاری رسیدم که با یک ون سفر می کرد و درباره افسانه های شهری می نوشت. این اساساً یک تصویر وحشتناک از [Kolchak: The] Night Stalker بود.""سوزان [یکی از مدیران برادران وارنر] به خبرنگار علاقهای نداشت، اما از منطقه افسانههای شهری خوشش آمد و از من پرسید که آیا چیز دیگری دارم یا نه. قانون اول: همیشه بگو میتوانی سوار اسب شوی. من گفتم: من نسخه دیگری در مورد دو نفر دارم که در حال گشت و گذار در کشور هستند و در داخل و خارج از این افسانه ها غواصی می کنند. سپس، در محل، "…و آنها برادرند." به او گفتم که تمام یادداشتهایم در خانه هستند و یک هفته را صرف نوشتن آنچه برای سوپرنچرال تبدیل شد، کردم.»
نمایش تا زمانی که بازیگران مناسب انتخاب نشدند خود را پیدا نکرد
از آنجایی که WB اکنون منتظر نمایشی درباره برادران بود که پسزمینهای ترسناک داشت، اریک میدانست که باید بسیار مراقب باشد که چه کسی را انتخاب میکند. به هر حال، نمایش اکنون تا حد زیادی به ترکیب شیمیایی دو بازیگر وابسته بود. خوشبختانه، او جرد و جنسن را پیدا کرد…
"جارد و جنسن هر دو برای نقش سم در رقابت بودند.[رئیس تلویزیون برادران وارنر] پیتر راث هیچ یک از مدیران ما را دوست نداشت و پرسید، "چرا جنسن دین را نمی سازی؟" بنابراین، ما رفتیم و به جنسن گفتیم که نمیدانیم او علاقهمند است یا نه، اما او میتواند نقش دین را دریافت کند، و او گفت: "به هر حال این همان بخشی است که من میخواستم." اریک به TV Insider توضیح داد..
جرد پادالکی گفت: "اگر 16 سال پیش به من می گفتید که برای چیزی تست می کنم که 15 فصل طول می کشد، حتی بیشتر از خودم عصبی می شدم." برای بازی Gilmore Girls انتخاب شد، البته نه در نقش اصلی. "ما چندین صحنه را خواندیم، و هیچ تشویق یا خنده ای در کار نبود. اما پس از بازگشت از اتاق انتظار، پیتر راث به ما تبریک گفت و همه بلند شدند و شروع به کف زدن کردند. این شروع بسیار جادویی بود."
پیدا کردن "برادر سوم"
«برادر سوم» در سوپرنچرال، حداقل برای شروع نمایش، شورت ایمپالا 1967 بود.این خانه سالها خانه سم و دین بود و ابزار داستانی که آنها را وارد ماجراجوییهای جدیدی کرد. ماشین برای سریال حیاتی بود و حتی قسمت POV بسیار خاص خود را در فصل یازدهم داشت.
"اریک در مورد سریال خود گفت:"داشتن ماشینی که شبیه سومین لید سریال بود برای من بسیار مهم بود." "وقتی به همسایهام در ونیز [کالیفرنیا] که یک مکانیک بود، گفتم که من یک ماشین بد میخواهم و به یک موستانگ 65 فکر میکنم، او گفت: "آره، موستانگ ماشین عالی است اگر شما." شما یک py هستید. و بدون از دست دادن یک ضرب، او گفت: "شما یک ایمپالا 67 می خواهید، زیرا می توانید یک بدن را در آن صندوق عقب قرار دهید." به سمت کامپیوترم دویدم تا آن را جستجو کنم، و عالی بود."
"اولین آهنگی که هنگام ورود به ایمپالا [که پس از پایان سریال به او هدیه دادم] گوش دادم "Carry On Wayward Son" بود. جارد توضیح داد که من آن را در گاراژ خود می بینم و از قبل احساس نوستالژی در مورد چند ساعت از زندگی خود را دارم که احتمالاً در آن وسیله نقلیه گذرانده ام.
با هم، جرد، جنسن، و آن ماشین سریال را به آنچه بود ساختند. در حالی که جنبه فراطبیعی Supernatural اولین قرعه کشی این مجموعه بود، خالق اریک کریپکی در یک جلسه مسابقه قلب را در پرواز پیدا کرد.