هر از چند گاهی، یک فیلم در سینماها نمایش داده می شود و به طور کامل یک نسل را تعریف می کند. این فیلمها فوقالعاده کمیاب هستند، اما وقتی طرفداران برای اولین بار آن را ببینند، دیگر هیچ چیز مثل قبل نمیشود. مطمئناً، مردم فرنچایزهای بزرگی مانند MCU، DC و جنگ ستارگان را دوست دارند، اما تلنگرهای نسلی آنهایی هستند که مکان منحصر به فردی را در تاریخ فیلم ثبت می کنند.
وقتی به دهه 80 نگاه می کنیم، کمتر فیلمی مانند باشگاه صبحانه، جوانان آن دوران را به تصویر می کشد. این فیلم در مقدمه و اجرا ساده است، اما نمی توان انکار کرد که هنوز هم مثل همیشه مرتبط و تاثیرگذار است. قبل از اکران در سینماها، این فیلم تقریباً تاریک تر بود.
بیایید ببینیم چگونه The Breakfast Club اوضاع را سبک کرده است.
پایان اصلی نگاهی تاریک به آینده داشت
باشگاه صبحانه یک فیلم روزمره است که بر اینجا و اکنون تمرکز دارد و نه لزوماً آنچه قرار است اتفاق بیفتد. این به طرفداران این امکان را می دهد که خودشان نتیجه گیری کنند و پایان خود را برای چیزها بنویسند، و دنیای احتمالات فیلم را بسیار منحصر به فرد می کند.
در طول پیش نویس های اصلی فیلم، صحنه ای درگیر بود که قرار بود تصویری از اتفاقاتی که برای برخی از شخصیت های مورد علاقه ما می افتد را ترسیم کند. جان هیوز به جای ساده نگه داشتن چیزها، می خواست چکش را پایین بیاورد و پایان آنها را به شیوه ای تاریک بنویسد.
جان کاپلوس، بازیگر نقش کارل سرایدار در فیلم، فاش کرد که جان هیوز یک بار صحنه ای را درگیر کرده است که نشان می دهد چه اتفاقی برای برخی از شخصیت ها افتاده است.
Kapelos اظهار داشت: به برایان (آنتونی مایکل هال) گفتم که او یک دلال بزرگ بورس خواهد شد و در سن 35 سالگی بر اثر حمله قلبی خواهد مرد. جان بندر، اگر و زمانی که شما را از زندان آزاد کنند…”
این پایان می توانست چیزهای زیادی را با این فیلم تغییر دهد، و واقعاً، مردم ممکن است آنقدرها تمایل نداشته باشند که آن را دوباره تماشا کنند.
پایان واقعی چیزها را سبک نگه داشت
یکی از دلایل اصلی اینکه باشگاه صبحانه به عنوان یک فیلم خوب کار می کند، امیدی است که می توان در پایان آن یافت. بله، این بچه های دبیرستانی همه با این که الان هستند یا از کجا آمده اند تعریف شده اند، اما همانطور که در پایان می بینیم، رشد زیادی در طول آن بازداشت سرنوشت ساز رخ می دهد، به این معنی که خوش بینی وجود دارد که آنها همه می توانند آینده خود را در دست بگیرند.
فاش کردن این که این شخصیتها دقیقاً همانطور که ایستگاههای فعلیشان در زندگی نشان میداد، به پایان میرسند، امید بیننده را میدزد و رشدی را که در طول فیلم میتوان یافت، کاهش میدهد.
خوشبختانه، جان هیوز تصمیم گرفت که لحن پایانی را بسیار سبک تر نگه دارد. هر شخصیتی که در فیلم دخیل است میتواند دبیرستان شرمر را در همان شنبه ترک کند با این اطمینان که میتواند برای بهتر شدن تغییر کند و نیازی نیست که به طبقه اجتماعی یا هنجارهای اجتماعی اجازه دهند که چه کسی هستند.
از آنجایی که هیوز همه چیز را سبک تر و امیدوارتر نگه می داشت، سال هاست که طرفداران برمی گردند. این شخصیت ها در تاریخ سینما ریشه دوانده اند و هر نسل که می گذرد توسط مخاطبان جوان کشف می شوند. همانقدر که مردم میخواهند داستانهای خود را درباره آینده این شخصیتها بنویسند، سالهاست که درخواستهایی برای ساخت دنباله و حتی بازسازی آن وجود دارد.
آیا دنباله ای خواهد داشت یا بازسازی؟
جالب است که مردم همیشه مجبور بوده اند دنباله ای برای این فیلم ببینند، و به دلیل علاقه، به نظر می رسد همیشه نوعی صحبت در مورد یک دنباله بالقوه وجود دارد، دقیقاً مانند فیلم های موفق دهه 80 مانند The گوونی ها.
در این مرحله، ادامه آن بعید است، اما ممکن است یک نسخه بازسازی شده در مقطعی روی میز باشد. جان هیوز نویسنده دیگر در میان ما نیست، اما هالیوود بهترین کار را انجام خواهد داد، یعنی بازیافت ایده های موفق با چرخش مدرن در مورد چیزها.
بازیگر جاد نلسون، که نقش جان بندر را در فیلم اصلی بازی کرد، احساس نمیکند که باید بازسازی انجام شود، و واقعاً، ما نمیتوانیم او را سرزنش کنیم. فیلم خوب است و هیچ دلیلی برای دستکاری در آن وجود ندارد.
حتی مولی رینگوالد با یک بازسازی مخالفت کرد و گفت: "فکر نمیکنم اکنون بتوانید آن را بازسازی کنید، همه آنها فقط در تلفن خود بودند و هیچ کس با یکدیگر صحبت نمی کرد.".
باشگاه صبحانه تقریباً کاملاً تاریکتر بود، و اگر فیلم به پایان برسد، بیایید امیدوار باشیم که نویسنده جدید پایان امیدوارکننده را با هم حفظ کند.