هواداران متوجه نشدند جانی دپ برادری دارد که هیچ شباهتی به او ندارد

فهرست مطالب:

هواداران متوجه نشدند جانی دپ برادری دارد که هیچ شباهتی به او ندارد
هواداران متوجه نشدند جانی دپ برادری دارد که هیچ شباهتی به او ندارد
Anonim

"من مطمئن نیستم که زندگی اصلاً معنایی داشته باشد یا چیزی باشد. اما تا زمانی که فرصت نفس کشیدن دارید، نفس بکشید. تا زمانی که این فرصت را دارید که به فرزندتان لبخند بزنید و بخند، و آن را جلو ببر."

جمله ای عالی از جانی دپ، که نقش خود را به عنوان والدین بسیار جدی می گیرد. در حقیقت، دوران جوانی او دوران سختی بود، او دائماً جابجا می‌شد و رابطه‌اش در کنار پدر و مادرش مشکل بود.

با این حال، دپ رابطه نزدیکی با برادرش دنیل دپ داشت که اتفاقاً او نیز در پشت صحنه این تجارت حضور دارد.

در طول مقاله، ما رابطه آنها را مستند می کنیم، در حالی که نگاهی به تفاوت این برادران، به ویژه از نظر ظاهر آنها خواهیم داشت.

آنها مادر مشابهی دارند اما باباهای متفاوت

این دو برادر ناتنی به حساب می آیند، از یک مادر اما پدران متفاوت. دنیل دپ علاقه ای به اصطلاح "برادر ناتنی" ندارد، با توجه به اینکه چقدر به جانی نزدیک بود.

در مورد دوران کودکی آنها، کمی آشفته بود، به خصوص با توجه به اینکه آنها اغلب جابه جا می شدند. علاوه بر این، جانی روش بزرگ شدن والدینش را که اغلب با خشونت مرتبط بود، زیر سوال برد.

"نمی‌گویم جوانی‌ام الگوی کاملی برای تربیت یک بچه بود. تربیت نسبتاً خشونت‌آمیز بود. اگر کار اشتباهی انجام می‌دادید، ضربه می‌خوردید. اگر کار اشتباهی انجام نمی‌دادید، اما والدین من، آنها بهترین کار را با آنچه می دانستند انجام دادند، و بنابراین من فکر کردم که من بهترین کار را با آنچه می دانستم انجام خواهم داد، که تقریباً برعکس آنچه شما بچه ها انجام دادید انجام می دادم - و فکر می کنم من خوب خواهم شد."

"نه اینکه بگوییم آنها والدین بدی بودند، زیرا اینطور نبودند.آنها فقط چیز دیگری نمی دانستند و زمان بسیار متفاوتی بود. مادرم در یک کلبه بزرگ شد، در وحشی آپالاشیا، جایی که توالت بیرون خانه بود. او می گفت همان کارهایی را انجام می داد که مادرش انجام می داد - و مطمئناً مادرش بهتر از این نمی دانست. با بچه های من، روزی 75 بار به آنها گفته می شود که دوستشان دارند. یک چیز را می دانم این است که آنها احساس می کنند دوست داشته می شوند، امنیت دارند، خوشحال هستند، نیاز دارند و لازم هستند و بخشی از چیزی هستند."

با وجود خانواده سخت، جانی و دنیل موفق شدند پیوند نزدیکی ایجاد کنند و به گفته برادر بزرگتر، جانی تأثیر زیادی در حرفه او داشت.

جانی در کارش به دانیل کمک کرد

طبق مصاحبه‌اش با The Scotsma n، دنیل قبل از اینکه جانی بر او تأثیر بگذارد تا مسیر را تغییر دهد، زندگی عادی داشت.

"فهمیدم که هرگز استاد نمی شوم و ترک کردم. در آن لحظه همسرم قرار بود بچه دار شود (او در 25 سالگی ازدواج کرد و پسرش اکنون 19 است. او یک شغل دوست داشتنی در مین پیدا کرد. بنابراین من با آن به جهنم گفتم و ما به آنجا رفتیم."

او معلم زبان انگلیسی مدرسه راهنمایی شد، که در بخش نویسندگی حرفه او کمک کرد. سپس در سال 1994، با افزایش شهرت برادرش، او تشویق شد تا مسیر خود را تغییر دهد.

نمی خواستم بروم. می دانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد. ایده ساختن یک فیلم را دوست داشتم اما می دانستم که این یک سردرد خواهد بود - برادر ستاره بودن ممکن است وجود داشته باشد. و می‌دانستم که دارم وارد یک موقعیت سیاسی داغ می‌شوم، با افراد زیادی که به هر حال من را یک دانه یونجه می‌دانستند.»

ترس به سرعت به مثبت تبدیل شد، زیرا دانیل مشغول انجام کاری بود که بیشتر دوست داشت، بنویس. "شهر بازنده" اولین پروژه بزرگ او بود و بعداً روی چند پروژه دیگر کار کرد. دنیل اذعان داشت که اگر حمایت جانی در این راه نبود، زندگی حرفه ای او به گونه ای متفاوت پیش می رفت.

"کاش می‌توانستم بگویم بسیار عالی است، اما اینطور نیست. من بسیار برکت یافته‌ام. فکر نمی‌کنم کتاب بدون اینکه او بگوید، بالاخره باید چیزی را منتشر کنید، تمام می‌شد. تو مرا می کشی!"

علیرغم این همه صمیمیت، طرفداران نمی توانند درک کنند که واقعا چقدر متفاوت هستند.

آنها کاملاً متفاوت هستند

بخش بزرگی از تفاوت ها مطمئناً به سن مربوط می شود. دانیل مسن‌ترین فرد از این چهار نفر بود، او در حال حاضر 67 سال دارد در حالی که جانی با 58 سالگی تقریباً یک دهه جوان‌تر است. از نظر بصری، در حقیقت، ما می‌توانیم تفاوت‌های فاحشی را ببینیم.

جانی و دنیل دپ
جانی و دنیل دپ

علی رغم مقایسه ها، دانیل اعتراف کرد که آنها هرگز یکدیگر را مقایسه نمی کنند، با توجه به اینکه چقدر وظایفشان متفاوت است.

"من دوست دارم بتوانم کارم را تقریباً به خوبی او انجام دهم. این واقعیت که کاری که ما انجام می دهیم بسیار متفاوت است به این معنی است که می توانیم از آن لذت ببریم، زیرا هیچ حسادتی وجود ندارد. ما هر دو قدردان کارهای دیگری هستیم. می کند."

چشم انداز کاملاً طراوت بخش است، جای تعجب نیست که آنها توانستند اینقدر نزدیک بمانند.

توصیه شده: