چیزهای زیادی وجود دارد که حتی بزرگترین طرفداران پارک جنوبی در مورد نمایش نمی دانند. اما با نمایشی که به اندازه شاهکار تری پارکر و مت استون لایه لایه و جزئی است، باید انتظار داشت. طرفداران همچنین دوست دارند در مورد حقیقت پشت سریال بحث کنند. چه شخصیت اصلی واقعی در پارک جنوبی چه کسی باشد یا اینکه نمایش چقدر در آموزش موضوعات بحث برانگیز مانند نژادپرستی موثر است. در حالی که طرفداران (و آنهایی که سریال را دوست ندارند) می توانند تمام روز را دور هم بنشینند و درباره این نمایش فوق العاده حساس، روشنگر و کاملا مضحک بحث کنند، یک چیز غیرقابل بحث است… این واقعیت که این کفش از بیزاری کامل از فیلمسازی به وجود آمده است.
در تاریخچه شفاهی فوقالعادهای درباره ایجاد South Park توسط Entertainment Weekly، تری پارکر و مت استون، خالقان همکار، جزئیاتی را در مورد چگونگی گرد هم آمدن آنها و همچنین چگونگی تبدیل آن به برنامه توضیح دادند. ما می دانیم که امروز است.
مدرسه فیلم به آنها اجازه داد تا بفهمند از فیلمسازی متنفرند
در سال 1992، مت استون و تری پارکر در دانشگاه کلرادو در بولدر تحصیل می کردند. به طور خاص، آنها به دنبال عشق خود به فیلمسازی بودند… اگرچه، همانطور که انجام دادند، متوجه شدند که در واقع از کل روند متنفرند.
تری پارکر در مصاحبه اینترتینمنت ویکلی توضیح داد: "وقتی در مدرسه فیلم هستید، هر آخر هفته روی فیلم یک نفر کار می کنید، بنابراین تعطیلات آخر هفته خود را در صحنه فیلمبرداری می گذرانید." "من و مت همیشه در نهایت یا دوربین را اجرا میکردیم یا صدا را اجرا میکردیم یا چیزی دیگر. عکسها خیلی کسلکننده هستند، و ما فقط مینشینیم و برای هم صدا میزنیم - در واقع از اینجا شروع شد."
هنگامی که آنها آنجا نشسته بودند و منتظر سر صحنه فیلمبرداری بودند، آن دو همیشه مثل بچه ها صحبت می کردند و این باعث خنده یکدیگر می شد.
دو شورت کریسمس شروع به چرخیدن توپ کردند
تری پارکر ادامه داد: «بنابراین ما قبل از اینکه هر چیزی را بگیریم، یک سال اسکیت های کوچک با صداها انجام دادیم. "دپارتمان فیلم در پایان ترم فیلم های دانشجویی را نشان می داد. من فکر می کردم "باید چیزی شبیه به کریسمس وجود داشته باشد" زیرا این نمایش ها چند روز قبل از کریسمس بود. من حتی قبل از آن یک فیلم به نام تاریخ آمریکا را با ساخت و ساز انجام داده بودم. برش های کاغذی، و من برای آن جایزه دانش آموزی گرفتم. بنابراین من و مت همین کار کوچک عیسی و فراستی را انجام دادیم."
دو انیمیشن کوتاه، عیسی علیه فراستی و اولین نسخه The Spirit Of Christmas، عناصر بسیاری را در خود داشتند که در نهایت ایده South Park را به وجود آوردند. این شامل بچههایی در کلرادو میشد که به طرز بیرحمانهای نقاشی میکردند که تمایل به فحش دادن داشتند و همیشه درگیر یک درگیری پوچ و طنزآمیز جامعه بودند.
واکنشی که آنها از همسالان خود دریافت کردند کاملاً عظیم بود. آنها هرگز چنین چیزی را ندیده اند.
اما، در آن زمان، همه اینها فقط یک پروژه دانشجویی برای سرگرمی بود. کاری که برای انجام آن نیازی نداشتند تمام روز سر صحنه باشند.
پس از فارغ التحصیلی آن دو از کالج، آنها به لس آنجلس نقل مکان کردند و یک فیلم مستقل کوچک به نام آدم خوار ساختند! موزیکال. این زمانی بود که آنها با یکی از مدیران فاکس به نام برایان گاردن ملاقات کردند که به او نمایش کوتاه عیسی علیه فراستی نشان داده شد.
"برایان کاملاً آن را دوست داشت، و او می گوید، "آیا می توانم [این را به عنوان] یک کارت کریسمس برای همه ارسال کنم؟" بنابراین او آن را به یک خانه تولید فرستاد و صد بار آن را روی نوارهای VHS کپی کرد، ما دقیقاً مانند "اوه، این خیلی باحال است." او آن را برای دوستانش فرستاد. تری گفت.
"برایان گریدن گفت:" روشی که آنها از مکث ها استفاده می کردند و ریتم های کمدی آنها بسیار مشاهده گرانه و نبوغ بود." این اولین چیزی بود که دیدیم و [ما] تازه با آنها آشنا شدیم و آنها پروژه های مختلفی را انجام دادند. اگر باورتان شود، ما یک خلبان بچهها را برای شبکه خواهر فاکس انجام دادیم.ما قبل از ساخته شدن [ویدئو دوم] پارک جنوبی را بر اساس آن شخصیت ها شروع کرده بودیم."
مدتی بعد، مت و تری تصمیم می گیرند برای دومین بار ضربه خنجر به شورت های Spirit of Christmas و عیسی علیه بابا نوئل بزنند تا انیمیشن و همچنین داستان را اصلاح کنند. هدف این بود که دوباره آنها را برای لذت بردن آزاد کنند… اما، احمقانه، آنها فراموش کردند نام خود را روی آنها بگذارند.
بنابراین، وقتی به تماشاگران رفتند، باید مردم را متقاعد می کردند که آنها هستند که آنها را ساخته اند.
تری پارکر توضیح داد: «قبل از اینکه کسی واقعاً معنی ویروس را بداند، همه چیز ویروسی شد. "دوستان برایان آنقدر آن را دوست داشتند که VHS-to-VHS را کپی می کردند و سپس آن را به دوستان می دادند."
در میان دوستان برایان بسیاری از خودی هالیوود… دوستان دوستان او بودند. سرانجام به جورج کلونی رسید… بله، آن جورج کلونی. به گفته تری پارکر، آنها شنیده اند که او آن را 300 بار کپی کرده است.
"سپس ماه ها گذشت،" تری ادامه داد. "و بعد ما در یک مهمانی بودیم و این بچه ها گفتند: "بچه ها باید این را ببینید!" آنها همه را دور تلویزیون جمع کردند و "روح کریسمس" را پخش کردند. من و مت می گوییم: "رفیق، ما آن را ساختیم." و آنها میگویند، "نه، ما افرادی را میشناسیم که این را ساختهاند - و آنها به تازگی با MTV ملاقاتی داشتهاند." ما می گوییم "چی؟!" برایان به ام تی وی رفت و گفت: "نه، نه، این بچه ها هستند که موفق شدند." و بعد ما مثل صحبت کردن با مردم در نیویورک بودیم و آنها می گفتند: "شما باید این کریسمس را ببینید." ما می گوییم: "رفیق، ما آن را ساختیم!" این سوررئالترین چیز بود. ما در بارها بودیم و سعی میکردیم دخترها را انتخاب کنیم و اینطور بگوییم: "ما پسرهایی هستیم که "روح کریسمس" را ساختیم." ما به نوعی شبیه ستارههای کوچک راک بودیم."
بزودی پس از آن، آنها شتاب کافی برای استفاده از ایده برای نمایش خود، توسعه آن، و ارائه آن به گروهی از شبکه ها داشتند… و بقیه آن تاریخ است.